به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حسین زنده بودی */// نخستین نشست خبری دکتر پزشکیان با یک انگاره آشنا، یعنی رفع فقر و بهبود اقتصادی مشروط به حل برجام و FATF، آغاز شد و ظاهراً قرار است همان مسیر غلط گذشته با تصورات اشتباه از مناسبات جهانی طی شود! سادهانگاری روابط بینالملل باعث شده که تمام مشکلات کشور حتی آب خوردن مردم مجدداً به یک توافق گره بخورد.
تردیدی نیست که در شرایط غیر تحریمی برای جلب سرمایه به ایران، کانالهای پولی و مالی در سازوکار FATF باید به روی کشور باز شود؛ اما این مشکل به معنای جاری شدن سیل سرمایههای خارجی به داخل کشور نیست و موانع دیگری هم در این بین وجود دارد.
خوان زاراته معاون سابق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرایم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا چندی پیش گفته بود که برای قرار دادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است. و در ادامه اذعان دارد که لازم است FATF برای تأیید قضاوتهایی پیرامون نظام مالی ضد پولشویی و مبارزه با تروریسم مداخله کند. همین درخواست به شیوه دیگر توسط FATF در اکتبر 2019 در هفت بند درخواست شده که با حذف استثنا از تعریف سازمانهای تروریستی در قوانین جمهوری اسلامی ایران و با ایجاد سازوکاری شفاف برای بررسی مشتریان نظام مالی، گزارش تراکنشهای مشکوک به هنگام درخواست به سازمان ارائه شود؛ این در حالی است که 70 درصد پولشویی دنیا یعنی سالانه 1 تریلیون و 400 میلیارد دلار در آمریکا و اروپا صورت میگیرد.
رئیس جمهور اینگونه به جامعه القا میکند که ایران تاکنون با این سازمان ارتباطی نداشته و اگر تشخیص مصلحت نظام کنوانسیون پالرمو و مقابله با تأمین مالی تروریسم را تصویب کند، فتح الفتوحی اقتصادی رخ خواهد داد. از طرفی 37 بند از 41 بند این کنوانسیون در قالب برنامه اقدام پذیرفته شده و همچنین ظریف، در جلسه علنی مجلس مورخ 15 مهر 1397، صراحتاً گفته که تضمین نمیدهم که مشکلات اقتصادی به واسطه آن حل شود؛ برجامی که قرار بود مشکل آب خوردن را حل کند و اجرای آن تضمین امضای کری را داشت، دستاوردش برای مردم ایران به گفته ولیالله سیف تقریبا صفر بود.
پازل تحریمهای بانکی و هوشمندتر شدن تحریمها با تصویب FATF تکمیل خواهد شد. ایران، متعهد خواهد شد که تمام اطلاعات مالی ملت و تجارت کشور را باید به اطلاع کشورهای دیگر عضو FATF یعنی آمریکا، برساند. یعنی به زبان ساده تمام راههای خنثی سازی تحریم شناسایی و به طور کامل توسط خزانهداری آمریکا مسدود شود!
آنهایی که برای رئیس قوه مجریه متن مینویسند، واقعیات را به طور کامل به ایشان منتقل نمیکنند، ماحصل آن در نشست خبری بیان میشود که ما و آمریکا برادر هستیم، اما سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به سخنان پزشکیان جواب میدهد که دولت ایران باید برادری خود را در عملکرد نشان بدهد و نه گفتار؛ در نهایت اینگونه از بیانات استنباط میشود که علل درستی از موضوع اعمال و استمرار تحریمهای ایران توسط مشاورین به ایشان گفته نمیشود.
پس از گذشت 6 سال از اعمال تحریم نفتی ایران هنوز انگیزه آمریکا برای مردم سانسور میشود و ظریف در رسانه ملی ایران مدعی است که یک جناح سیاسی در ایران و اسرائیل دلیل بازگشت تحریم هستند، از سویی با وقوع انقلاب نفت شیل در آمریکا، دولت فدرال در دوره ترامپ توانست حدود 2 میلیون بشکه به تولید خودش اضافه نماید و برای بازاریابی نفت، نیازمند یک شوک عرضه به بازار نفت بود، که این اتفاق با بازگشت تحریم ایران تحقق مییافت. جالب است که آقای بیژن زنگنه این تحلیل را در سال 98 تایید میکنند.
روند صعودی فروش نفت ایران، زیر سایه تحریمهای آمریکا، در سال پایانی ترامپ آغاز شد و از 150 هزار بشکه در ماه می به 706 هزار بشکه در ماه دسامبر رسید، به عبارت دیگر اگر رشد صادرات نفت، لطف بایدن بود، نباید از دوره ترامپ آغاز میشد. در حالی که 600 تحریم علیه فروش نفت توسط دولت بایدن، به اعتراف آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، در پاسخ به تد کروز ، نماینده تگزاس در مجلس سنای آمریکا، اضافه شده است.
اولین سوالی که باید به آن پاسخ داد این است که شرایط تحریم نفتی ایران تا چه زمان به طول خواهد انجامید؟ طبق گزارشات و دادههای موجود در اداره اطلاعات انرژی امریکا، پیشبینی میشود در سال 2040 تولید نفت و گاز شیل به اوج تولید خود برسد. احتمالاً آمریکا حداقل تا 16 سال دیگر انگیزه بالایی برای تحریم نفت ایران دارد و با تغییر دولت آمریکا هم اتفاق جدیدی رقم نخواهد خورد؛ البته بعضی از مسئولین خوشخیال دولت چهاردهم، با تصور غلط از سیاست آمریکا، به دنبال فرستادن پالس مذاکرات به دنبال برجامی جدید هستند.
عدم تسلط دکتر پزشکیان به مسائل سیاست خارجه در نشست خبری دولت میتواند در آینده دردسر ساز شود؛ چرا که درک درستی از مفهوم جایگاه سخن ندارد. فارغ از مواضع درست و اصولی که در بعضی از مسائل دارد، متأسفانه ایشان تصویر فردی دور از موضوعات سیاست خارجه و ساده در ذهن مخاطب خود ساخته است. بخشی از آن به دلیل عدم دقت در استفاده از واژگان بود که این الفاظ از زبان یک فرد عامی و به دور از فضای سیاست چندان عجیب نیست؛ اما هر کدام از عبارات در فضای روابط بینالملل یک نوع برداشت خاص برای طرف مقابل ایجاد میکند که میتواند به نفع کشور نباشد، به عنوان مثال استفاده از لفظ افغانی بهجای مهاجرین شاید یک اشتباه ساده باشد؛ اما در ذهن مخاطب اثر منفی دارد. اما آیا این تصویر برای اداره کشور کافی است؟ مردم از یک مقطع به بعد، علاوه بر صداقت، کارآمدی، تسلط بر امور، توانایی تحلیل و بررسی موضوعات پیچیده را هم از شما مطالبه خواهند داشت.
دولت در ابتدای شروع کار، در رسانه ملی و فضای مجازی، گفتمان خود را وفاق ملی عنوان نموده است؛ اما تا به اینجای کار، استراتژی برای اداره امور و چالشهای اقتصادی کشور، به طور شفاف اعلام نکرده و در درازمدت به ضرر کلان ایده دولت تمام خواهد شد.
*دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس