به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، میلاد حضرت زهرا(س) که روز مادر نامگذاری شده، فرصتی است تا بار دیگر زحمات و جان فشانیهای مادران مرور شود. مادر نه تکرار می شود و نه تکراری.
مادر سوژهای است که هر قدر در مورد آن حرف زده، فیلمی ساخته و یا شعری سروده شود باز هم ویژگیهای خاص برای پرداختن دارد. هنرمندان هم که بسیار تیزبین و ریزبیناند، در بسیاری از آثار خود موضوع مادر را محور قرار دادهاند.
در سینما، فیلمهایی دیدیم که درباره «مادر» ساخته شدند و در تلویزیون هم «مادر» بارها محور بوده است. مروری بر این آثار داریم:
فیلم «مادر» به کارگردانی علی حاتمی
فتعلی اویسی که به تازگی سالروز تولد آن را پشت سر گذاشتیم فیلمی به نام «مادر» سال 1363 ساخت. داستانی تاریخی دارد و قصه مادری را بیان میکند که برای ملاقات با فرزند اسیرش در چنگ مغولها تلاش میکند. او که قصد دارد فرزندش را رها کند، قبل از آنکه مغولها حکم اعدام فرزندش را اجرا کنند، موفق به دیدار با او میشود.
چند سال بعد علی حاتمی فیلمی به نام «مادر» ساخت که به نوستالژیای تاریخی تبدیل شد. این اثر را به خاطر پخش بیشمار از تلویزیون میتوان مشهورترین اثر با این عنوان و مضمون نزد مخاطب ایرانی معرفی کرد. داستان فیلم درباره مادری است که در روزهای پایانی زندگیاش از آسایشگاه سالمندان به خانه میآید تا تمام فرزندانش که رابطه خوبی با همدیگر ندارند را کنار هم جمع کند و آنها را به داشتن رابطهای خوب تشویق کند. طی این مدت خاطرات گذشته نیز مرور میشود.
سیامک شایقی فیلم «مادرم گیسو» را سال 1374 میسازد. مردی به نام منوچهر پس از فوت همسرش قصد ازدواج با منشی خود را دارد که دخترش مانعتراشی میکند. دختر این مرد متوجه میشود گیسو یک فرزند ناشنوا دارد که او را مخفی کرده است. پسر از مدرسه مخصوص ناشنوایان میگریزد و مدتی بعد او را هنگام اجرای یک تئاتر خیابانی پیدا میکنند و خانواده آنها تشکیل میشود.
«مهر مادری» سال 1376 توسط کمال تبریزی ساخته شده و داستان نوجوانی است که مددکار اجتماعی کانون اصلاح و تربیت را با مادرش اشتباه میگیرد. او میگریزد و به خانه زن میرود. زن هر چقدر تلاش میکند حسین را بازگرداند، موفق به این کار نمیشود تا اینکه یک شب با ترفندی ماموران را به خانه میآورد و نوجوان را میبرند. حسین دوباره فرار میکند، اما به خانه زن نمیرود.
فیلم «مهمان مامان» به کارگردانی داریوش مهرجویی
«مهمان مامان» فیلمی از داریوش مهرجویی است که در سال 1382 ساخته شد و البته فیلمی متفاوت در کارنامه این کارگردان نیز به شمار میآید. در این فیلم گلاب آدینه نقش محوری را بازی میکند. البته حسن پورشیرازی بازیگر مقابل او و مجموع بازیگران این فیلم هم آدینه را کامل میکردند، اما او در این فیلم نشان داد در بحرانیترین موقعیتها تنها مادر میتواند تصمیم گیرنده و چاره ساز باشد. در این فیلم مهمانانی ناخوانده یک شب میهمان خانه میشوند و همه اهالی خانه تلاش میکنند تا آبروداری کنند.
این فیلم بارها از تلویزیون پخش شده و بسیار قابل توجه بوده است؛ حتی در آخر هفته تلویزیون دو شبکه تلویزیونی این فیلم را پخش کرد.
«میم مثل مادر» آخرین فیلم رسول ملاقلی پور در سال 1385 ساخته شد. داستان فیلم درباره زنی است که متوجه میشود کودکش به خاطر بمباران شیمیایی معلول به دنیا میآید. شوهر زن تلاش میکند او را به سقط جنین راضی کند، اما زن کودک را نگه میدارد و او را با مشقتها و فداکاریهای زیاد بزرگ میکند.
«مامان بهروز منو زد» ساخته عباس مرادیان در سال 1390 از گونه فیلم های کمدی است. این فیلم که در ژانر کودک و نوجوان است با شخصیت محوری کودک قصه جلو میرود و انتخاب عنوان آن نیز بیشتر یک شیطنت محسوب میشود.
