به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در طول ۲۰ سال گذشته، بسیاری از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تمرکز صادرات انرژی خود را تغییر داده و اقتصادهای نوظهور در آسیا، به ویژه چین و هند که تقاضا برای نفت و گاز از سوی آنها با افزایش قابل توجه روبرو بوده، هدف قرار دادهاند.
علاوه بر این، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس واردات خود را از مناطقی مانند شرق، جنوب و جنوب شرق آسیا افزایش دادهاند. این تغییر در الگوهای تجارت بخشی از یک تحول گستردهتر است.
الکساندر کاتب، اقتصاددان و تحلیلگر مالی معتبر، در گزارشی که از سوی موسسه خاورمیانه منتشر شده است میگوید کشورهای پیشرو شورای همکاری خلیج فارس یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی به طور سنتی برای امنیت به غرب متکی بودهاند؛ اما اکنون در حال گسترش اتحادهای ژئوپلیتیکی خود هستند.
به نظر میرسد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس مایل به کاهش وابستگی خود به دلار آمریکا در معاملات تجاری بین المللی هستند. به موازات آن، آماده هستند تا روابط مالی نزدیکتر خود با کشورهای بریکس را تقویت کنند، زیرا این تغییرات نشان دهنده فرصتهای جدید است.
روند توازن مجدد بخشیدن به صادرات نفت در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله افزایش تقاضای انرژی از سوی چین و هند، تعمیق روابط سیاسی و اقتصادی میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و کشورهای آسیایی و افزایش خودکفایی در تولید نفت از سوی آمریکا، اروپا و کانادا و کاهش تقاضا برای نفت از سوی اروپای غربی قرار گرفته است.
احتمالاً کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برای حمایت از اتحادیه تهاتر گروه بریکس پلاس و در نهایت ارز بریکس پلاس برخی ذخایر مالی بزرگ خود را [به سمت مسیری] دور از دلار هدایت کنند.
اگرچه چنین ارزی همچنان احتمالی دور از دسترس است؛ اما محقق شدن آن عرصه مالی بین المللی را تغییر میدهد.
درحالی که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به منظور تنوع بخشیدن به اقتصادهای خود در راستای آماده شدن برای دوران پس از نفت تلاش میکنند، به طور فزایندهای به واردات فناوری های پیشرفته موجود و توسعه مشترک فناوری های جدید نیاز خواهند داشت. تحول [در عرصه] ژئوپلیتیک جهانی [و رفتن] به سمت تقابل بیشتر و رویارویی بلوک غربی و غیرغربی در سطح بینالمللی میتواند تهدیدی برای اقتصاد کشورهای شورای همکاری خلیجفارس باشد، چنانچه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به انتخاب یکی از این دو طرف مجبور شوند.
در چنین سناریویی ممکن است برای این کشورها سودمند باشد که تلاشهای خود را به سمت تقویت همکاری و اتحاد منطقهای، مشارکت فعالتر در شکلدهی به توافقنامههای امنیتی منطقهای داخلی و اتخاذ سیاست همسویی چندجانبه در صحنه جهانی سوق دهند.