به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روز پنجم جشنواره حداقل در دو اثر نوید روزِ پرباری را میداد و انتظار میرفت که منتقدان و اصحاب رسانه نیمهشب روز شانزدهم بهمن ماه، با خاطره خوب از مرکز همایشهای برج میلاد، خانه جشنواره چهل و دوم خارج شوند ولی آن طور که از ظواهر امر پیدا بود اینگونه نشد.
روز پنجم جشنواره فجر بر اساس جدول منتشر شده از سوی ستاد برگزاری، در سانس اول «آپاراتچی» بهکارگردانی علی طاهرفر، سانس دوم «مجنون» بهکارگردانی مهدی شامحمدی، سانس سوم و از ساعت ١٦ «بهشت تبهکاران» بهکارگردانی مسعود جعفری جوزانی و سانس پایانی انیمیشن «رویاشهر» بهکارگردانی محسن عنایتی را برای منتقدان و اهالی رسانه به اکران درآمد.
با اکران فیلمهای روز پنجم، جشنواره به نیمهرسید و ٢٠ فیلم از ٣٣ فیلم معرفی شده به بخش سودای سیمرغ برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش درآمد. نکته قابل توجه و تامل این دوره از جشنواره فجر این موضوع است که با اکران بیش از بیست فیلم همچنان اثری قابل تامل و خوب از همه جهات یعنی محتوایی و فرمی و سینمایی اکران نشده است.
تنها دو فیلم تمساح خونی بهکارگردانی جواد عزتی و صبحانه با زرافهها بهکارگردانی سروش صحت تا حدودی توانستند مخاطبان را راضی نگه دارند ولی بااینوجود همچنان فقدان اثری خوش فرم و خوش ساخت در جشنواره حس میشود و همین امیر میتواند تصمیمات هیات انتخاب را در انتخابِ این آثار موردبحث و بررسی قرار بدهد.
آپاراتچی؛ امتیاز: ۵/٢ از ۵
آپاراتچی بهکارگردانی علی طاهرفر روایت نقاش ساختمانی است که علاقه شدیدی به سینما دارد و قصد دارد در همان روزهای ابتدایی انقلاب اولین فیلم سینمایی بلندش را بسازد و در این میان دچار چالشهایی میشود. فیلم علی طاهرفر از آن دست کارهایی است که میتوان از آن بهعنوان اثری تقریبا باکیفیت یاد کرد. «آپاراتچی» موفق میشود با روایت تازهای که در بطن فیلمنامه به آن میپردازد و شوخیهای به موقع و شیرین، توقع مخاطب را از تماشای یک اثر موجه و نسبتا خوب برآورده سازد. در کل ما در آپاراتچی با فیلمی خوشریتم طرف هستیم که بههیچوجه تماشاگرانش را اذیت نمیکند و میتواند با جلوههای صوتی و همینطور بازیهای خوب بازیگرانش تا انتها از مخاطب خنده بگیرد.
مجنون، امتیاز: ٣ از ۵
«مجنون» بهکارگردانی مهدی شامحمدی روایتی است از عملیات آزادسازی جزیره مجنون به فرماندهی شهید مهدی زینالدین که از ابتدا تکلیف اش با خود و مخاطب مشخص است. با اینکه سوژه به مانند بسیاری از آثار در این سبک به نظر میرسد ولی مجنون مسیر خود را به خوبی میشناسد. بعد از مدتها و پس از موقعیت مهدیِ هادی حجازیفر، از دیدگاه شخصی مجنون توانست تا حد زیادی توقعاتِ این ژانر را برآورده کند. در کنار فیلمنامهی قابلقبول، میزانسن و دکوپاژ به خوبی انجام شده و تدوین اثر مخاطب را خسته نمیکند.
مجنون برخلاف برخی آثار در این ژانر، سوژه را که درباره شهید مهدی زینالدین است تلف نکرده و میتواند ادای دینِ قابلقبولی به مقام این شهیئ و خانواده او باشد. سجاد بابایی در نقش مهدی زینالدین علاوه بر گریم خوب، اکتهای بهاندازه و در قالب چهارچوبی دارد و بازیاش به دل مینشیند. بهزاد خلج و حسام منظور در خدمت فیلمنامهاند و به خوبی به پیشبرد آن کمک میکنند.
حتی نقشهای فرعی هم در این اثر به خوبی از پس کار برمی آیند و از نقششان بیرون نمیزنند و سعی نمیکنند فراتر از کاراکتری که بهشان محول شده، اضافه کاری کنند. مجنون از آن دست دفاعمقدسیهایی است که هرکس دوست دارد حداقل یکبار آن را ببیند. اطمینان دارم این اثر به سرنوشت اکثر فیلمهای این ژانر دچار نمیشود و قطعا میتواند مخاطبین خود را حتی در اکران عمومی داشته باشد.
بهشت تبهکاران؛ امتیاز: ١ از ۵
کلاه شاپو بهسرها، مصدقپرستان، تودهایها، وطنپرستان و ملیشدن صنعت نفت که یکی از درسهای اختصاصی مسعود کیمیایی است، اینبار بهدست مسعود جعفریجوزانی افتاده تا از دلِ آن «بهشت تبهکاران» را روی پرده بیاورد.
بهشت تبهکاران نه دبدبه و کبکبه فیلمهای کیمیایی را دارد نه امضای جعفریجوزانی را، تیمی اشتباه در قصهای اشتباه و شعارزده، بیش از دو ساعت تلاش میکنند تا داستانِ جدیدی از دلِ سیاهی نفت بیرون بیاورند. بعد از پرونده باز است ساخته کیومرث پوراحمد، خائن کشی مسعود کیمیایی حالا نوبت جوزانی بود که با بهشت تبهکاران ثابت کند که راهِ رفقای قدیمی را در پیش گرفته و قصد نداشته با ساخت اثری خوشساخت روی دست دوستان بزند.
اثر تا دلتان بخواهد باگ دارد، از دیالوگنویسی گرفته تا بازیها و تدوین و صداگذاری! جعفریجوزانی با این میزان آگاهی و زیست در زمانِ خلق فیلمنامه باید بیشتر به جزئیات توجه میکردو اثری شسته رفتهتر را راهی جشنواره میکرد. بازیها اصلا خوب نیست و بههیچوجه نمیتواند با مخاطب ارتباط درستی برقرار کند. تعدد کاراکترهای هجو و استفاده از چهرههای شناخته شده برای نقشهای کوتاه مصداق بارز گول زدن مخاطب و استفاده از اسامی برای فروش بیشتر در اکران عمومی احتمالی است.
ساخت چنین آثاری با بودجههای دولتی هیچ توجیه خاصی ندارد، در صورتی که برخی کارگردانهای فیلم اولی با کمترین بودجه و بدون پشتوانه آثاری را روانه سینما کردهاند که آدمی انگشت به دهان میماند. باید در کل گفت که متاسفانه بهشت تبهکاران نمره منفی گل درشتی در کارنامه جوزانی محسوب میشود.