«من مادر هستم» فریدون جیرانی هم که سال 91 اکران عمومی شد، دیگر فیلمی است که این عنوان را یدک کشیده است. مفهوم و محتوای فیلم با شخصیت محوری مادر با رویکرد همیشگی سینمای بعد از انقلاب و با نگاهی مثبت به مادر جلو نمیرود. البته این فیلم در اکران نیز با مخالفتهایی روبرو شد. حتی در برخی از این نقدها به استفاده بیمورد از عنوان مادر در این فیلم اشاره شده بود.
فیلم «گهوارهای برای مادر»
«گهوارهای برای مادر» نیز فیلمی از پناه برخدا رضایی است که در جشنواره فجر سال گذشته اکران شد. این فیلم و «مادر پاییزی» قربان محمدپور هنوز امکان اکران عمومی پیدا نکردهاند.
«گیلانه» رخشان بنی اعتماد هم درباره صبر جمیل مادری است که در دو برهه زمانی متفاوت، گذشتن از خود روحی و جسمی را به مفهوم حقیقی به اثبات میرساند. فیلمنامه کار با هوشمندی مثالزدنی، موقعیتهایی را جلوی پای کاراکتر مادر میگذارد که این از خود گذشتنها، نمود عینیتر و حقیقیتری پیدا کند. جایی که جبر روزگار، به ظاهر تمام درها را به روی شفای جانباز شیمیایی بسته، ننه گیلانه، چنان پرامید و زنده دل است که مخاطب خود را بهت زده میکند.
«شیار 143» نرگس آبیار یک فیلم قابل توجه و تکان دهنده در مورد مادری است که تنها فرزندش را به جبهه میفرستد و سه دهه چشم به راه بازگشتش میماند و در این میان، نه به خدا کفر میگوید و نه برای یک لحظه، از تصمیمی که فرزندش برای رفتن به جبهه گرفته و او با آن تصمیم موافقت کرده، پشیمان میشود؛ این دو خصلت در الفت، از او قهرمانی میسازد که مادرانگی را به اوج میرساند. یک انتظار تلطیف یافته که مفهوم حقیقی "صبر جمیل" را به تصویر میکشاند.
اما مروری بر مادرانههای تلویزیون داریم:
سریال «زیر پای مادر»
«زیر پای مادر» نام مجموعه تلویزیونی به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیهکنندگی زینب تقوایی است. این مجموعه تلویزیونی در ماه رمضان 1396 از شبکه یک سیما پخش شد. کامبیز دیرباز، بهناز جعفری، بهزاد فراهانی، مجید واشقانی، مهدی سلطانی و... بازیگران این مجموعه بودند.
«از یاد رفته» نام سریال تلویزیونی است که پاییز 1390 از صدا و سیمای ایران پخش شد. کارگردان این مجموعه فریدون حسنپور است. داستان این سریال با ازدواج مرتضی و گلرخ آغاز می شود، پس از آنکه آنان صاحب فرزند میشوند مرتضی برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به تهران میرود، پس از مدتی او با دختری آشنا و خانواده اش را فراموش میکند.
بار دیگر تحمل رنج و سختی و از خودگذشتگیهای یک مادر برای بزرگ کردن فرزندان خصوصاً در غیاب پدر، با کاراکتر گلرخ به تصویر کشیده میشود. محمدرضا فروتن، سپیده خداوردی، سیاوش خیرابی، مهران رجبی و... بازیگران این مجموعهاند.
سریال «پدرسالار» هم یک شخصیت مادر تاثیرگذار دارد. گرچه شاید به نظر برسد این فیلم در مورد پدر خانواده است اما هیچ وقت نمیتوانیم تاثیر حمیده خیرآبادی که در نقش عزیزجون در این سریال به ایفای نقش میپردازد را نادیده بگیریم. مادری که همه تلاشش را میکند تا خانواده را دور هم نگه دارد و بین همه آشتی برقرار کند.
مرحوم حمیده خیرآبادی شاید یکی از بازیگرانی باشد که بیشترین ایفاکننده نقش مادر در سینما و تلویزیون ما باشد. او مادربزرگ شیرین سریال ماندگار «خانه سبز» هم بود. از دیگر حضورهای حمیده خیرآبادی به عنوان نقش مادر در فیلمها و سریالهای ایرانی میتوانیم به فیلم «اجارهنشینها» هم اشاره کرد.
در مجموعه «مختارنامه» نقش مادرِ مختار به ژاله علو سپرده شد و او در مجموعهای تاریخی علاوه بر کنترل احساسات مادر باید فرزندش را برای خونخواهی حسین بن علی تشویق کند. علو تا به اینجا توانسته است در میان بازیگران مختلف مجموعه «مختارنامه» بدرخشد و انتخاب میرباقری برای ثبت چهرهای از مادری مقاوم درست از کار درآمده است.
ثریا قاسمی هم تقریبا دنباله رو مادر بود. او که بیشباهت به حمیده خیرآبادی نیست، در تمام آثار سینمایی و تلویزیونی مادر بوده است. البته تصویر قاسمی از مادر در مجموعههای تلویزیونی به مراتب ماندگارتر از فیلمهای سینمایی اوست. یکی از مجموعههایی که وی در آن حضور داشت، «درپناه تو» بود. او همچنین در دو مجموعه «شب دهم» و «او یک فرشته بود»، در نقشهای متفاوت و واقعی ظاهر شد.
«شب دهم» با اقبال عمومی مواجه شد و یکی از دلایل این موفقیت بازی متقابل ثریا قاسمی و حسین یاری بود. ثریا قاسمی در مقام مادر بیشتر مواقع با زبان حیدر خوش مرام با فرزندش صحبت میکرد و درک متقابلی از حیدر و فرهنگی که در آن رشد کرده بود، داشت. قاسمی در «او یک فرشته بود» نیز اوج صبوری و ایثار یک مادر را نشان داد.
یکی از مادرانههای متفاوت و قابل توجه در تلویزیون به سریال «پایتخت» برمیگردد؛ ریما رامینفر از همان فصل اول «پایتخت» وقتی در قامت هما سعادت روی آنتن رفت، یک مادر متفاوت را به تصویر کشید. متفاوت بودن این نقش از آنجاست که هما سعادت هم یک شخصیت همراه بود و در بالا و پایین زندگی با همسرش همراهی میکرد، هم تلاش میکرد اقتدار یک مادر را حفظ کند. کما اینکه با وجود تحصیلات پایین شوهرش نقی، خودش تحصیلاتش را ادامه داد. در واقع هما سعادت را باید شخصیتی دانست که در حین ایفای نقش مادری و صبوریهای همیشگی مادران، تلاش میکرد محکم و مقتدر باشد.
مادر دیگر از جنسِ «نامهربان» در سریال «پس از باران» حضور داشت. مادر همسر اول ارباب با بازی مهوش صبرکن، مادری متفاوت را به تصویر کشیدهاست که تلاش میکند انتقام تصمیم ارباب برای ازدواج دوباره را، از همسر دوم او بگیرد. «طاهره» در این سریال، مادری را نشان میداد که دو فرزند داشت و تلاش میکرد با القای برخی سیاستها و رفتار منفی خود به پسرش فرخ، شخصیتی از او بسازد که انتقام خواهرش را از همسر دوم ارباب بگیرد.
یک مادر دیگر را سریال «تا ثریا» به نمایش درآورد که آزیتا حاجیان در آن به ایفای نقش پرداخت. قصه سریال مربوط به ماجراهایی است که برای ثریا با بازی آزیتا حاجیان رخ میدهد. او حدود 15سال قبل شوهر خود را از دست داده و در بیمارستانی مشغول به کار است. او همچنین از سرهنگ(همایون ارشادی) بیماری که در کماست و پدر یکی از همکاران بیمارستانی اوست، پرستاری میکند. روایت متفاوت سریال، نقش ثریا را هم متفاوت میکند؛ چرا که ازدواج پنهانی او، گرفتن پول نزول و بعد از آن، قتل اتفاقی سرهنگ، همگی او را به یک مادر متفاوت تبدیل میکند.
یک مادر جالب اما سختگیر را مرحوم جمیله شیخی در سریال «تولدی دیگر» به نمایش درآورد. تاجالملوک در واقع مادر حمید نامیبا بازی عبدالرضا اکبری بود. او بعد از سانحهای که برای عروسش(با بازی فریبا متخصص) اتفاق میافتد، تلاش میکند فرزندان پسرش را با استبداد خاص خود تربیت کند که البته همیشه تاثیر معکوس داشت. تاجالملوک با آن عصای معروفش وقتی از پلههای عمارت پایین میآمد، فرزندان پسرش از او حساب میبردند و سعی میکردند در مقابل چشمش ظاهر نشوند.
مادری در سریال «مادرانه» با بازی لعیا زنگنه به تصویر کشیده شد که در نوعِ خودش جالب بود. قصه سریال از جایی آغاز میشود که اردلان تمجید 20 سال بعد از ازدواج با زن متمولی به نام رعنا، از او جدا میشود و از فرزندانش سرپرستی میکند اما این تازه شروع اختلاف با دخترش رهاست. البته رعنا هم در این میان تلاش میکند مادرانگیهایش را ادامه دهد و با ورود او به قصه، مخاطب متوجه میشود الزاما با یک شخصیت منفی روبهرو نیست. رعنا با چالشهای مختلفی در ارتباط با دختر و پسرش مواجه میشود اما تمام تلاش او این است که نبودنش را به شکلی جبران کند.