به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» یادداشت از زینب اصلانی*/// یکی از مسائل مهم آموزش و پرورش که میتوان ریشهی بسیاری از مشکلات نظام تعلیم و تربیت کشور را در آن یافت، مسئله بودجه نظام آپ است. اکنون بد نیست نگاهی به سیر بودجهریزی آموزش و پرورش در سالهای اخیر داشته باشیم: در این سالها، شاهد روند نزولی سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی بودهایم. درحالی که میانگین تخصیص این سهم در دنیا تقریبا ۴/۲ درصد است، در ایران معمولا کمتر از ۳ درصد است. این درحالیست که طبق سند تحول بنیادین، میزان این سهم باید ۵ درصد شود. همچنین سهم آپ از بودجه عمومی دولت نیز با روند نزولی به کمتر از ۱۰ درصد رسیده است. نتیجه این اتفاق، کاهش میزان اعتبارات غیرپرسنلی آموزش و پرورش است؛ با اینکه در سند توسعه هفتم، سهم این اعتبارات ۳۵ درصد در نظر گرفته شده، اکنون این سهم به ۳ درصد هم نمیرسد! آموزش و پرورش همهی کارهای پرورشی، ساخت و تعمیرات مدارس و فعالیتهای فرهنگی را باید با همین ۳ درصد انجام دهد! برای جبران این وضعیت ناگوار، راهی جز افزایش بودجه آپ وجود ندارد.
اما چرا بودجهی این نهاد مهم، تا این اندازه با مقدار مورد نیازش فاصله دارد؟! گویا برخی مسئولین به آموزش و پرورش به چشم یک نهاد مصرف کننده نگاه میکنند. حال آنکه بارها رهبر معظم انقلاب آنها را از این نگاه نهی کردهاند. «[برخی مسئولین] قدر و عظمت و ابعاد تأثیر این دستگاه حیاتی را نشناختند، بعضی آن را به صورت یک مزاحم و به صورت یک مجموعهی مصرفی نگاه کردند»….«نگاه به آموزش و پرورش، نگاه به یک دستگاه مصرفی نباید باشد؛ نگاه به یک دستگاه زیربنائی باید باشد. شما اگر چنانچه مبالغ میلیاردها خرج کنید برای اینکه مثلاً یک سد بسازید یا مثلاً یک بزرگراه بسازید، هرگز فکر نمیکنید که پولتان را مصرف کردید و مثلاً هدر دادید. آموزش و پرورش به مراتب، مهمتر از دستگاههای سازندگی دیگری است که در کشور وجود دارد. اینجا جای سرمایهگذاری است؛ شما در واقع هرچه اینجا پول خرج میکنید، دارید سرمایهگذاری میکنید، دارید زیربنا میسازید…». همین کسانی که چنین نگاه منفی به آموزش و پرورش دارند، به دنبال برداشتن هزینه آن از دوش دولت هستند و همین، علت افزایش شگفتآور تعداد مدارس خصوصی در سالهای اخیر است. مقام معظم رهبری فرمودهاند: «این فکر در گذشته در بعضی از مسئولین کشور وجود داشته که ما بیاییم آموزش و پرورش را از دولت جدا کنیم بدهیم دست بخشهای خصوصی و این خرج سنگین و این بودجهی سنگین را از دوش آموزش و پرورش برداریم! دستشان درد نکند؛ برای نابود کردن کشور، این فکر خوبی است. شأن تعلیم و تربیت شأن دولتی است؛ هیچ نظامی نمیتواند این شأن را از خودش دور کند، از نظام قابل تفکیک نیست. تربیت و تعلیم کشور به عهدهی نظام حاکم بر این کشور است، در همهی دنیا [هم] همینجور است. یک مواردی یک استثناهایی دارد، مثل همین مدارسِ به اصطلاح «غیر انتفاعی» که حالا در کشور وجود دارد؛ اینها موارد استثنائی است. کار تعلیم و تربیت و ادارهی تعلیم و تربیت [کار دولتی است]، قانون اساسی ما هم که این را به صراحت بیان کرده…» در نهایت، باید توجه داشت که آموزش و پرورش اصلیترین اهرمی است که از طریق آن فرهنگ یک جامعه به نسل بعد منتقل شده و کودکان و نوجوانان در راستای آرمانهای آن جامعه تربیت میشوند. با همین نهاد است که با آن آینده کشور ساخته میشود و جامعه میتواند به پیشرفت برسد و آرزوها و اهداف خود را تحقق بخشد. چنین نهاد مهمی قطعا نیازمند توجه و اختصاص بودجه بیشتری است.