به گزارش سرویس صنفی آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اواسط تیرماه ۱۴۰۱ بود که مصوبه تغییرات کنکور با عنوان «ماده واحده تکمیل و اصلاح موادی از سیاستها و ضوابط ساماندهی سنجش و پذیرش متقاضیان ورود به آموزش عالی (پس از پایان متوسطه)» که در پنجم بهمن ماه ۱۴۰۰ و هفدهم خردادماه ۱۴۰۱ از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده بود، توسط رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شد.
به گزارش ایسنا، یکی از مهمترین بندهای این مصوبه ۸ بندی ماده و بند سوم بود که عنوان شده است سهم سابقه تحصیلی برای سنجش و پذیرش متقاضیان ورود به آموزش عالی در رشتههای پرمتقاضی در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۳ فقط پایه دوازدهم به میزان ۴۰ درصد با تاثیر قطعی، برای سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ فقط پایه دوازدهم به میزان ۵۰ درصد با تاثیر قطعی، برای سال تحصیلی ۱۴۰۴ - ۱۴۰۵ فقط پایه یازدهم و دوازدهم به میزان۶۰ درصد با تاثیر قطعی و برای سال تحصیلی ۱۴۰۵ - ۱۴۰۶ و بعد از آن پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم به میزان ۶۰ درصد با تاثیر قطعی در نمره کل نهایی خواهد بود.
واکنش وزیر به قانون تاثیر معدل در کنکور
اگر چه این کلیت مصوبه فوق از همان ابتدا با واکنشهای مختلف مثبت و منفی کنکوری ها، خانواده ها، کارشناسان و حتی مسئولان بخشهای مختلف تصمیم گیر در آموزش عالی مواجه شد، اما تغییرات مربوط به «تاثیر قطعی معدل در کنکور» یکی از بندهای جنجالی مصوبه فوق بود که موجب اعتراض بسیاری از دانش آموزان شده بود. اگر چه صدای اعتراض آنها در طول عمر دولت سیزدهم که متولی اتخاذ این سیاست بود به جایی نرسید، اما مخالفان این مصوبه دست به دامان رییس دولت چهاردهم شدند و در مدت کوتاهی درخواست حذف و یا اصلاح این بند از مصوبه به یکی از مهمترین مطالبات حوزه آموزشی کشور تبدیل شد.
به طوریکه علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش، در روزهای ابتدای قبول مسئولیت خود در نشست صمیمی با مدل آوران و افتخارآفرینان الپیمادهای علمی به مصوبه تغییرات کنکور واکنش نشان داد و گفت: تاثیر معدل در کنکور دغدغه دانشآموزان است و بارها طی این چند روز گفتم که این موضوع را به شورای عالی انقلاب فرهنگی منعکس و پیگیری خواهم کرد.
بر این اساس تغییر مصوبه کنکور به یکی از کلیدیترین و اصلیترین موضوعات مراسم آغاز سال تحصیلی امسال تبدیل شد، در این مراسم که با حضور رییس جمهور در دانشگاه تهران برگزار شد بسیاری از رتبههای برتر و تک رقمی کنکور ۱۴۰۳ از رییس جمهور درخواست حذف این مصوبه را کردند.
چالش تأثیر معدل در کنکور از آن چالشهای عجیب باقیمانده در سالهای اخیر است. دولتها و شورای عالی انقلاب فرهنگی و کارشناسان به جان هم افتادهاند و هرکس نظری دارد. در شورای عالی بسا کسان وقت مطالعه و کارشناسیکردن موضوعات را ندارند.
