به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ علی عباسیان/// همواره دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین دیدارهای ایشان در چند دهه اخیر بوده است. دیداری پرشور به همراه بیان دغدغههای دانشجویان تشکلهای دانشجویی در محضر بالاترین مقام رسمی کشور که به خودی خود از مصادیق شاخص مردمی بودن حکومت جمهوری اسلامی ایران به حساب میآید که حالا بعد از مخاطب قرار گرفتن جوانان در بیانیه گام دوم و تاکید مجدد رهبری در همین دیدار که «امید بنده فقط شما جوانان هستید» اهمیت این دیدارها را دوچندان مینمایاند.
از نکات پر تکرار رهبر انقلاب در دیدارهای چندسال اخیر خطاب به دانشجویان توصیه به تقویت مبانی است؛ از آثار شهید مطهری و علامه مصباح و صحیفه امام (ره) گرفته تا تمرکز بر قرآن و منابع متعدد علوم دینی و تاریخی... اما یکی از موارد مستور بسیار مهمی که رهبری، معذور از بیان آن میباشند بدون شک خواندن و تمرکز بر آثار و بیانات خود ایشان از جوانی تا به امروز است. ایشان به عنوان یک فیلسوف اجتماعی که در دنیای سیاست یک رجل چندوجهی، عارف عامل موثر بر جهان زمان خودش بوده به اذعان اکثر اساتید و نخبگان از خاصترین متفکران و موثران عصر ماست که دنبال کردن بیانات ایشان یکی از مهمترین منابع رشد تفکری در دایره اندیشه انقلاب اسلامی به حساب میآید؛ بیاناتی که همواره منسجم و غنی از عبارات و آیات قرآنی است.
یکی از آسیبهای جریان دانشجویی توجه بیش از حد به دعواهای سیاسی و عدم تمرکز بر مطالعه، رشد و رسیدن به «منظومه فکری» است؛ آسیبی که در دیدار امسال نیز مورد تذکر قرار گرفت؛ از آثار بد این سطحینگری و نشناختن منظومه فکری رهبر انقلاب، برداشت تک خطی و مصادرهای از بیانات ایشان در حداقلترین سطوح و بعضاً تحلیل هیجانی و به مطلوب تمایلات ذهنی، مصادره کردن کلام ولی جامعه است؛ همین میشود که به نفع جریانات سیاسی و هواداریها تیترهای متعددی را به رهبر انقلاب نسبت میدهند که بعضا در تضاد آشکار با منظور اصلی ایشان است؛ این درحالی است که رهبری توقعات بسیار پیشبرندهای از جریان جوان دانشجویی دارد که میطلبد جهت رسیدن به آن نقطه مطلوب، مقدمتاً به منظومه فکری ایشان دست یابند، سپس با آرمانخواهی و عزم، سراغ کارهای بر زمین مانده بروند.
مهمترین ابزار تحلیلی برای دریافت بهتر بیانات، تفسیر کلام رهبری با توجه به بیانات پیشین خود ایشان است؛ ترکیب موارد متعدد در کنار هم و تحلیل آنها اندیشهپژوه را از تناقضات، تحلیلهای مصادرهای تک خطی رسانهها که متناسب با مقاصد و منافعشان طراحی میشود، رها ساخته و ممارست در خواندن بیانات، وی را از ابتلائات ژورنالیستی، تیترخوانی و طرفداریهای جناحی سیاسی فاصله میدهد؛ و نهایتاً این تکرار و تمرکز او را به ابزار تحلیلی منظومهای مجهز خواهد کرد؛ در ادامه یکی از چالشیترین حواشی سیاسی دیدار رمضانی اخیر دانشجویان که در رسانهها مطرح گردید با دو نگاه مصادرهای و منظومهای مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
ساعتی پس از پایان دیدار، کلیپی جنجالی در فضای رسانهای با عناوین متعدد بازنشر داده شد که در بخش ابتدایی آن برشی از بیانات رهبری بود که فرمودند: «بیسرپرست ماندن یک وزارت خانه، بمراتب بدتر است از اینکه یک آدمی باشد که حالا برخی از معیارها را هم نداشته باشد» و در بخش دوم کلیپی از آقای ثابتی آورده شد که در جواب سوال مجری مبنی بر اینکه شب عید کشور را بدون وزیر اقتصاد کردهاید، گفتند: « اگر قرار است وزیر اقتصاد آقای همتی باشد، نباشد بهتر است» و سپس امواج متعدد تخریبی علیه آقای ثابتی و دیگر حامیان ایشان با هشتگهای ضد ولایت فقیه، تندرو، جریان تحریف و... به راه افتاد و قص علی هذا! بنده از تحلیل سیاسی چرایی این ماجرا، مقاصد پشت پرده آن میگذرم و صرفاً متمرکز بر بیانات، قصد دارم که مقصود کلام رهبری را در نگاه منظومهای ایشان تحقیق کنم:
نگاه مصادرهای، حاصل تقطیع، برچسبزنی و استفاده ناعادلانه از ابزارهای اقناع برای اهداف سیاسی است؛ همان چیزی که در رسانهها شاهدش بودیم. اما در این مورد خاص، آیا هدف رهبری از آن سخنان، واقعأ استیضاح وزیر اقتصاد توسط آقای ثابتی و حامیان استیضاح بود؟ همان گزارهای که نگاه مصادرهای میکوشید به افکار عمومی القا کند؟! بررسی منظومهای بیانات رهبری نشان میدهد این ادعا، تحریفی دور از مراد ایشان است.
