به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روز اول اردیبهشت ماه، روز آغاز نگارش کتاب گلستان، توسط مرکز سعدیشناسی ایران، روز سعدی نامیده شده است. این رسم از سال ۱۳۸۱ برقرار بوده ولی در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ و در اجلاس شاعران جهان در شیراز، نخستین روز اردیبهشت ماه از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی به عنوان روز سعدی نامگذاری شد.
احوال سعدی
سعدی در شیراز در میان خاندانی که از عالمان دین بودند ولادت یافت. دولتشاه می نویسد که: «گویند پدر شیخ ملازم اتابک بوده» یعنی اتابک سعدبن زنگی، و البته قبول چنین قولی با اشتغال پدر سعدی به علوم شرعیه منافات ندارد. سعدی از دوران کودکی تحت تربیت پدر قرار گرفت و از هدایت و نصیحت او برخوردار گشت؛ ولی در کودکی سعدی یتیم شد و ظاهراً در حضن تربیت نیای مادری خود که بنابر بعضی اقوال مسعود بن مصلح الفارسی پدر قطب الدین شیرازی بوده، قرار گرفت و مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت و سپس سعدی شیرازی برای اتمام تحصیلات به بغداد رفت.
این سفر که مقدمه ی سفرهای طولانی دیگر سعدی بود، گویا در حدود سال 620 هجری اتفاق افتاده است؛ زیرا وی اشاره ای دارد به زمان خروج خود از فارس در هنگامی که جهان چون موی زنگی در هم آشفته بود.
سعدی در بغداد
سعدی بعد از این تاریخ تا مدتی در بغداد به سر برد و در مدرسه ی معروف نظامیه ی آن شهر به ادامه تحصیل پرداخت. چند سالی را که سعدی در بغداد گذراند باید به دوران تحصیل و کسب فیض از بزرگترین مدرسان و مشایخ عهد، تقسیم کرد و گویا بعد از طی این مراحل بود که سعدی سفرهای طولانی خود را در حجاز و شام و لبنان و روم آغاز کرد و بنا به گفتار خود سعدی در اقصای عالم گشت و با هر کسی ایام را به سر برد و به هر گوشه ای تمتعی یافت و از هر خرمنی خوشه ای برداشت.
سفری که سعدی در حدود سال 620 آغاز کرده بود مقارن سال 655 با بازگشت به شیراز پایان یافت. وفات سعدی را در مآخذ گوناگون به سال های 690-691-694و695 نوشته اند.
نکته مهمی که درباره سعدی قابل ذکر است، شهرت بسیاری است که در حیات خویش حاصل کرد. پیداست که این موضوع در تاریخ ادبیات فارسی تا قرن هفتم هجری تازگی نداشت و بعضی از شاعران بزرگ مانند ظهیر فاریابی و خاقانی در زمان حیات خود مشهور و در نزد شعرشناسان عصرشان معروف بودند.
اما گمان می رود که هیچ یک از آنان در شهرت میان فارسی شناسان کشورهای مختلف از آسیای صغیر گرفته تا هندوستان، در عهد و زمان خود، به سعدی نرسیده اند و اینکه او در آثار خویش چند جا به شهرت و رواج گفتار خود اشاراتی دارد، درست و دور از مبالغه است.
از جمله شاعران استاد در عصر سعدی که در خارج از ایران می زیسته اند یکی امیر خسرو است و دیگر حسن دهلوی که هر دو از سعدی در غزل های خود پیروی می کرده اند و امیر خسرو از اینکه در «نوبت سعدی» جرأت شاعری می کرد خود را ملامت می نمود.
