به گزارش سرویس فناوری اطلاعات «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اگر تصمیم بگیرید سر و سامانی به صفحه اینستاگرامتان بدهید و چندتایی عکس جذاب و دیدنی منتشر کنید، خیلی زود به مشکلی بزرگ پی میبرید: هر چه عکس میگیرید، بیکیفیت و پیشپاافتاده میشود و در سلفیها هم زشت و معمولی بهنظر میرسید. کسی باید باشد که زاویه را انتخاب کند، نور را در نظر بگیرد و حواسش به حالت چهره شما باشد تا عکستان لایک بگیرد و دنبالکننده بیاورد. در صفحه اینستاگرام اینفلوئنسرهای مشهور، هیچ اثری از این آدمها نیست، اما این چیزی از سختی وظایفی که بر دوش آنهاست کم نمیکند. آنها خدمتکاران اشراف اینستاگرامیاند.
مفهوم «شوهر اینستاگرامی» که نویسنده و روزنامهنگار حوزه مد، مردیت هگرتی، در سال ۲۰۱۶ ساخت، اشارهای به این آدمهای پشت دوربین بود. او فراخوانی برای استخدام یک شوهر اینستاگرامی منتشر کرد و تأکید کرد مهم نیست مرد باشد یا زن، چون امروزه عشق یعنی اینکه «بتوانی کسی را پیدا کنی که عکسهایی برازنده از تو بگیرد.»
یک پوستر تبلیغاتی با دستمایه طنز به این موضوع پرداخت: مردی که از اسب گردانی در شهربازی آویزان شده تا از دوست دخترش عکس بگیرد، میگوید: «من یک دوست اینستاگرامی هستم. همه جور عکسی میگیرم، جلوی دیوارنگارههای طرح بال، عکسهای ساده و باصفا، عکسهای طراحی شده.» مردم همیشه از دیگران کمک میگرفتند تا از آنها عکس بیندازند، اما اینستاگرام و فرهنگ اینفلوئنسرها این کمک را به شغلی کموبیش تمام وقت تبدیل کرده است. ماجرا دیگر ساده نیست، بلکه صحبت از چندین ساعت عکسگرفتن در روز است.
سال ۲۰۱۵، مستندسازی به نام جف هاوتن در ویدئویی به این موضوع پرداخت. او مردانی را تصویر میکرد که «پشت دختران اینستاگرامی بودند». مردانی که شکایت میکردند از اینکه مجبورند، تمام برنامههای گوشی خود را پاک کنند تا برای عکسهای بیشتر جا داشته باشند و احساس میکنند دارند به یک «مونوپاد زنده» تبدیل میشوند.
اگرچه عموماً شوهران اینستاگرامی آدمهای بدبختی تصور میشوند که مجبورند با دلخوری و پوزخند ژستهای شرکایشان را تحمل کنند، در سالهای اخیر با رونق هرچه بیشتر بازار اینفلوئنسرها، این «شغل» به انتخاب برخی تبدیل شده است. یکی از مردان خط مقدم این جریان جوردن رامیرز، پیمانکار موفق حوزه فناوری بود که در سال ۲۰۱۸ با دنی آستین، اینفلوئنسری در حوزه سبک زندگی با نیممیلیون دنبالکننده، ازدواج کرد. این ازدواج نگاه او به اینترنت و موفقیت را سراپا تغییر داد. او شغل خودش را کنار گذاشت و مشتاقانه در نقش شوهر اینستاگرامی فرو رفت.
هر چه ابعاد اقتصاد اینفلوئنسری بزرگتر میشود، اهمیت کار شوهران اینستاگرامی هم بیشتر میشود. امروز گاهی آنها هم از پشت دوربین بیرون میآیند و برای خودشان دنبالکنندههایی پیدا میکنند. مثلاً تد راد، همسر اینفلوئنسری با نیممیلیون دنبالکننده، در صفحهاش عکسهای قبل و بعد از ویرایش همسرش را میگذارد و جزئیات کار خودش را نشان میدهد. شوهران اینستاگرامی حالا کم کم دارند به یک صنف تبدیل میشوند. آنها همدیگر را پیدا میکنند، با هم مشورت میکنند و نوعی «برادری خاموش» در میان آنها جاری است.