به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از سجاد بلوکات*/// از هر دویتان بیزاریم! اشتباه نشود. فکر نکنید اگر محکم پای نقد رفتار قبیله ای و کاسب کارانهِ ایده ی «مملکت مال حزب اللهی هاست» ایستادیم و داد زدیم آی خلق الله ما شبیه این خانم نیستیم نسبت به دیکتاتوری شما خوشبین و شُل موضع هستیم.
ایده «استاد محمدعلی ندوشن مال ما بود» با جمله «مملکت مال ماست» هر دو زاده یک نگاه است. یک نگاه زاییده شده از گروه های بی ریشه و کاسب در ایران.
همانقدر که عده ای از این بی ریشه ها نشئه قدرت هستند آن دیگری هم گدای ژست برتری و ژن خوب بودن هستند. آن یکی نگران رقیب در انتخابات است و برای پیروزی بی دردسر التماس دعا به شورای نگهبان برای رد رقبا را دارد این یکی روضه پهلوی را می خواند و برای عشق و حال ربع پهلوی در جزایر قناری، واِن یکاد میخواند تا چشم نخورد!
بیچاره ایران میان این دو قبیله گرایی دیکتاتور گیر کرده، این یکی به جای نقد منصفانه مدح کاسبانه دارد و آن یکی اگر خیابانی را برای دقایقی تصاحب کند روح الله عجمیان ها را به سبک قرون وسطی به شهادت می رساند.
راه پیدا کردنشان ساده است، اول اینکه چشم دیدن دیگر هموطنان را ندارند اصلا در سرشماری و آمار نمیبینن دیگران را، آنهایی که حضور دارند اما شبیه شان نیستند.
بحران زی هستند باید بحران و چالش باشد تا زیست کنند. اگر پای صحبت دیگرانی بنشینند تا استاد ندوشن بی حاشیه بدرقه شود انگار میخ به جایی از بدنشان فرو نشسته. اگر مملکت یک دست علیه اسراییل بشود به جای هدف، به این وحدت میتازند. شعار نه غزه نه لبنان از همین فرقه بحران زی بیرون آمد.
وقتی بوی قدرت بیاید آب از لب و لوچشان میریزد و از هر دستگاه و نظارت و شورایی برای حذف رقابت و رسیدن به قدرت استفاده میکنند. گروه مقابله شان را هم این چنین بشناسید هر چیزی که چون جمهوری اسلامی ایران انجام داده از نظرشان بد است، همان رفتار اگر خارج از ایران و توسط دشمنان شود از ذوق و شوق برایش جان میدهند! مرام غیر آزاده شان نه از مخالف با انقلاب ایران بلکه از موافقت با دشمنانی چون اسراییل هویدا می شود.
من به این ترکیب سمی میگویم ائتلاف شوم گرگ ها و الاغ ها علیه ایران
*فعال سابق دانشجویی



