به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ «قول میدهم بیتابی نکنم، محکم باشم، صبور باشم، شیرزن باشم. همسرم! شهادتت مبارک! تو برای همیشه تاریخ زندهای و زنده خواهی ماند». «مگر ما از حضرت زهرا(س) بالاتریم؟ مگر ما در روضهها نمیگرییم که ایکاش در کربلا بودیم تا جوانانمان را به یاری امام حسین علیهالسلام میفرستادیم». «نتانیاهوی کثیف بداند من انتظار بازگشت پیکر شهید را هم نداشتم، چرا که چشم به هدیهای که در راه امامم دادهام، نداشتم.» اینها ۳ فراز از سخنرانی ۳ همسر شهید امنیت، مدافع حرم و طریقالقدس است که در چند سال اخیر در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته است. آخری همین دیروز ادا شده، از زبان همسر شهید حمزه جهاندیده، شهید سرافراز حمله رژیم صهیونی به حریم ایران. هر 3 به رغم آنکه بر زبان همسران شهید ارتشی و سپاهی و بسیجی جاری شده، مضمون واحدی دارند، گویی از یک مغز و قلب صادر شده باشند. در همه سخنرانیهای مادران و همسران شهدا در سالیان اخیر، زنان سوگواری که عشق و همدم و تکیهگاه و هستی و آیندهشان را از دست دادهاند، از عمق جان فریاد میزنند فرزندانمان را هم فدایی این راه و این مکتب میکنیم. درست مثل همسر شیخ خضر عدنان، شهید فلسطینی که پس از 14 بار بازداشت، در نهایت اردیبهشت امسال در زندان رژیم صهیونیستی به شهادت رسید و همسرش جلوی در منزلشان فریاد زد: «به تمام دنیا میگویم ما از احدی انتظاری برای پاسخ به شهادت شیخ نداریم. به اشغالگران میگویم چهره فرزندانم را به وضوح ببینید، به خدا قسم جز با عزت و کرامت آنها را تربیت نخواهم کرد». زن، در تمام اندیشهها و مکتبها، نماد زایش و زندگی و تابآوری و تحمل است. اگر زن نباشد، زیستن ممکن نمیشود و بقا پیدا نمیشود. علاوه بر این، زن از حیث فرهنگی و معنایی، نماد سرزمین است، جایی که در آن ریشه میکنی و هویت مییابی و از این نظر است که باید گفت اگر زن نباشد، مقاومت شکل نخواهد گرفت. برای شکست یک ایده و تخریب یک امید کافی است وجه زنانه آن را خدشهدار کنی یا به حاشیه برانی. اصرار بر تعرض به زنان یا به اسارت گرفتن آنان در جنگهای مختلف، دقیقاً با این مقصود رخ میدهد که رکن هیمنه و هیبت مقاومت که شور میآفریند، منهدم شود. تشابه فتح سرزمین و زن نیز بر پایه همین نگاه نظامیگری صورت میگیرد. اگر زن را به اسارت نگیرند و او را به حاشیه نکشند و صدای او را خاموش نکنند، او هنجار و فکری که مقابل ظلم سر برافراشته، ادامه خواهد داد و بدان روح و شکل و شمایل جدیدی خواهد بخشید.
درست گفتهاند که جنگ کاری مردانه است اما مقاومت کار زنان است.
از ابتدای توفان الاقصی، اگرچه صحنهها و رویدادهای غمانگیز و دردناک و تلخی پدید آمده، اگرچه بیش از ۱۰ هزار کودک و 11 هزار زن در نوار غزه به شهادت رسیدهاند، اگرچه بیمارستانها، پناهگاههای سازمان ملل و مدارس هدف بمباران رژیم صهیونیستی قرار گرفته ولی همچنان زندگی از میان نرفته است. در شبکههای اجتماعی همچنان فیلمها یا تصاویری از پخت غذا یا دوش گرفتن کودکان منتشر میشود و زنان در متن همه روایتها همچنان خواستار پس گرفتن سرزمینشان هستند. مقاومتخواهی زنان فلسطینی به امروز و دیروز محدود نمیشود. از همان روزهای اشغال فلسطین به دست گروههای مسلح افراطی یهودی، زنان کوشیدند ابتدا در قالب اتحادیهها و انجمنهای سیاسی و فرهنگی به اشغال اعتراض کنند. آنها همزمان هم به عنوان مبارز در عرصه مستقیم رویارویی با بریتانیا و فرانسه و در ادامه، در مصاف با نیروهای اشغالگر مشغول فعالیت بودند و هم به عنوان خواهر، همسر و مادر مردانی که مقابل خشونت بیشرمانه امپریالیسمِ برآمده از قراردادهای ظالمانه پس از جنگ دوم جهانی ایستادند، نقش ایفا میکردند. تاریخ مقاومت هم فعالیتهای سیاسی و نظامی زنان فلسطینی را به یاد دارد و هم اقدامات امدادی و اجتماعی آنان را. بر اساس گزارش سازمانهای بینالمللی، از سال 1967 تا سال 2014 بیش از ۱۰ هزار زن فلسطینی بازداشت شده و در دوران اسارت با انواع و اقسام جرایم و آزارها روبهرو بودهاند. تنگ کردن حلقه محاصره در کرانه باختری و تعمد آزارگران صهیونیست در اخلال در دسترسی زنان به درمانگاهها و بیمارستانها و مساجد و حتی مراکز دانشگاهی که در مستند آمریکایی «الفبای اشغال» بازتاب یافته، شکلی از جنگ عمدی اسرائیل برای شکستن مقاومت زنان را نشان میدهد.
آذر سال گذشته، دکتر «رفعت العریر» استاد ادبیات دانشگاه غزه یکی از بنیانگذاران پویش «ما عدد نیستیم»، به شهادت رسید و نهضت رسانهای روایت زندگیهایی که اسرائیل در فلسطین نابود کرده، متوقف ماند. شاید لازم باشد کسانی دیگر بیایند و از زنان مقاومت روایت کنند؛ از رزان النجار، راشل کوری، نوران دبیب، ثمر صبیح و از معصومه کرباسی، نخستین بانوی ایرانی شهید راه قدس که هفته پیش در کنار همسرش در لبنان به شهادت رسید و البته روایت زندگی همسران و خواهران و دختران و مادران شهدایی که در گمنامی زندگیشان را میبخشند اما باز هم زندگی میکنند؛ مثل همسر حمزه جهاندیده، شهید پدافند هوایی ارتش که هنوز هم نامش را نمیدانیم.