به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ بن کاسپیت در یادداشتی که در پایگاه خبری واللا نیوز منتشر شد اعلام کرد، بعد از برکناری یوآف گالانت به علت مخالفت با قانون فرار از خدمت سربازی اکنون نوبت به رئیس ستاد ارتش است و این روزها فشارهای زیادی بر نقطه ضعف هرتسی هالیوی رئیس ستاد ارتش وارد میشود و سعی دارند با باج گیری و تهدید او را ساکت کنند.
در مقدمه این یادداشت آمده است، مرد 75 سالهای این هفته در اتاقی بسته و به شدت محافظت شدهای در بیمارستان به هوش آمد، سعی کرد به یاد آورد که کجا هست، در چه روزی است و در چه زمانی قرار دارد.
دستگاههای پزشکی متعددی به وی وصل شده و از خود صدهای عجیبی در میآورندند، درد شدیدی که در بدنش احساس کرد او را از بیهوشی خارج کرد، احساس ضعف و درماندگی کرد به اطرافش نگاه کرد و فهمید که در بیمارستان است، اعصابش مجددا فعال شده بودند و به همان اندازه هم دردهایش بیشتر میشدند، اینجا بود که به یاد آورد نخست وزیر است.
زنگ را به صدا در آورد تا یکی به کمکش بیاید و از دردش بکاهد با این حال آرزو میکرد که آن فرد رئیس ستاد نباشد، حداقل کسی همانند رئیس ستاد نیاید.
خبری از همسرش که باید همراه زندگیاش باشد هم نبود، سارا در میامی فرسنگها دورتر حضور دارد، او حتی پیش از آغاز محاکمه و بازجویی شوهرش در دادگاه از اینجا رفته بود، شاید به این خاطر که بنیامین بتواند تمام بار مسئولیت اتهامات را به دوش او بیاندازد.
از ارتباط با واللا گرفته تا دستوراتی که به تحریریه میداد، تا نوشیدنیهایی که میگرفت و هر چه که بود را به گردنش میانداخت در حالی که میتواند همانند پسرش که 2 سال است بازنگشته او هم همچنان در آمریکا باقی بماند.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است، یکی از توطئههایی که نتانیاهو برای ادامه بقا در قدرت و فرار از خطرات برکناری دست به آن زده و شاید دیوانه وارترین آنها، تبدیل کردن ایتمار بن گویر به یک مسئول در یک کابینه مشروع است و منصوب شدن به یکی از مهمترین مسئولین و وزرا در کابینه اسرائیل است.
به همین دلیل ابراز همدردی با نتانیاهو در حادثه هفته جاری که بر اثر آن بن گویر او را مجبور کرد برای جلوگیری از شکست خفت بار ائتلاف از تخت بیمارستان راهی کنست شود، بسیار دشوار مینماید.
البته نتانیاهو آخرین فردی بود که تحت تاثیر این رفتارهای مذلت آمیز قرار میگیرد، او آمادگی دارد تن به هر مذلتی بدهد به شرط آنکه همچنان نخست وزیر باقی بماند.
در ادامه این یادداشت آمده است، آنچه که امروز یسرائیل کاتس وزیر جنگ با هرتسی هالیوی رئیس ستاد ارتش هنجام میدهند، به نوعی به نمایندگی از بی بی در حال انجام است و میتوان آن را به شکلی باج گیری توصیف کرد تا اجازه مخالفت با قانون فرار از خدمت سربازی را به وی ندهند.
اما چگونه میتوان فشار حداکثری را بر رئیس ستاد ارتش وارد کرد؟
هر کسی میداند این کار به راحتی از طریق کارشکنی در انتصابها انجام میشود، چون انتصابها امری بسیار حایز اهمیت برای رئیس ستاد ارتش محسوب میشود.
ارتش اسرائیل یک ساختار بسیار بزرگ است، و بزرگترین ساختار در اسرائیل محسوب میشود، روند انتصابها در ارتش اسرائیل یکی از دورههای حیاتی آن محسوب میشود و در واقع تجدید انرژی در ارکان مختلف آن محسوب میشود.
اما رئیس ستاد ارتش فقط موفق به انجام یک دور کوچک از انتصابها آن هم در روزهای اولیه حضور کاتس در وزارت جنگ شد، بعد از آن همه چیز به حال تعلیق در آمد، اکنون نیز در مقابل این اختیار وی از او هزینه میخواهند.
این بار هالیوی تنها کسی نیست که مجبور به این باج دهی است بلکه باید دهها و شاید صدها افسر از سرهنگ به پایین هم جزو قربانیان این باج گیری محسوب میشوند.
به طور مثال تیپ گفعاتی نیروهایش در تمام روزهای جنگ در خط درگیری حضور دارند ، باید تغییراتی در ساختار آن ایجاد شود، این یگان به شدت فرسوده و خسته شده است و نیازمند این تغییر و تحول است، باید کسانی بروند و کسانی جایگزین شوند، هر یک از اعضای این تیپ خانواده و فرزندانی دارد و زندگی و برنامه ریزی برای آن داشته است، اما وقتی این انتصابها را متوقف
میکنی زندگی صدها خانواده بدین شکل متوقف میشود.
امروز آنچه که کاتس را رو در روی هالیوی قرار داد، انجام تحقیقات توسط ارتش در رابطه با 7 اکتبر نیست بلکه کاتس از این امر ناراحت و عصبانی است که رئیس ستاد حاضر نیست خود را ملزم به اجرای قانونی کند که کاتس و همفکرانش در حال تدوین آن هستند (فرار حریدیها از سربازی).
بدین شکل هالیوی اگر از این قانون حمایت نکند، جریان طرفدار این قانون او را تضعیف خواهد کرد.
با این حال مشکل آن است هالیوی هم کسی نیست که این فشارها او را تحت تاثیر قرار بدهند، چون او جهنم را در 7 اکتبر به چشم دیده است و این جهنم تا ابد هم به نام او ثبت خواهد ماند.
گرچه به هر شکل هالیوی برای مدت طولانی رئیس ستاد باقی نخواهد ماند، وقتی تحقیقات به
پایان برسد او هم استعفا خواهد داد و به طور حتم این دار و دسته رئیس ستاد دیگری را منصوب خواهند کرد، کسی که هم که این انتصاب را به اطلاع کابینه میرساند، کاتس خواهد بود اما کسی که نام جانشین را انتخاب میکند، نتانیاهو است.
