به گزارش خبرنگار تشکل های دانشجویی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ همزمان با فرارسیدن هفته عفاف و حجاب در خصوص چالشهای امروز جامعه در مسئله حجاب؛ "خبرنامه دانشجویان ایران" به گفتگو با سیده یگانه میری دبیر خواهران، جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی نشست، در ادامه مشروحی از این گفتگو را میخوانید:
پوشش و عفاف امری فطری است که خود، توجیهات و دلایل عقلی و منطقی را در بر دارد. عفاف و حجاب یکی از محورهای زندگی فطری است. مقاطع مختلف تاریخ نشان داده که حجاب مورد هجوم قدرتهایی بوده که قصد داشتند انسانها را از مسیر انسانیت خارج کرده و بر آنها حکمرانی فکری کنند.
تاریخ حجاب در ایران، دستمایهی همین سیاستها شده است. انقلاب اسلامی ایران گرچه گامی موثر برای مبارزه با تهاجم علیه حجاب بود، اما خود نیز نتوانست کارنامهی مطلوبی به جای بگذارد.
اینجا سوالی پیش می آید که «آیا منع کردن و محدود کردن افراد، تاثیر مد نظر را می گذارد؟»
آیا منع کردن افراد و تذکر دادن به افراد کم حجاب تاثیری دارد؟
ضرب المثلی عربی داریم با این مضمون «الانسان حریص علی ما منع»
«انسان نسبت به چیزی که از آن منع میشود، حرص میورزد»
آیا این ضرب المثل کاملا درست است؟
در پاسخ باید بگوییم: خیر، ضرب المثل ها صرفا همگی صحیح نیستند؛ مانند ضرب المثل «گرخواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.» بنابراین این مَثَل هم بصورت مطلق حرف درستی نیست. یکسری منع ها هستند که حرص ایجاد می کنند، اما این موضوع برای همه آنها صادق نیست، به عنوان مثال قوانینی که در کشور وجود دارد، مانند قانون منع عبور از چراغ قرمز، یا قوانین کیفری، آیا تمامی این قوانین حرص را در ما برمی انگیزد؟ اگر بدینگونه باشد باید تمامی قوانین حذف شوند!
منع کردن در دو مورد سبب ایجاد حرص می شود؛ مورد اول منع می کنیم، اما علم نمی دهیم، برای نمونه روابط با نامحرمان را منع می کنیم اما دلیل آنرا تبیین نمی کنیم؛ بد حجابی را نفی می کنیم لیکن علت حجاب را اظهار نمیکنیم.
مورد دوم تحریک است؛ شهید مطهری اظهار دارند :«انسان به چیزى حرص میورزد که هم نسبت به آن تحریک شود هم از آن منع شود؛ به اصطلاح، تمنّاى چیزى را در وجود شخصی بیدار کنند و آنگاه او را ممنوع سازند. اما اگر امرى اصلاً عرضه نشود یا کمتر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت به آن کمتر خواهد بود.
از اینرو؛ برداشتن قیود اجتماعى مشکل را حل نمیکند، بلکه بر آن میافزاید. در مورد غریزه جنسى و برخى غرایز دیگر برداشتن قیود، عشق واقعی را میمیراند ولى طبیعت را هرزه و بیبند و بار میکند. در این مورد هرچه عرضه بیشتر شود، هوس و میل به تنوّع افزایش مییابد. از یک نوع خاص بیعفتى خستگى پیدا میشود ولى نه بدین معنا که تمایل به عفاف جانشین آن شود، بلکه بدین معنا که آتش و عطش روحى زبانه میکشد و نوعى دیگر از فحشا را تقاضا میکند؛ و این تقاضا ها هرگز تمام شدنى نخواهد بود.»

