به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ میکائیل دیانی///* شاید هیچ کس فکرش را هم نمیکند که یکی از بهترین فیلم های جشنواره چهل و دوم را در آخرین روز جشنواره به تماشا بنشیند؛ فیلمی که به جهت گفتمانی مهمترین فیلم جشنواره چهل و دوم نیز هست و دعوتی است عمومی برای تقویت هویت ملی ایرانیان پرویزخان یک فیلم با ساختار کاملا کلاسیک سینمای آمریکایی است؛ نمونه ای از سینمای ژانر ورزشی هالیوودی که یک قهرمان یا گروه قهرمان دارد و این جمع برای رسیدن به موفقیت در یک مسیر ناهموار و همراه با ناملاطفتهای گوناگون قرار میگیرند.
طبق فیلمنامه کلاسیک جلو می رود؛ یک بحران بزرگ؛ تلاش برای حل بحران؛ یک ناکامی اولیه و ناامید نشدن و ادامه تلاشگر شرایطی سخت تر و یک پیروزی بزرگ در انتها برای قهرمان گروه قهرمان به ایجاد قلیان احساسات و تهییج عواطف آنها منجر می شود پرویزخان یک داستان واقعی و موید آن جمله معروف هست که «واقعیت منبع لایزال درام است مخاطب در طول فیلم با این قهرمان همراه میشود و میتواند به دلیل درک تاریخی موقعیت قهرمان با او همذات پنداری کند فیلم کمک جدی به تقویت هویت ملت دارد و نشانه های پرچم سرود ملی؛ تیم ملی و.. را برای جامعه زنده می کند.
فیلمی که نه امروز تا پنجاه سال آینده نیز برای جامعه ایران کارکرد دارد و ارجاع به آن؛ می تواند یادآوری و تذکری برای ایرانی بودن ما !باشد آن هم با یک جمله طلایی از پرویز خان در میانه بحران که مگر کسی میتونه از تیم ملی کشورش استعفا بده؟ نقشی که سعید پورصمیمی به بهترین نحو آن را پیاده کرده و بخاطر آن لایق گرفتن سیمرغ است.
کارگردانی و دکوپاژ فیلم ورزشی واقعا کار سختی است و علی ثقفی به عنوان یک فیلم اولی خیلی جلوتر از باتجربههای سینمای ایران از پس فیلم برآمده و خالق اثری شده که حس غرور ملی و افتخار به ایرانی بودن در آن شکل گرفته است و کارگردانی کار و فرم فیلم کاملا در خدمت انتقال پیام آن است.