آثار سعدی
آثار سعدی به دو دسته ی آثار منظوم و آثار منثور تقسیم می شود. آثار منثور وی خاصه شاهکارش گلستان، دارای هشت باب است. در رأس آثار منظوم سعدی شیرازی یکی از شاهکارهای بلا منازع شعر فارسی قرار دارد که در نسخ کهن، کلیات "سعدی نامه" نامیده شده و بعدها به "بوستان" شهرت یافته است. این منظومه در اخلاق و تربیت و وعظ و تحقیق است در ده باب: 1- عدل 2- احسان 3- عشق 4- تواضع 5- رضا 6- ذکر 7- تربیت 8- شکر 9- توبه 10- مناجات
تاریخ اتمام منظومه گلستان را سعدی بدینگونه آورده است:
به روز همایون و سال سعید به تاریخ فرخ میان دو عید
ز ششصد فزون بود و پنجاه و پنج که پر دُر شد این نامبردار گنج
و بدین تقدیر کتاب در سال 655 هجری به اتمام رسید اما تاریخ شروع آن معلوم نیست و تنها از فحوای سخن گوینده در آغاز منظومه معلوم می شود که آن را پیش از بازگشت، به فارسی سرود.آثار دیگر سعدی قصائد عربی است که حدود هفتصد بیت مشتمل بر معنای غنائی و مدح و نصیحت است و قصائد فارسی او که در موعظه و نصیحت و توحید و مدح پادشاهان و رجال دوره او می باشد.
آرامگاه سعدی
سعدی در خانقاهی که اکنون آرامگاه اوست ، زندگی می کرد و در همانجا نیز درگذشت.خانۀ ابدی سعدی در ۴ کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در کنار باغ دلگشا است. این مکان در ابتدا خانقاه شیخ بوده که وی اواخر عمرش را در آنجا میگذرانده و سپس در همانجا دفن شدهاست. برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمس الدین محمد صاحبدیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبرهای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال ۹۹۸ به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقی نماند. تا این که در سال ۱۱۸۷ ه.ق. به دستور کریم خان زند، عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر فراز مزار سعدی بنا شد.
«روز سعدی» چگونه شکل گرفت؟
کمالی سروستانی رئیس مرکز سعدی شناسی در مورد شکلگیری این ایده فرهنگی اظهار داشت: «شاعران کلاسیک و بزرگ ایران بهویژه سعدی و حافظ جایگاه ماندگاری در ذهن و زبان ایرانیان داشته و دارند. مگر میشود ایرانی بود و دلبسته فردوسی و نظامی و خیام و مولوی و سعدی و حافظ و دیگر شاعران بلندآوازه ایران نبود. در سال ۱۳۷۵ که دلمشغولی اصلیام توسعه فرهنگی فارس در بنیاد فارسشناسی بود، طرحهای مختلفی را در زمینههای مختلف پژوهشی، فرهنگی و هنری، با یاری و همراهی پژوهشگران و هنرمندان و نویسندگان پی ریختیم.
در این میان جای خالی دو شاعر بزرگ شیراز و ایران؛ سعدی و حافظ که نقش و پیوند بیبدیلی با شیراز داشتند و همگان با شعر و حکمت و هنر آنان آشنایند، در رویدادهای فرهنگی مستمر، هویدا بود و ضرورت پرداختن به آنان انکارناپذیر.
بر همین اساس با بررسی تجربههای پیشین بزرگداشت سعدی و حافظ در شیراز و نیز با توجه به چگونگی پرداختن دیگر کشورها به شاعران بزرگ و ملیشان، نامگذاری روزی بهنام «سعدی» و روزی بهنام «حافظ» در سال ۱۳۷۵ به ذهنم رسید. برای انتخاب مصادیق این روزها، پیش از اعلام عمومی با پژوهشگران و ادیبان ایران از جمله دکتر عبدالحسین زرینکوب، بهاءالدین خرمشاهی و منصور رستگارفسایی به رایزنی پرداختم و در انجمنهای ادبی آن روزگار، از جمله «یاران یکشنبه» این ایده را مطرح کردم که خوشبختانه با اقبال و استقبال روبهرو شد و در نهایت روز اول اردیبهشتماه «یادروز سعدی» و ۲۰ مهرماه بهعنوان «یادروز حافظ» انتخاب شد».
مدیر مرکز سعدیشناسی درباره دلیل انتخاب اول اردیبهشتماه بهنام روز سعدی گفت: «اردیبهشت شیراز رشکبرانگیز است و بهروایتی، سعدی گلستان و بوستان را در اردیبهشتماه سالهای ۶۵۵ و ۶۵۶ هجری سروده است. چنانکه در دیباچه گلستان آمده است: «در فصل ربیع که صولت برد آرمیده بود و ایام دولت ورد رسیده».
