به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، عفاف با کسر حرف اول از ریشه «عف» به معنی برخورداری از آنچه حلال نیست و خودداری از سخن یا عمل ناپسند یا به اصلاح دیگر واژه عربی است که با فرهنگ اسلامی و دینی وارد زبان فارسی شده است؛ عفاف را به معنای خود نگهداری و باز داشتن نفس انسانی از محرمات و خواهشهای شهوانی دانسته اند. عفاف در قرآن کریم نیز به دو صورت «یستعفف» و «تعفف» در قرآن کریم و مجموعاً در چهار آیه مبارکه آمده است.
عفاف با توجه به متن آیات معانی گوناگون میپذیرد که میتوان به سه صورت شامل؛ عفت به معنای خویشتن داری در اظهار نیاز و عفت به معنای خویشتن داری و خودداری از تصرف مال و در نهایت عفت به معنای پاک دامنی.
حجاب نیز به معنای پرده، حاجب، پوشیدن، پنهان کردن و منع از وصول است. حجاب پوششی است که از طریق واقع شدن در پشت پرده، تحقق مییابد. به کارگیری کلمه حجاب در خصوص پوشش زن اصطلاحی نسبتاً جدید است نه اینکه کلمه حجاب از ابتدا در رابطه با پوشش زن در مقابل نامحرم باشد و همچنین حجاب اسلامی عبارت است از حفظ حیای زن، اولاً با چشم فرو بستن از نگاه به نامحرم، ثانیاً پوشاندن اندام با چادر، پس حجاب درلغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است ولی هر پوششی حجاب نیست بلکه آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
حجاب رسالت همیشگی انبیا
حجاب و عفاف همواره بخشی عمده از رسالت انبیا و اولیا، ادیان و علما بوده است زیرا حفظ حجاب و عفاف به حذف بسیاری از گناهان کمک میکند و رعایت حجاب اسلامی، به تهذیب و تزکیه نفس و ملکات نفسانی پرداخته و قرب الهی را نصیب انسان میکند. مسئله حجاب که یک دستور دینی است و از مسائل مهم جامعه ما است و با بسیاری از مسائلی پیوند خورده، دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شده است.
حجاب و عفاف؛ از مفهوم تا دایره دربرگیری
این مسئله از آن جهت که خطابش با زنان است، به نیمی از جمعیت جامعه مربوط است و از آن جهت که در تنظیم روابط زن و مرد نقش دارد به همه افراد جامعه مربوط میشود. حجاب به معنا پوشش بیرونی و عفاف به معنا پوشش درونی، این دو عامل باعث سلامت جامعه است و در صورت نبود این دو موجب به وجود آمدن مشکلات و اثرات مخرب زیادی در جامعه خواهد شد بنابراین رعایت و ترویج عفاف و حجاب در جامعه اسلامی یکی از دغدغههای امروز جامعه اسلامی به شمار میرود که یکی از موضوعات حساس در جنگ نرم نیز همین موضوع است که از سوی مقام معظم رهبری و بسیاری از علما بارها مورد تأکید قرار گرفته است.
حجاب در کتابهای لغت به معنای پوشش، پرده و مانع آمده است به نگهبان حاجب میگویند چون مانع ورود اغیار و بیگانگان در یک حریم و محیط خاص میگردد بنابراین حجاب و پوشش زن نیز به منزله یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ در حریم ناموس دیگران را دارند به علاوه منع و امتناع در ریشه لغوی عفت نیز وجود دارد بنابراین دو واژه (حجاب) و (عفت) در اصل معنای منع و امتناع مشترک اند.
حجاب ظاهری و عفت باطنی است
تفاوتی که بین بازداری از حجاب و عفت است تفاوت بین ظاهر و باطن است، یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر ولی منع و بازداری در عفت مربوط به باطن و درون است چون عفت یک حالت درونی است ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر یکی از ویژگیهای عمومی انسان است بنابراین بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان تأثیر و تأثر متقابل است بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی بیشتر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم میشود.
