به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پایگاه شبکه خبری سیانان آمریکا در گزارشی از شرایط بعد از حمله ۵آبان اسرائیل به ایران به مواردی پرداخت که ایران میتواند توازن را به منطقه برگرداند. این گزارش در بخشهایی از خود بدون اشاره به قدرت موشکهای بالستیک ایران که بهویژه در عملیات وعده صادق۲ مناطقی از اسرائیل را هدف قرار داد، موضوع هستهای ایران را بهعنوان گزینه محتمل ایجاد توازن و بازگشت به شرایط قبل از ۷اکتبر۲۰۲۳ تحلیل میکند.
سیانان در عین حال در بخشهای دیگری از این گزارش به پیچیدگی شرایط حاکم بر مسائل ایران و اسرائیل پرداخته است:
دشمنان دههها را صرف پرهیز از رویارویی مستقیم کرده بودند و به جای آن تصمیم گرفته بودند که در جنگ سایه تبادل آتش کنند. در حالی که ایران به فعال کردن شبهنظامیان نیابتی خود برای حمله به کشور یهودی ادامه داد، اسرائیل از عملیاتهای مخفی برای ترور شخصیتهای کلیدی ایرانی و انجام حملات سایبری به تاسیسات حیاتی استفاده کرد.
این حملات، که پاسخی به حمله ۳هفته پیش ایران به اسرائیل بود، از تاسیسات هستهای و نفتی اجتناب کرد - در عوض به آنچه ارتش اسرائیل به عنوان «سیستمهای راهبردی در ایران» توصیف کرد که «اهمیت زیادی» دارند، ضرباتی زد.
مقامات ایرانی جواب دادند که برخی از سایتهای نظامی خسارت جزیی دیدهاند که به سرعت تعمیر شدهاند. دولت ایران گفت که ۵نفر از جمله ۴پرسنل ارتش شهید شدند.
آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، در اولین اظهارات خود پس از حمله، تصمیم گرفت پاسخی سنجیده بدهد و گفت که حملات نباید بزرگنمایی شود یا کماهمیت جلوه داده شود.
با کاهش امواج اولیه نادیدهگیری حمله، این بحث داخلی در داخل ایران مطرح شد که آیا ایران باید پاسخی تند دهد تا از عادی شدن حملات اسرائیل جلوگیری کند؟
دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل، با اشاره به دستاوردهای این حمله گفت: «اسرائیل اکنون آزادی عملیات هوایی گستردهتری در ایران دارد».
تهران سالها صرف ایجاد نیروهای نیابتی بهعنوان چتر امنیتی و اولین خط دفاعی علیه اسرائیل کرد. این شبهنظامیان مستقر در مرزهای اسرائیل بهعنوان یک عامل بازدارنده عمل کردند و اسرائیل را از حمله مستقیم به ایران دور نگه داشتند. ایده این بود که اگر اسرائیل به ایران حمله کند، تهران با شلیک شبهنظامیان خود علیه اسرائیل تلافی خواهد کرد.
موازنه طولانیمدت قدرت مانع از یک جنگ منطقهای شده بود - تا اینکه حماس مورد حمایت ایران سال گذشته از غزه به اسرائیل حمله کرد.
گسترش درگیری به جنوب لبنان منجر به ترور حسن نصرالله، رهبر حزبالله، بزرگترین نیابت ایران از سوی اسرائیل شد و سلسله مراتب فرماندهی این سازمان را به هم ریخت.
ایران خیلی زود تاثیر حملات اسرائیل به خاک خود را کماهمیت ترسیم کرد و نشان داد که برای جلوگیری از یک جنگ گستردهتر به دنبال خروج از جاده اصلی جنگ است، اما حمله اسرائیل پیشینهای ایجاد کرد که جمهوری اسلامی ایران از زمان پیدایش خود در ۴۰سال پیش سعی میکرد از آن اجتناب کند.
حمله روز شنبه اولین بار بود که اسرائیل مسئولیت رسمی آن را پذیرفت و جنگ در سایه پیشین را آشکار کرد و از آستانهای عبور کرد که باعث شد برخی تواناییهای بازدارندگی کشور را زیر سوال ببرند.
اندکی پس از حمله، رسانههای دولتی ایران تصاویری را منتشر کردند که نشان میدهد زندگی روزمره طبق روال گذشته در شهرهای این کشور ادامه دارد. مدارس به کار خود ادامه دادند و خیابانهای تهران با ترافیک مسدود شدند. تحلیلگران تندرو این حمله را در تلویزیون مورد تمسخر قرار دادند و میمهای رسانههای اجتماعی ماهیت محدود پاسخ اسرائیل را به تمسخر گرفتند.
از زمانی که دولت ترامپ توافق هستهای با تهران را در سال ۲۰۱۸ رها کرد، جمهوری اسلامی ایران بهتدریج غنیسازی اورانیوم را افزایش داده است و خلوص آن به ۶۰درصد رسیده است، یعنی یک قدمی غنیسازی ۹۰درصدی مورد نیاز برای ساخت سلاح اتمی.
مقامات ایرانی بارها اعلام کردهاند که قصد ندارند برنامه هستهای این کشور را تسلیحاتی کنند و همزمان از پتانسیل آن به عنوان اهرمی در مذاکرات با غرب استفاده میکنند.
یکی از جنبه های طبیعی این بحث این است که چه چیزی می تواند برای بازگرداندن بازدارندگی انجام شود.