به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سقوط دولت بشار اسد در سوریه یکی از مهمترین تحولات سیاسی و اجتماعی در خاورمیانه در دو دهه اخیر به شمار میرود. این سقوط نه تنها بر وضعیت داخلی سوریه تأثیر دارد، بلکه تبعات گستردهای برای منطقه و حتی جهان خواهد داشت.
این در حالیست که کشور سوریه برای سالیان متمادی نماد امنیت و ثبات در جهان عرب بود. به قدرت رسیدن حافظ اسد در سال ۱۹۷۰، تغییری اساسی در روند تاریخ سوریه ایجاد کرد. حکومت اسد، ثباتی سیاسی را به ارمغان آورد که سوریه را به کشوری امن و آرام تبدیل کرد. پس از وفات حافظ اسد در سال ۲۰۰۰ و روی کار آمدن فرزندش بشار اسد، روند جدید اصلاحات آغاز شد که به «بهار دمشق» معروف شد.
بشار اسد سعی داشت فضای سیاسی و اقتصادی سوریه را باز کند، اما از یکسو شرایط داخلی برای اصلاحات سریع مهیا نبود و از سوی دیگر، طرح اصلاحات بشار اسد همزمان با تحولات مهم جهانی و منطقهای مانند انتفاضه فلسطین در سال ۲۰۰۰، حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا، حمله آمریکا و متحدانش به عراق در سال ۲۰۰۳ و ترور رفیق حریری نخستوزیر لبنان در سال ۲۰۰۵ بود. این تحولات تأثیرات مستقیم در سوریه برجای نهاد و روند اصلاحات را با دشواری مواجه کرد.
پس از بروز انقلابهای مردمی در برخی از کشورهای عربی، سوریه نیز دچار ناآرامی شد. با گسترش این ناآرامیها و دخالت کشورهای خارجی، دیری نپایید که سوریه گرفتار بحران امنیتی نسبتاً فراگیری شد. به دنبال موج خیزش مردمی در منطقه، شهرهای مختلف سوریه از درعا در جنوب تا حمص و حما و حلب در شمال، شاهد ناآرامیها و درگیریهای متعددی شد که به کشته شدن شماری از معترضان و نیز نیروهای امنیتی سوریه منجر شد.
محافل غربی که از دیرباز با سوریه مشکل داشتند، از همان ابتدا تلاش زیادی کردند تا مقوله «بهار عربی» را در سوریه تکرار کنند و در همین راستا به ترویج بحران مشروعیت نظام بشار اسد و لزوم سرنگونی او پرداختند و با اتکا به ناآرامیهای داخلی، فشارهای مختلف تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی و حتی تهدید نظامی را علیه حکومت دمشق اعمال کردند.
در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران به دلایل مختلف به حمایت و پشتیبانی از دولت قانونی سوریه پرداخت و پس از فراز و نشیبهای بسیار در این امر موفق شد. اکنون که سوریه دوباره آماج حملات رعدآسای گروههای تروریستی قرار گرفته، نگاهها به جمهوری اسلامی ایران دوخته شده است تا همانند گذشته اقدامی عاجل انجام دهد. با این حال، به نظر میرسد شرایط نسبت به گذشته دارای تفاوتهای اساسی است و بدون در نظر گرفتن این تفاوتها، نمیتوان برآورد دقیقی از وضعیت فعلی و نوع کنش جمهوری اسلامی ایران ارائه داد.