رابطه حجاب و عفاف
پوشش ظاهری یکی از علامتها و نشانههای عفاف است که بعضی نیز رابطه عفاف و حجاب را از نوع رابطه ریشه و میوه دانسته اند با این تعبیر که حجاب میوه عفاف و عفاف ریشه حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند.
این حجاب تنها پوسته و ظاهری است از سوی دیگر افرادی ادعای عفاف کرده و با تعبیری مثل من قلب پاک دارم خدا با قلبها کار دارد خود را گرم میکنند چنین انسانهایی باید در قاموس اندیشه خود این نکته اساسی را بنگارند که درون پاک، بیرونی پاک پرورش میدهد و هرگز قلب پاک موجب بارور شدن میوه ناپاک بی حجابی نخواهد شد.
حجاب و عفاف؛ از مفهوم تا دایره دربرگیری
حجاب و عفاف به صورت متقابل و دو سویه بر یکدیگر اثر گذار و از همدیگر اثر پذیرند؛ از یک طرف عفاف و تسلط بر غریزه خود آثاری دارد که متناسب با عفت در هر ساحت و عرصهای در رفتار، گفتار و تعامل اجتماعی فرد عفیف پدیدار میشود.
قرآن کریم آنجا که مؤمنان را به حجاب رفتاری غض بصر فرا میخواند و آنجا که دستور میدهد تا از پشت پرده با همسران پیامبر (ص) سخن بگویند آثار خلقی و نفسانی چنان رفتاری را در هر دو مورد باز میگوید در مورد نخست تزکیه را کارکرد و اثر فروبستن چشم و برآیند حجاب رفتاری میداند در مورد دوم قلمروی بیشتری برای عفاف یاد میکند و حفظ حجاب در هنگام معاشرت مردان و زنان نامحرم را مایه پیدایش و یا افزایش طهارت و پاکی قلب برای هر دو سوی تعامل و معاشرت ارزیابی میکند بنابراین حجاب و عفاف هر یک بر پیدایی و تداوم دیگری اثر گذارند.
بی شک یکی از شایعترین شبه قضاوتهایی که در عرصه فرهنگ عمومی از سوی عوام و خواص صورت میگیرد به موضوع وضعیت پوشش و آرایش زنان و مردان مربوط میشود.
حجاب مختص زنان نیست
اهمیت حجاب و پوشش اسلامی تا جایی است که خداوند متعال در بسیاری از سورههای قرآن از آن به عنوان یک ضرورت یاد میکند و آن را حافظ انسان در برابر بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی میداند از نظر اسلام حجاب فقط اختصاص به زن ندارد بلکه نوعی پرده است که در روابط میان زن و مرد وجود دارد.
حجاب و عفاف به عنوان یکی از آموزههای حیات بخش قرآن کریم سنت نورانی رسول رب العالمین و خاندان مطهر صلوات االله علیه و علیهم اجمعین در فرهنگ ملی و اسلامی ما از جایگاه رفیعی برخوردار است. استقرار بسیاری از شئونات اسلامی در حیات فردی و اجتماعی انسان در سایه حاکمیت فرهنگ عفاف و حجاب امکان پذیر است.
امنیت و سلامت جامعه در گرو عفاف و حجاب
تنها با وجود عفاف و حجاب اسلامی در بستر روابط اجتماعی است که میتوان انتظار داشت جامعه از امنیت و سلامت کافی برای برقرای اخلاق الهی و رشد و شکوفایی فضائل انسانی برخوردار شود. ایجاد جامعه های برخوردار از محیط امن و سالم که محل حضور گوهر انسانیت انسان اعم از زن و مرد و حریم آرام سیر انسان به سوی هدف متعالی خلقت خویش و نیل به تکامل و قرب الهی باشد تنها در سایه حجاب و عفاف اجتماعی میسر خواهد بود.
بر مبنای تعالیم دین مبین اسلام عفاف و حجاب دستور مؤکدی برای زنان و مردان است تا با تعدیل عواطف و تمایلات و ایجاد مصونیت حضور فعال در اجتماع را فارغ از نگاه جنسیتی و بر مبنای برابری بین زن و مرد در کسب دانش و فضائل و بهره وری از توانمندیها نهادینه کند.
