به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» یادداشت از مجتبی سلطانی*/// ریچارد نفیو، مشهور به معمار تحریمهای ایران و عضو هیات آمریکا در مذاکرات هستهای، روز دوم ژانویه چنین نوشت:
"با توجه به خطرات اقدام نظامی، ایالات متحده باید در ابتدای دولت ترامپ،آخرین تلاش دارای حسن نیت برای مذاکره جهت توقف برنامه هستهای تهران را انجام دهد. در غیر اینصورت باید آماده باشد تا در دنیایی با سلاحهای هستهای ایران زندگی کند، و ممکن است چارهای جز حمله به ایران - و آن هم به زودی - نداشته باشد. احتیاط ایجاب میکند که واشنگتن اکنون طرحی برای اقدام نظامی ترسیم کرده و اطمینان حاصل کند که ایران این تهدید را واقعی تلقی میکند..."
https://www.foreignaffairs.com/iran/last-chance-iran/
تجربیات ناکام و درسآموز ۴۵ ساله اعتماد به دعوی حُسن نیت آمریکا و مذاکرات خوشبینانه در موضع ضعف، از دولت بازرگان گرفته تا مذاکرات بیانیه الجزایر و مکفارلین، تا مذاکرات غیرمستقیم و مستقیم ۳دهه گذشته و نهایتاً برجام بدفرجام، بارها اثبات کرده که پیشنیاز اساسی هرگونه مذاکره موفق ایران با ایالات متحده، مستلزم احراز قدرت کافی و بازدارنده نظامی و سیاسی و اقتصادی و بینالمللی توسط ایران است.
در شرایط کنونی بههمریختگی معادلات منطقهای و صدمهدیدن موقعیت ژئوپلیتیک ایران، تصعید بحران اقتصادی و ناتوانی دولت، و ارسال سیگنالهای ضعف و ترس از سوی برخی دولتیان و جناحهای چپ و لیبرال و استحالهطلب حامی دولت، در چنین وانفسایی پذیرش مذاکره با ترامپ سرمست از توهم احیای عظمت و هژمونی آمریکا، چندان به سود ایران بهنظر نمیرسد. ترامپ فاسد قمارباز و معاملهگر، در نقش دیوانهخوی پیشبینیناپذیر (mad man) و قلدری با سابقه مجرمانه جنایت و عهدشکنی و قانونستیزی، مجری تکمیل طرحهای آخرالزمانی صهیونیسم مسیحی و اسرائیل غاصب قصاب، محسوب میشود. او با شعار و گفتمان موسوم به MAGA یا Make America Great Again «آمریکا را دوباره باعظمت بسازیم»، سیاست خارجی خویش در غرب آسیا (خاورمیانه) را مبتنی بر حمایت بیقیدوشرط و مطلق و همهجانبه از اسرائیل قرار داده، و فراتر از همه روسای جمهور پیشین آمریکا،هیچ مرزی در حمایت و پشتیبانی از رژیم صهیونیستی قائل نیست. از منظر ترامپ بهعنوان صهیونیست تمامعیار محبوب کلیسای اوانجلیست، اسرائیل در واقع ایالت پنجاه و یکم ایالات متحده و قلب دموکراسی لیبرال است. ترامپ تنها رئیس جمهور آمریکا بود که بر خلاف قطعنامههای سازمان ملل و حقوق بینالملل و عرف سیاسی ۷۰ساله آمریکا، قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل و الحاق جولان اشغالی را به رسمیت شناخت. ترامپ که با "پیمان ابراهیم"، معمار گسترش و نهاییساختن عادیسازی روابط اعراب و رژیم اشغالگر قدس بود و طرح ناتوی عربی با حضور اسرائیل برای انزوا و تهدید و نابودی ایران را پیگیری میکرد، به مراتب بیشتر و صریحتر از بایدن و هر مقام غربی دیگری تاکنون از نسلکشی وحشیانه فلسطینیها در غزه حمایت کرده و مشابه هیتلر مدعی "راه حل نهایی" برای نابودی و ریشهکنساختن واقعیت و مفهوم "فلسطین" و "انسان فلسطینی" است؛ کشتار گسترده و عمومی و هولوکاست فلسطینیان و کوچاندن بازماندگان از نسلکشی به اردن و مصر و سوریه،و زدن مُهر پایان بر "مسئله فلسطین".
در راهبرد ترامپیسم، وجود ایران یکپارچه و پیشرفته و مقتدر، مزاحم و مانع تحقق اهداف صهیونیسم جهانی در غرب آسیا، تعریف شده است. بسترسازی تضعیف و استحاله و نابودی نظام جمهوری اسلامی، و نهایتاً تحقق طرح برنارد لوئیس برای تجزیه ایران به ۵ کشور، اولویت اورژانسی ترامپ خواهد بود. زیرا مطابق بهروزرسانی استراتژی امنیت ملی آمریکا، برای مقابله با دو تهدید اصلی آمریکا یعنی چین و روسیه، ابتدا باید ایران را خنثی کرد و در سراشیب سقوط و ویرانی و نابودی انداخت. در اولین ملاقات بایدن و ترامپ در کاخ سفید، تصریح شد که ایران، مهمترین دشمن و تهدید آمریکا نیست اما فوریترین تهدید محسوب میشود و در اولویت قرار دارد.
از نظر ترامپ و تیم صهیونیستهای گرداننده او، همه گزینههای ممکن دیپلماتیک و اقتصادی و فرهنگی و نظامی علیه ایران باید تشدید شوند.
در این وضعیت و در قبال این شیطان مجسم در لباس رئیسجمهور آمریکا، فقط میتوان با زبان قدرت گفتگو کرد.
اگر عملیات وعده صادق ۳ با موفقیت کامل در زمان مقتضی انجام شود و محاسبات دشمن تغییر کند، برخی نقاط ضعف و تشتت سیاسی و اقتصادی مسدود شوند،و اعتبار و اقتدار نظام ترمیم و تقویت شوند، آنگاه برای مذاکره از موضع قدرت با آمریکای ترامپ در صورت اقتضای منافع و امنیت ملّی، پشتوانه لازم و کافی حصول موفقیت، فراهم خواهد شد.
*سیاستپژوه و نویسنده "خط سازش"