به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ آموزش و پرورش در هر کشور، نه فقط یک نهاد اجرایی بلکه موتور توسعه ملی است. این دستگاه عظیم، مسئول تربیت نسل آینده است که تعیینکننده مسیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور خواهد بود. با وجود تأکیدات رهبران کشور، از جمله مقام معظم رهبری، بر اهمیت نظام آموزش و پرورش، این دستگاه همچنان با مشکلات جدی مالی و ساختاری دستوپنجه نرم میکند. یادداشتهای فعالان دانشجویی دانشگاه فرهنگیان که به موضوعات مختلفی چون بودجه، عدالت آموزشی، و نقش دانشگاه فرهنگیان پرداختهاند، نشان میدهد که بحران آموزش و پرورش، ابعاد گستردهتری از آنچه تصور میشد، دارد.
تحلیل بودجه آموزش و پرورش؛ از استانداردهای جهانی تا واقعیت داخلی
سهم ناچیز آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت
طبق گزارش ارائهشده توسط فاطمه سلیمانی مجد، معاونت سیاستورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان خدیجه کبری دزفول، سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور تنها ۹.۸ درصد است، در حالی که استاندارد جهانی حدود ۲۰ درصد است. این شکاف نشان میدهد که سیاستگذاران، آموزش و پرورش را نه بهعنوان یک نهاد زیربنایی، بلکه بهعنوان یک مصرفکننده منابع مینگرند.
کاهش سهم از تولید ناخالص داخلی
زینب اصلانی، از معاونت سیاستورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان شهید رجایی اصفهان، نیز تأکید میکند که سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی در ایران کمتر از ۳ درصد است، در حالی که میانگین جهانی این شاخص ۴.۲ درصد است. او معتقد است که کاهش سهم بودجهای، بهویژه در زمینههای غیرپرسنلی، باعث شده بسیاری از برنامههای کیفی و توسعهای در مدارس اجرایی نشوند.
اثرات بحران بودجه بر نیروی انسانی
مشکلات معلمان و تأثیر آن بر کیفیت آموزش
حقوق معلمان که ستون اصلی نظام آموزشی هستند، طی سالهای اخیر به طرز قابل توجهی کاهش یافته است. فاطمه سلیمانی مجد در یادداشت خود اشاره میکند که حقوق معلمان در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۰۹۱ دلار بود، اما در سال ۱۴۰۳ این مبلغ به ۲۶۰۰ دلار کاهش یافته است. این کاهش قدرت خرید، انگیزه معلمان را تحت تأثیر قرار داده و مستقیماً بر کیفیت تدریس اثر گذاشته است.
کمبود نیروی انسانی در بخش پرورشی
سارا خادمی، معاونت سیاستورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان سلمان فارسی شیراز، از کمبود شدید مربیان پرورشی در مدارس سخن میگوید. او توضیح میدهد که بر اساس برنامه هفتم توسعه، به ازای هر ۱۵۰ دانشآموز باید یک مربی پرورشی حضور داشته باشد، اما این استاندارد بهندرت رعایت میشود. او همچنین اشاره میکند که سرانه پرورشی هر دانشآموز تنها ۳۲۰ هزار تومان است، مبلغی که حتی برای برگزاری یک اردو نیز کافی نیست.
دانشگاه فرهنگیان؛ مرکز تربیت معلمان، محروم از بودجه کافی
زیرساختهای ضعیف و کمبود هیئت علمی
دانشگاه فرهنگیان، بهعنوان مرکز ثقل نظام آموزش و پرورش، خود از مشکلات بودجهای شدید رنج میبرد. فاطمه سلیمانی مجد اشاره میکند که این دانشگاه سهم ناچیزی از بودجه عمومی دارد و بیشتر هزینههایش را از محل بودجه اختصاصی تأمین میکند. همچنین، نسبت استاد به دانشجومعلم که طبق برنامه هفتم توسعه باید یک به ۳۰ باشد، هنوز محقق نشده است.
نبود برنامههای تربیتی و فرهنگی کافی
یکتا رهبر، از معاونت سیاستورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان الزهرا سمنان، تأکید میکند که دانشگاههای فرهنگیان باید برنامههای تربیتی و فرهنگی متنوعی داشته باشند. او میگوید: «این دانشگاهها باید معلمانی تربیت کنند که علاوه بر توانایی تدریس، توانایی تربیت نسل آینده را داشته باشند. اما کمبود بودجه این مأموریت را مختل کرده است.»