اهمیت حجاب و پوشش اسلامی تا جایی است که خداوند متعال در بعضی از آیات قرآن از آن به عنوان یک ضرورت یاد میکند و آن را حافظ انسان دربرابر بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی میداند. از نظر اسلام حجاب فقط اختصاص به زن ندارد بلکه نوعی پرده است که در روابط میان زن و مرد وجود دارد و در اسلام حجاب مانع گمراهی و خودنمایی و حافظ حرمت و آداب عفت است. در واقع حجاب و پوشش که ثمره عفاف است، عاملی برای آرامش زن و دورماندن از عوامل اضطراب زا و در نهایت ایجاد رضایت وجدان اوست. چرا که حجاب از بسیاری از عوامل ناامنی که در فکر و ذهن است، جلوگیری میکند. بنابراین حجاب موجب احساس امنیت و شرف است.
دو واژه حجاب و عفاف در اصل در معنای منع و امتناع، مشترک است. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت ورزیدن است، تفاوت بین ظاهر و باطن است. چون عفت یک حالت درونی است و نیز تاثیر ظاهر بر باطن و تاثیر باطن برظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است. بدین ترتیب هرچه حجاب و پوشش ظاهری، بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم میشود. موضوع و رابطه حجاب و عفاف تاکنون مورد بحث افراد بسیاری بوده است و از طرفی هم برخی بر این باورند که حجاب و عفاف، دو ارزش راستین برای انسانها، به ویژه خداجویان و دین باوران پاک سیرت، محسوب میشود.
حجاب مانع ظاهری است که همچون صدف، گوهری گرانسنگ را در آغوش خود حفظ میکند و نشان از بهای والا و چشمگیر آن دارد و عفاف حالتی درونی و نفسانی است که از شعلهور شدن هوا و هوس جلوگیری میکند. این دو ویژگی برگرفته از اعتقادات ناب دینی و باورهای پاک الهی است. یکی، پوشش ظاهری است و دیگری کوشش باطنی؛ یکی نماد بیرونی در دیدگان افراد جامعه دارد و همچون بیرقی افراشته و شعاری نمایان، همگان را به صلاح و رستگاری فرا میخواند و دیگری نمود درونی در سازمان دهی اعضا و مدیریت چشم و گوش و دل و دیده دارد، تا هر یک در مرحلهای صحیح و سازنده به کار گرفته شوند.
پوشش، نشان عفاف است و عفت و حیا در قالب حجاب، خصلتی انسانی است که تاریخ برنمی تابد
نشانه بودن حجاب برای عفاف گریزناپذیر است. پوشش، نشان عفاف است و عفت و حیا در قالب حجاب، خصلتی انسانی است که تاریخ برنمی تابد و مورد پذیرش انسانها بوده و هست و انسانهای بزرگ و ادیان آسمانی نیز بدان توصیه کردهاند. در شریعت اسلامی نیز بر آن تاکید فراوان شده است. همین خصلت انسانی یکی از فلسفههای اصلی پوشش آدمی بوده است اما در خصوص اندازه وابستگی پوشش با حجاب، استاد شهید مرتضی مطهری مینویسد «حیا و عفاف از ویژگیهای درونی انسان است و حجاب به شکل و قالب ونوع و چگونگی پوشش برمیگردد. تفاوت ظاهر و باطن یا روح و جسد یا گوهر و صدف را میتوان به عنوان تمثیل در این زمینه بکاربرد. به گمان ما اینها دو حقیقت هستند و میزان وابستگی این دو نیاز به تأمل دارد.»
بیشک حجاب، یکی از ارزشهای اصلی جامعه اسلامی است که تاثیرات مختلفی در زندگی دارد و تأمل در دستورهای دینی، به ویژه در نظام تربیتی و روانی شناختی اسلام، نشان میدهد که هدف نهایی این مکتب، تربیت انسانهای کامل، سالم، مفید و عاری از هرگونه ناهنجاری های روانی و رفتاری است.
