به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ فرهنگ در زبان آلمانی که خواستگاه اصیل آن است برگرفته از کلمهی kulture است که از دو کلمهی لاتین coloere( به معنای شخم زدن) و cultura (به معنای کشاورزی) مشتق شده است . و از همینجا مشخص است که فرهنگ حتی در معنای اولیهی خود نیز به دنبال چیرگی بر طبیعت، همچون تصرف کردن زمین در مقولهی کشاورزی است.
در دیدگاههای فلسفی صرف نظر از تفاوتهای موجود، «فرهنگ یک مکانیزم پویا از باورها ، ارزشها، رسومات، قوانین ، دانش و سایر دستاوردهای انسانی است که به صورت مشترک توسط یک گروه یا جامعه پذیرفته شده و با یادگیری اجتماعی، نسل به نسل منتقل میشود. »
به همین دلیل «هردر»-فیلسوف آلمانی فرهنگ را به طور خلاصه، «تجلی روح قومی یا ملی» میداند.
در این میان دیدگاه فیلسوفان اسلامی زوایای جدیدی را در بیان توصیفی از ماهیت فرهنگ به روی محققان این حوزه باز کرده است ، برای مثال علامه محمد تقی مصباح یزدی فرهنگ را «مجموعه مایههایی که سبب تمایزیافتگی انسان از حیوان میشود میداند». میتوان نتیجه گرفت علامه مصباح یزدی، «فرهنگ» را نیازمند چارچوب و جهتگیری خاص (پرورش انسانیت) میداند و لذا در این تعریف، هر نوع همنوایی اجتماعی شایستگی دریافت نام فرهنگ را ندارد.
«فرهنگ» روح مستتر در همه مناسبات است که در آن پنهان شده و باعث شکل گیری حیات فردی و جمعی فرد می گردد و همه ابعاد علوم، فنون،ادبیات، هنر، اخلاق، ارزشها، باورها، اعتقادات و ... جوامع در حیطه فرهنگ جای می گیرند.
حال سوال مهمی که در ذهن هر فرد پرسشگری پدیدار میشود این است که فرآیند شکلگیری فرهنگ به چه صورت است و اصلیترین مولفههای شکلدهندهی آن چیست؟
فرهنگ یک پدیده پیچیده و چندبعدی است که از طریق تعاملات اجتماعی، یادگیری، انتقال دانش، و تحت تأثیر عوامل روانشناختی، زیستی، اقتصادی و سیاسی شکل میگیرد. عناصر تشکیلدهنده فرهنگ بسته به دیدگاه علمی مورد نظر متفاوت هستند، اما همگی بر اهمیت زبان، ارزشها، هنجارها، باورها، نمادها، هنر و نهادهای اجتماعی در شکلدهی فرهنگ تأکید دارند.
فرآیند شکلگیری فرهنگ شامل یادگیری اجتماعی است، جایی که دانش و رفتارها از طریق تعاملات منتقل میشوند. اجتماعیشدن نقش مهمی در این میان دارد؛ فرآیندی که در آن افراد هنجارها و ارزشهای جامعه را میآموزند. تقلید و نوآوری نیز با تقلید از رفتارهای موجود و ایجاد تغییرات جدید به توسعه فرهنگ کمک میکنند. انتقال بیننسلی از طریق حفظ و انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر، استمرار فرهنگی را تضمین میکند. علاوه بر این، تأثیر محیطی شامل محیط طبیعی و اجتماعی فرهنگ را شکل میدهد، و روابط قدرت و ایدئولوژی با تعیین منافع گروههای مختلف، به جهتدهی فرهنگ میپردازند.
درک عمیقتر از فرآیند شکلگیری فرهنگ و عناصر آن از دیدگاههای علمی مختلف به ما کمک میکند تا به فهم بهتری از جوامع انسانی دست یابیم و نقش فرهنگ را در تعیین رفتارها، هویتها و ساختارهای اجتماعی درک کنیم. این دانش به ما امکان میدهد تا در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای فرهنگی-اجتماعی، با نگاهی جامعتر و آگاهانهتر عمل کنیم. با شناخت تأثیرات متقابل فرهنگ و ساختارهای اجتماعی، میتوان به «بهبود تعاملات بینفرهنگی»، «تقویت هویتهای جمعی و فردی»، و «ارتقای سطح همبستگی اجتماعی» کمک کرد. این امر نهتنها به غنای فرهنگی جوامع میافزاید، بلکه زمینهساز توسعه پایدار و پیشرفت همهجانبه در عرصههای مختلف زندگی انسانی میشود.
منابع:
۱-«تهاجم فرهنگی» / علامه محمد تقی مصباح یزدی
۲-«فلسفه فرهنگ از هردر تا نیچه» / محمد مهدی اردبیلی
۳-«هویت و امنیت ملی در اسلام» / محمد علی بخشی نهاوندی
۴-«تفکر، فرهنگ و ادب، تمدن» / اسماعیل شفیعی سروستانی
گزارش از محمدمهدی محفوظی