به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از زهراسادات غمیلوی */// هنوز متحیریم از دیدن این روزها! از سانحه بدون جبران برای نفر دوم مملکت! از قاب تصویرِ صندلی ریاست جمهور بدون رییسش با یک نوار مشکی! از مسئول عالی رتبه ای که وسط کار برای همین مملکت و مردم، جان خود؛ باارزش ترین داراییاش را از دست داد وعزیزترین داشته خانوادهاش را خرج کرد. از خانواده بیهمسر و پدر!
هنوز بهت زدهایم از دیدن این روزها
مگر میشود ریاست جمهور یک مملکت در چنین شرایط جوی سفرش را به تعویق نیندازد؟ اصلا مگر میشود نفر دوم یک کشور خودش را در معرض این چنین خطراتی قرار دهد؛ آن هم بخاطر وظیفه؟ بر چشم ما مردم آشنا نیست ترجیح داده شویم، طبیعیست! چندسالی است که فقط از این کسوت خوشگذرانی دیدهایم.
بهت زدهایم وبیشتر خجالت زده!
خدا عرق شرم بر پیشانی ما نشاند!
خدا آبرویش را اینگونه پیش چشم مردم خرید؛ با شهادتش در مقابل این همه قضاوت وطعنه! هنوز مبهوتیم از دیگر نبودنش وقتی صدایش به گوشمان می خورد، وقتی عکسش را روی بیلبورد و در رسانه ملی و شبکه اجتماعی میبینیم. حالا هشتمین رئیس جمهور ایران شد، دومین رئیسجمهور تک دورهای تاریخ ایران! این عزیزشده امام هشتم که صاحب عدد هشت ضامن عاقبتش شد. و درنهایت بدانیم مدت زیادی در این پیکر نخواهیم بود باشرف زندگی کنیم.
*فعال سابق دانشجویی