پس تعجب آور نیست که ببینیم عمدهترین روی کردهای تربیتی اسلام بر محور تربیت و رشد خود و تکامل آن متمرکز شده است. چرا که جامعه از مجموعه افراد تشکیل می یابد و با رشد و تربیت افراد و شهروندان در واقع به سلامت و امنیت و بهداشت روانی جامعه کمک شده است. قطعا جامعه سالم از افراد سالم ساخته میشود و سلامت جسمی و بهداشت روانی یک جریان طولانی و مستمر است.
بیشک کارکردهای عفاف و حجاب در جامعه بیشمار است که از جمله بارزترین آنها این است که حجاب، عامل رشد شخصیت یک انسان است. در واقع میل به پوشش یک میل فطری است که خداوند در نهاد بشر به ودیعه گذاشته است. از طرفی بیحجاب در اندیشه نمایش خود، زمینه رشد و تعالی زن را نابود میسازد و حجاب، هم نشانه عفت، پاکی و ارزشمندی شخصیت و هم عاملی موثر در ارزشمند شدن و گرانبها شدن یک زن در مقابل دیدگان مردان است.
پوشش اسلامی، یکی از اوامر انسان ساز الهی و از احکام حیات بخش اسلام در زندگی طیبه است و کاملا منطبق بر فطرت بشر و مبتنی بر نیازها و شرایط روانی او و زمینهساز پویایی و کمال انسانی خواهد بود. از سویی حجاب و پایبندی به اصول اخلاق انسانی، یکی از ضروری ترین نیازهای بشریت در رسیدن به سلامت روانی، اخلاق و پایبندی به اصول آن است.
حفظ اخلاق و ایمان جوامع و برقراری صلح و صفا بستگی زیادی به حفظ حجاب و حریم زن و مرد دارد
زمانی انسان میتواند به سلامت و آرامش روانی برسد که در سایه ایمان و اخلاق زندگی کند. ایمان به خدا بزرگترین پایگاه درونی هر فرد است که میتواند به تمام اضطراب ها، نگرانیها و ترسهای او خاتمه دهد. همانطور که قرآن میفرماید «فقط با یاد خدا دلها آرام میشود.» (سوره رعد آیه ۲۸) و این همان آرامشی است که نتیجه سلامت روانی فرد است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت، حفظ اخلاق و ایمان جوامع و برقراری صلح و صفا بستگی زیادی به حفظ حجاب و حریم زن و مرد دارد. اینجاست که ما میتوانیم به ارزش حجاب و پوشش زن پی ببریم و آن را به عنوان عاملی مهم در حفظ اخلاق و راهی برای رسیدن به سلامت روانی زنان و در نتیجه، سایر افراد محسوب کنیم اما اگر در جامعهای بیحجابی و بی بندوباری رواج پیدا کرد، باید منتظر سقوط و انحطاط جامعه بود که منجر به انحلال خانوادهها و در نهایت انحلال جامعه میشود.
بی تردید اگر زنان و دختران جامعه، متین و موقر باشند و با پوشش مناسب ظاهر شوند، همسران و خانواده های آنها و دیگر افراد جامعه از آرامش روانی برخوردار خواهند بود و مهمترین دلیل بر پوشش زن، حضور عفیفانه او در اجتماع است تا سلامت روانی خود و جامعه را پیریزی کرده و پیش گرفتن راه اعتدال و عدول نکردن از اصول، تضمین سلامت روانی جامعه خواهد بود.