الان یکی از این چالشها نوع تأثیر مثبت یا منفی معدل یا هر دو است. دولت میگوید فقط باید تأثیر مثبت معدل دو سال آخر در کنکور اعمال شود. شورا میگوید هم مثبت و هم منفی. بهنظر در اینجا حرف دولت منطقیتر است. چرا اگر یک دانشآموز در سال دهم یا یازدهم معدل خوبی نداشته ولی در سال دوازدهم جبران کرده، باید تاوان آن سال ضعیف را هم بدهد؟
خدا هم گناهان گذشته را با حسنات آینده میبخشد! فرض کنیم که دانشآموزی در سال دهم یا یازدهم بهخاطر مرگ یکی از والدین یا حادثهای دیگر افت تحصیلی پیدا کرد، اما در سال آخر توانست خودش را برساند و جبران کند. ماهیت علم اقتضا میکند که این جبران را شامل جبران گذشته هم بدانیم. چرا باید چنین دانشآموزی شاهد تأثیر منفی معدل خود در کنکور هم باشد؟
مسئله دیگر در این چالش تأثیر یک یا دو یا سه سال آخر است. هرچند از مباحثات شورای عالی انقلاب فرهنگی بیخبریم ولی اظهارات بیرون شورا نشان میدهد آنجا خیلی خبری نیست. مثلاً وزیر علوم میگوید نظر ما فلان مطلب است ولی دبیر شورا میگوید آقای وزیر در شورا ساکت بود و حرفی نزد! یکی از دلایلی که برخی به سمت اعمال تأثیر معدل رفتند، کاستن از تأثیر هیولای کنکور بود.
اما حالا هیولای دیگری ساختهاند به اسم معدل. مؤسسههای کنکور هم حالا دوبله میخورند، هم کلاس کنکورشان برقرار است و هم کلاس ارتقای معدل سال آخر. مسئله صحت برگزاری آزمونهای نهایی و تصحیح آزمونها و نمرهدادن به سؤالات تشریحی و ... نیز بحث دیگری است.
ظرفیتهای خالی مانده!
عجیب اینکه هر سال اعلام میشود بسیاری از رشتههای کنکور ظرفیتشان در دانشگاه خالی مانده است. در آزمون دستیاری پزشکی هم مثلاً رشته جراحی پلاستیک پر میشود که معلوم است برای چه! ولی رشتههای حساس دیگر که سختی کار پزشک در آنها زیاد و درآمد شاید با دشواری به دست بیاید، ظرفیت پر نمیشود.
یعنی این همه رقابت و چالش در رشتههای فنی برای یکی دو رشته است، در گذشته، برق و حالا کامپیوتر. در رشته تجربی برای پزشکی و بعد دندانپزشکی است و در رشته انسانی برای حقوق و شاید روانشناسی. نه کسی فلسفه میخواند و نه علوم سیاسی.
سیاست که همه اهل فن و استراتژیستاند، از داخل تاکسی تا هرجای دیگر؛ و فلسفه نیز که ارزشمندترین رشته در دانشگاههای علوم انسانی جهان است، در ایران، چون پول توش نیست، یعنی هیچ! فاجعه اینکه اگر شما از دانشجویان رشتهها بپرسید چگونه و با چه شناختی رشته خود را انتخاب کردهاند، پاسخها مأیوسکننده است.
اکنون چالش شورای عالی انقلاب فرهنگی که بسیاری از اعضای آن مشاغل و دغدغههای دیگری هم دارند و نمیتوانند خود را برخط کنند یا مطالعه کافی در امور و بحثها داشته باشند، با دولت که گاهی کاملاً سلیقهای و براساس فهمی که از اطرافیان دارند، نظر میدهند، به سمتوسوی درست قضیه نیست و برای همین سلیقههای دولتها یا اعضای شورای عالی تا این حد متفاوت است.
بحث اگر کارشناسی باشد، نتایج به یکدیگر نزدیک میشود. اما اگر سلیقهها حاکم شود، نتایج افتراق زیادتری پیدا خواهد کرد. اعصاب و روان دانش آموزان و خانوادهها اینگونه درگیر سلایق آقایان شده است و بعد فریاد میزنند که مسئله مهاجرت به قشر دانشآموز هم رسیده است. این چیزی نیست مگر نتیجه همین سیاستهای بسیار متغیر و ناتوان از حل مسائل و اینک مسئله معادله معدل!
گزارش از محمد جهاد