در همین دیباچه، سعدی بیت الهامبخش «اول اردیبهشتماه جلالی» را نیز آورده است؛ بههمین دلایل، پیشنهاد نامگذاری اول اردیبهشتماه بهنام سعدی با اجماع ادیبان و پژوهشگران روبهرو شد و در سال ۱۳۷۶ اعلام و نخستین مراسم بزرگداشت یادروز سعدی در اول اردیبهشت ۱۳۷۷ در آرامگاه سعدی با حضور گسترده سعدیشناسان، سعدیپژوهان، سعدیدوستان و هنرمندان برگزار شد».
عضو هیات موسس مرکز حافظشناسی در پاسخ به این پرسش در مورد دلیل انتخاب ۲۰ مهر به نام «یادروز حافظ» گفت: «با توجه به انتخاب روز سعدی، طبیعی بود که ما نمیتوانستیم در فصل بهار دو روز را به شاعران شیرازی اختصاص دهیم.
در دو فصل تابستان و زمستان نیز آب و هوای شیراز برای این رویداد فرهنگی مناسب نبود، اما در مهرماه، اوایل پاییز، آب و هوای شیراز دوباره بهاری میشود. از سوی دیگر، واژه «مهر» در اشعار حافظ به معانی مختلف و با بسامد بسیار، تکرار شده است. بههمین دلیل مهرماه زمان مناسبی برای نامگذاری روزی بهنام حافظ بود.
انتخاب بیستم مهرماه از یکسو بهدلیل ماندگاری این عدد در ذهن و یاد مردمان است که خود ارزشگذاری غزل حافظ را برایمان تداعی میکرد و از دیگر سوی، چون زمان قابل توجهی از آغاز بهکار مدارس و دانشگاه گذشته، مخاطبان اصلی این روز، میتوانند با فراغ بال، در این رویداد فرهنگی شرکت کنند. اولین مراسم بزرگداشت «یادروز حافظ» در ۲۰ مهرماه ۱۳۷۶ در حافظیه شیراز برگزار شد».
او درباره روند قانونی تصویب این دو روز در تقویم ایران گفت: «اگرچه نخستین مراسم یادروز حافظ در سال ۱۳۷۶ و یادروز سعدی در سال ۱۳۷۷ برگزار شد، اما با توجه به پیشنهاد ارایه شده این دو روز در سال ۱۳۷۸ در شورای فرهنگ عمومی کشور بهتصویب رسید و در تقویم کشور گنجانده شد.
پیش از این هیچ روزی در ایران بهعنوان یک روز فرهنگی و بهنام شاعر یا نویسندهای نامگذاری نشده بود. اگرچه برخی از اعضای شورای فرهنگ عمومی کشور پیشنهاد کردند که بهجای روز سعدی و حافظ روزی بهنام ادب فارسی نامگذاری شود و از همه شاعران ایرانی در آن روز تجلیل شود، اما با مخالفت برخی از عقلای قوم و نیز ارایه استدلال علمی و فرهنگی در مورد جایگاه بزرگان ادب فارسی، این دو روز به تصویب رسید و علاوه بر این دو روز، به مرور ۱۰ روز فرهنگی دیگر بهنام بزرگان ادب و فلسفه و عرفان و علم از جمله فردوسی، مولوی، خیام و ملاصدرا پیشنهاد و به تصویب رسید و اینگونه بود که ۱۲ روز فرهنگی، تقویم ایران را مزین کرد».
کمالی افزود: «برخلاف تصور برخی در فضای مجازی که نامگذاری این روز را به یونسکو نسبت میدهند، باید گفت سازمان یونسکو نقشی در این امر نداشت و نه تنها سعدی، بلکه هیچ شاعر یا نویسنده دیگری، چه ایرانی و چه غیرایرانی، یک روز جهانی، که همه دنیا آن را به رسمیت بشناسند و در آن روز برای فرد موردنظر، مراسمی برگزار کنند، وجود ندارد.
اگرچه بعد از تصویب این روز و با اقبال علاقهمندان به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، یادروز سعدی به یمن خوبیها و زیباییهای اندیشه سعدی چون شعر و نامش جهانگیر شد و در ۲۶ سال گذشته همزمان با شیراز در بسیاری از شهرهای ایران و کشورهای جهان، دوستدارانش آن را به جشن نشستند و از خوان حکمت و عشق و شورش خوشهها چیدند».
گزارش از عرفان عباسی