دیدگاه امام خمینی در مورد حجاب
حفظ آزادی و استقلال و ارزش های انسانی:
از جوانان، دختران و پسران، می خواهم که استقلال و آزادی و ارزش های انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرت ها و بی بند و باری ها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بی وطن به شما عرضه می شود، نکنند. (صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۴۱۷)
آزادی در انتخاب پوشش حجاب:
در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولی لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن می تواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. (صحیفه امام؛ ج ۵، ص ۲۹۴)
حجاب جهت حفظ ارزشها:
باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزش های شماست. هر چه را که خدا دستور فرموده است – چه برای زن و چه برای مرد - برای این است که، آن ارزشهای واقعی که این ها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه های شیطانی با دستهای فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال می شدند. این ها ، این ارزش ها زنده بشود. (صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۱۸۵)
تفسیر آزادی، توسط مخالفان آزادی:
احتمالاً قضیه مبارزه با حجاب زنان مسلمان در فضای آموزشی، حرکتی انحرافی برای کمرنگ کردن جلوه عظیم دفاع جهان اسلام از رسول اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - می باشد. گر چه خود این واقعه هم از دردهایی است که ملت های اسلامی گرفتار آن شده اند که چگونه در دنیای به اصطلاح آزاد، الزام زنان و دختران مسلمان به رفع حجاب عین دموکراسی است و فقط ما که گفته ایم کسی که به پیغمبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم - توهین کند و اجماع فقهای مسلمین فتوا به اعدام آن می دهند، خلاف آزادی است! راستی چرا دنیا در برابر کسی که اجازه ندهد تا دختران مسلمان به دلخواه خود با پوشش اسلامی در دانشگاهها درس بخوانند یا تدریس کنند، ساکت نشسته است؟ جز این است که تفسیر و تأویل آزادی و استفاده از آن در اختیار کسانی است که با اساس آزادی مقدس مخالفند؟ امروز خداوند ما را مسئول کرده است، نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پا برجا داشت.( صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۳۲۸)
حجاب به معنای متداول میان ما، که اسمش حجاب اسلامی است، با آزادی مخالفتی ندارد؛ اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد. و ما آنان را دعوت می کنیم که به حجاب اسلامی رو آورند. و زنان شجاع ما دیگر از بلاهایی که غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمده اند و به اسلام پناهنده شده اند. ( صحیفه امام؛ ج ۵، ص ۵۴۱)
پاسخ منطقی
خانم نوشابه امیری خبرنگار کیهان که برای گفتوگو با امام خمینی به پاریس رفته بود، سؤال کرد: چون مرا به عنوان یک زن پذیرفتهاید این نشاندهنده این است که نهضت ما یک نهضت مترقی است، اگرچه دیگران سعی کردند نشان دهند که عقبمانده است. فکر میکنید به نظر شما آیا زنان ما باید حتماً حجاب داشته باشند، مثلاً چیزی روی سر داشته باشند یا نه؟
امام خمینی پاسخ فرمودند: “اینکه من شما را پذیرفتهام، من شما را نپذیرفتهام. شما آمدهاید اینجا و من نمیدانستم که شما میخواهید بیایید اینجا و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است که به مجرد اینکه شما آمدید اینجا، اسلام مترقی است. مترقی هم به این معنی نیست که زنها یا مردهای ما خیال کردهاند، مترقی به کمالات انسانی و نفسانی است و با اثر بودن افراد در ملت و مملکت است نه اینکه سینما بروند و دانس بروند و اینها ترقیاتی است که برای شما درست کردهاند و شما را به عقب رانده و باید بعداً جبران کنیم. شماها آزادید در کارهای صحیح؛ در دانشگاه بروید و هر کاری را که صحیح است بکنید و هم ملت در این زمینهها آزادند، اما اگر بخواهند کاری خلاف عفت بکنند و یا مضر به حال ملت و خلاف ملیت بکنند جلوگیری میشود و این دلیل بر مترقی بودن است.”. (صحیفه امام، جلد ۵، صفحه ۵۲۰-۵۲۱)
حجاب مخالف آزادی نیست
خبرنگار فرانسوی: «برخی از رسوم اسلامی مانند حجاب اجباری رها شده است. آیا در جمهوری اسلامی از نو اجباری خواهد شد؟»