در این رابطه اگر التفاتی به جامعه داشته باشیم عوامل کثیری بوده که مسبب تحریک خانم ها به سمت بی حجابی شده است، علاوه بر جدال ترکیبی و هجمه های رسانه ای که با آن دست به گریبان هستیم، عوامل داخلی بسیاری بر این امر تاثیر داشته اند، از جمله لباس های نامناسبی که در بازار عرضه می شود، استایل و حجاب سلبریتی ها،ظهور حجاب استایل ها، فیلم های نامناسب صدا و سیما و شبکه های خانگی و مهمترین مورد، آموزش نادرست است. ما در مقام آموزش به جامعه به شدت کنشگری عاجزانهای داشتهایم. پس از فوت خانم مهسا امینی، هم با کشف حجاب مواجه شدیم هم با میل به عفاف. این نشان میدهد اساس هویتی زنان ایرانی، پاک و در مسیر فطرت است اما فقدان حجاب کامل، ناشی از عوامل بسیاری است. عواملی که ابتدا ذکر شد و عوامل دیگری که مطرح خواهیم کرد.
ما شاهد کشف حجاب خانم های چادری و محجبه بودیم، این بدان معناست که دلیل حجاب و پوشیدگی برای خانم ها مبرهن نبوده است و صرف سنت و فرهنگ، حجاب خود را حفظ می کردند. چقدر شاهد آموزش و تبیین دلایل حجاب برای دختران بوده ایم؟ دلایلی که توصیف کند حجاب برای خود خانم ها خوب است نه برای به گناه نینداختن مرد ها؟ جز دروسی با محتوای نه چندان موثر و یا حرف هایی که دیگر تبدیل به کلیشه شده است، چه عملکردی در این زمینه صورت گرفته است؟ حال که متوجه وخیم بودن اوضاع شدهایم، به فکر فرهنگ سازی حجاب افتاهایم!؟
اشتباه این است که می خواهیم حجاب را با حجاب درست کنیم! یعنی معلولی داریم به نام بدحجابی و می خواهیم این معلول را از طریق خودش اصلاح کنیم. اگر بخواهیم با این روند پیش برویم هیچوقت به نتیجه نخواهیم رسید.
در جهت عمل موثر در خصوص دعوت به حجاب ابتدا باید از حیا شروع کنیم، در مرحله بعد به عفاف برسیم و پس از آن به حجاب، به دلیل آنکه حجاب یکی از پنج بخش عفاف است و عفاف یکی از گزاره های حیا...
بابد توجه داشته باشیم که حجاب یک رفتار است و انسانها زمانی رفتار با ثباتی را انجام می دهند که ابتدا آن را می شناسند، در ثانی به آن میل و گرایش دارند، و سپس قادر به انجام آن هستند؛ از ابتدای انقلاب اسلامی توقع رفتار حجاب از خانم ها را داریم اما وقتی می پرسیم چه مقدار بحث شناختی حجاب انجام داده اید؟ چه مقدار گرایش برای حجاب انجام داده اید؟
به چه اندازه جهت ایجاد رفتار محجبانه تلاش کرده اید؟ هیچ پاسخ قابل توجیهی نخواهیم شنید. دولت از ابتدای انقلاب در خصوص کار فرهنگی به شدت ضعیف عمل کرده است، این در صورتی است که رسانه های معاند فعالیت های گوناگونی جهت ترویج کم حجابی در ایران انجام می دهند و هزینه های هنگفتی در این باره پرداخت می کنند.
زمانی آموزش و عملکرد درست در خصوص حجاب صورت می گیرد که نهاد های حکومتی وظیفه خود، در این حوزه را به خوبی انجام دهند. بعنوان مثال آموزش و پرورش، شناخت در حوزه حجاب را ایجاد کند، نهاد های تبلیغی و صدا و سیما به حجاب میل، رغبت و گرایش ایجاد کنند، نهاد هایی مانند وزارت صنعت معدن و تجارت لباس های محجبه، شیک و ارزان قیمت به بازار عرضه کند و.... باعث تاسف است که بودجه ای تحت عنوان عفاف و حجاب به نهاد های دولتی اختصاص داده می شود اما عملکرد درست و موثری مشاهده نمی شود. باید چارهای اندیشید و کماکان امید داشت که دستگاه های مربوط همراه با یاری مردم که مصداق "تَعاوَنُوا عَلَی البِرِّ و التَّقوی" است، بتوانند جامعه ای عفیف و پاک را که بنیان گذار تمدن اسلامی به معنای حقیقی است، بنا نهند.