عدالت آموزشی، هدفی دور از دسترس
تبعیض میان مدارس دولتی و خصوصی
معاونت سیاستورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان رسالت زاهدان در یادداشت خود به افزایش نابرابری میان مدارس دولتی و خصوصی اشاره میکند. او میگوید: «بیش از ۹۷ درصد بودجه صرف حقوق پرسنل میشود و سهم بسیار اندکی برای اجرای برنامههای تربیتی و کیفی باقی میماند. این امر باعث شده است که مدارس دولتی با کمبود تجهیزات، برنامهها و حتی نیروی انسانی مواجه شوند.»
شاخصهای جهانی و وضعیت ایران
زینب اصلانی در یادداشت خود به مقایسه شاخصهای جهانی عدالت آموزشی با ایران پرداخته است. او میگوید: «سرانه دانشآموزی در جهان ۵۰۰۰ دلار است، اما در ایران تنها ۲۵۰ دلار است. همچنین، سهم غیرپرسنلی در کشورهای پیشرفته ۳۰ تا ۴۰ درصد است، در حالی که در ایران این رقم تنها ۳ درصد است.»
طرح معاونت اقتصادی؛ موافقان و مخالفان
راهکار پیشنهادی برای تنوعبخشی به منابع مالی
یکی از پیشنهادات مطرحشده توسط یکتا رهبر، تشکیل معاونت اقتصادی در وزارت آموزش و پرورش است. او معتقد است که این معاونت میتواند با مدیریت منابع و املاک مازاد، بخشی از مشکلات بودجهای را حل کند. رهبر میگوید: «این معاونت با تخصص و مدیریت مستقل میتواند منابع پایدار برای آموزش و پرورش ایجاد کند.»
مخالفتها و چالشهای احتمالی
با این حال، مخالفان این طرح معتقدند که فروش یا تغییر کاربری املاک آموزشی ممکن است به خصوصیسازی پنهان منجر شود. آنها هشدار میدهند که چنین اقداماتی میتواند انسجام سیاستهای ملی را مختل کرده و آموزش و پرورش را به یک نهاد وابسته به منابع ناپایدار تبدیل کند.
مسیر پیشرو؛ پیشنهادات فعالان دانشجویی
1. افزایش سهم بودجه از تولید ناخالص داخلی و بودجه عمومی دولت: فعالان دانشجویی تأکید دارند که سهم آموزش و پرورش باید به ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی و حداقل ۲۰ درصد از بودجه عمومی دولت افزایش یابد.
2. تقویت برنامههای پرورشی: تخصیص بودجه بیشتر برای تربیت مربیان پرورشی و اجرای برنامههای تربیتی از دیگر پیشنهادات کلیدی است.
3. افزایش شفافیت در تخصیص بودجه: نویسندگان معتقدند که شفافیت در توزیع منابع میتواند از هدررفت بودجه جلوگیری کند.
4. اصلاح نظام مالیاتی: برای تأمین منابع پایدار، اصلاح نظام مالیاتی و کاهش وابستگی به بودجه عمومی دولت ضروری است.
نتیجهگیری: نیاز به تغییر نگاه به آموزش و پرورش
بحران بودجهای آموزش و پرورش، تهدیدی جدی برای آینده ایران است. یادداشتهای فعالان دانشجویی نشان میدهد که این نهاد حیاتی، نیازمند توجه فوری و اختصاص بودجه کافی است. همانطور که مقام معظم رهبری بارها تأکید کردهاند، هزینه در آموزش و پرورش، سرمایهگذاری برای آینده کشور است. اکنون زمان آن رسیده که دولت و مجلس با بازنگری در سیاستهای بودجهای، این سرمایهگذاری را عملی کنند.
متن کامل هر یک از یادداشتهای این فعالان دانشجویی را میتوانید از طریق پیوندهای زیر بخوانید:
فاطمه سلیمانی مجد؛ تعلیم و تربیت در گرو اعتبار
زینب اصلانی؛ سیر بودجه ریزی آموزش و پرورش
یکتا رهبر؛ خصوصیسازی پنهان و وابستگی نهادها
سارا خادمی؛ آموزش و پرورش هیچگاه در اولویت نبوده است
گزارش از امیر صفره