امام خمینی: «حجاب به معنای متداول میان ما، که اسمش حجاب اسلامی است، با آزادی مخالفتی ندارد؛ اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد. و ما آنان را دعوت می کنیم که به حجاب اسلامی روی آورند. و زنان شجاع ما دیگر از بلاهایی که غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمده اند و به اسلام پناهنده شده اند.» (صحیفه امام، ج۵، ص۵۴۱)
آزادی پوشش با رعایت موازین
« زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین آزادند. و تجربه کنونی فعالیتهای ضد رژیم شاه نشان داده است که زنان بیش از پیش آزادی خود را در پوششی که اسلام می گوید یافته اند.» (صحیفه امام، ج۴، ص ۲۴۷)
اسلام مخالف آزادی زن نیست
«در خصوص زنان، اسلام هیچ گاه مخالف آزادی آنان نبوده است. بر عکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شیء مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند … ما میخواهیم که زنان را از فساد – که آنان را تهدید میکند- آزاد سازیم.» (صحیفه امام، ج۳، ص ۳۷۰)
حجاب، حافظ ارزش زن
«و البته باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزشهای شماست. هرچه را که خدا دستور فرموده است- چه برای زن و چه برای مرد- برای این است که، آن ارزشهای واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه های شیطانی یا دستهای فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال می شدند اینها، این ارزشها زنده بشود.» (صحیفه امام، ج۱۹، ص ۱۸۵)
باید با سکوت مبارزه کرد
«چگونه در دنیای به اصطلاح آزاد، الزام زنان و دختران مسلمان به رفع حجاب عین دموکراسی است و فقط ما که گفته ایم کسی که به پیغمبر اسلام – صلی الله علیه و آله و سلم – توهین کند و اجماع فقهای مسلمین فتوا به اعدام آن می دهند، خلاف آزادی است! راستی چرا دنیا در برابر کسی که اجازه ندهد تا دختران مسلمان به دلخواه خود با پوشش اسلامی در دانشگاهها درس بخوانند یا تدریس کنند، ساکت نشسته است؟ جز این است که تفسیر و تأویل آزادی و استفاده از آن در اختیار کسانی است که با اساس آزادی مقدس مخالفند؟ امروز خداوند ما را مسئول کرده است، نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پا برجا داشت.» ( صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۳۲۸)
اسلام مخالف آزادی زن نیست
«در خصوص زنان، اسلام هیچ گاه مخالف آزادی آنان نبوده است. بر عکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شیء مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند … ما میخواهیم که زنان را از فساد – که آنان را تهدید میکند- آزاد سازیم.» (صحیفه امام، ج۳، ص ۳۷۰)
اقدام انقلابی
۱۶ اسفند ۵۷، امام خمینی در مدرسۀ فیضیه قم: «الآن وزارتخانه ها- این را می گویم که به دولت برسد، آنطوری که برای من نقل می کنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه های اسلامی نباید زنهای لخت بیایند؛ زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند.» (صحیفه امام، ج۶، ص ۳۲۹)
«زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه اینکه خودشان را بزک کنند. زنها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار میکنند. زنها باید وضع خودشان را عوض کنند… به من گزارش دادهاند که در وزارتخانههای ما زنها لخت هستند و این خلاف شرع است. زنها میتوانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی». (روزنامه اطلاعات، ۱۶ اسفند۵۷)
چادر بهتر است
در خاطرات خانم دباغ، یکی از همراهان امام راحل در «نوفل لوشاتو » میخوانیم: «در مورد حجاب هم وقتی از فرانسه آمدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. یک بار در مهران، پایم صدمه دید و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم. امام فرمودند: اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد. عرض کردم: نه حاج آقا! چون به کوه میرفتم و اسلحه روی دوشم بود و فشنگ به کمرم و قمقمه به«در مورد حجاب هم وقتی از فرانسه آمدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. یک بار در مهران، پایم صدمه دید و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم. امام فرمودند: اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد. عرض کردم: نه حاج آقا! چون به کوه میرفتم و اسلحه روی دوشم بود و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم و گاهی هم باید سهپایه تیربار را روی دوش میگرفتم، چادر سرکردن برایم دشوار بود. فرمودند: چادر برای زن بهتر است. من از آن روز چادر سر کردم.»(کتاب خاطرات خانم دباغ)