در مراجعه اول: به متن کامل همین سخنرانی و توجه به جملات پیشین و پسین، مشخص میشود ایشان این موضوع را درباره رأی اعتماد مجلس در شروع دولت مطرح کردهاند، نه استیضاح؛ که شرایط را متفاوت میکند: یکی بررسی و رای به ظرفیتهای پیش از مسئولیت است و دیگری ارزیابی و رای به عملکرد پس از مسئولیت؛ این از اولین تناقضی آشکار!
در مراجعه دوم: خواهیم یافت رهبری همواره در تمام مواضع خود پایبند به قانون عمل کردهاند و هرگز موضعی دستوری در برابر حقوق قانونی نگرفتهاند؛ بلکه نقش هدایتگری داشته و به تبیین شاخصها پرداختهاند. اگر ایشان مخالف حق قانونی مجلس بودند، چرا پیش از تأیید کابینه در ادوار مختلف از جمله در همین دوره اخیر، شاخصهایی را به مجلس جهت بررسی ویژگیهای وزرا یادآوری کردند؟ آیا تأیید بیچونوچرای تمام وزرای پیشنهادی، به معنای نادیده گرفتن قانون و حذف مسئولیت نظارتی مجلس نیست؟ این تناقض را میتوان در نمونههای تاریخیِ پایان این گزارش بررسی کرد.
در مراجعه سوم: خواهیم یافت تأیید حق استیضاح نمایندگان توسط رهبری، موضوعی کلیدی است. ایشان در ادوار مختلف بارها به نمایندگان تأکید کردهاند که صلاحیت وزرا را با دقت بررسی کنند (نمونههایی از این تأکیدها در پایان متن آمده است). این موضع، پاسخی روشن به آن روایت تکبُعدی القایی است که میگوید: «بیسرپرستی وزارتخانه قطعاً بدتر است!» در حالی که ممکن است استیضاح وزیری به مصلحت نظام باشد. با تدبر در بیان اخیر رهبری درمییابیم که ایشان این موضوع را با قید «نداشتن برخی معیارها» مطرح کردهاند: اولا این سخن مربوط به مرحله تأیید صلاحیت اولیه (بررسی بالقوهها) است، نه ارزیابی عملکرد. ثانیا «برخی معیارها» نسبی است؛ چه بسا وزیری فاقد بخش عمدهای از معیارها باشد. تصور کنید وزیری هیچیک از معیارهای لازم را نداشته باشد! در این صورت تکلیف مجلس چیست؟
در مراجعه چهارم: در تحلیل رفتار سیاسی مبتنی بر اقتضائات جامعه، در مییابیم یکی از وظایف محوری رهبری، حکومتداری و حمایت از دولتها بوده است. اگرچه دولتها با رویکردهای گاه متعارض با برخی اندیشههای رهبری شکل میگیرند اما آیا رهبری وارد منازعه با ایشان میشوند؟ بررسی سیرهٔ ایشان نشان میدهد تمرکز اصلی بر تقویت نقاط قوت و حمایت از نیمهٔ پر لیوان است، نه بزرگنمایی کاستیها؛ به ویژه در آغاز کار دولتها که این حمایتها پررنگتر است. رهبری پیش از ورود افراد به دولت، از ابراز نظر منفی خودداری میکنند؛ چرا که ارزیابی صلاحیتها طبق قانون، از اختیارات مجلس است. پس از تأیید نیز حمایت خود را اعلام میدارند؛ همچنین آیا میتوان مثالی از ایشان یافت که مجلس را به دلیل رد صلاحیت برخی وزرا یا عدم تایید آن مورد نکوهش قرار دهند؟ خیر!
در مراجعه پنجم: به بیانات دیدار اخیر رهبری با کارگزاران نظام پس از استیضاح وزیر اقتصاد، نکات اقتصادی کلیدی قابل استخراج است که به نوعی تأییدِ منطقیِ برکناری آقای همتی محسوب میشود. ایشان بدون اشاره مستقیم به استیضاح، بر ضرورت اصلاح نظام ارزی و تثبیت قیمت ارز به عنوان عاملی تأثیرگذار بر «آبروی ملی» تأکید کردند؛ بیاناتی که در تقابل آشکار با سیاستهای اجراشده توسط آقای همتی قرار دارد. همچنین، بهبود وضعیت ارز در دو هفته پس از این تغییر – هرچند نیازمند بررسیهای عمیقتر است – نشان میدهد آن ادعای مصادرهایِ مرتبط با بیانات رهبری فاقد اعتبار است. در پایان نیز برخی توصیههای رهبری درباره جایگاه نظارتی مجلس و حق استیضاح که در سه دهه اخیر بیان گردید، آورده شده است.
پینوشت:
- بیانات در دیدار با نمایندگان مجلس (۱۳۷۶):
«نمایندگان محترم باید در بررسی وزرا، دو بال تخصص و تعهد را با هم ببینند. اگر وزیری فقط متخصص باشد اما پایبند به ارزشهای انقلاب نباشد، یا برعکس، نمیتواند کشور را به پیش ببرد.»
- سخنرانی در جمع روحانیون (۱۳۸۴):
«وزیری که وابسته به حلقههای قدرت و ثروت است، نمیتواند منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح دهد. مجلس باید مراقب اینگونه افراد باشد.»
- دیدار با نمایندگان مجلس دوره نهم (۱۳۸۷):
«وزیری که اعتقادی به ولایت فقیه ندارد یا در عمل آن را زیر سؤال میبرد، به هیچ وجه نباید از فیلتر مجلس عبور کند.»
- سخنرانی در جمع دانشگاهیان (۱۳۸۸):
«وزیر آموزش عالی باید هم عالم باشد، هم انقلابی. اگر یکی از این دو نباشد، نظام آموزشی ما از مسیر صحیح خارج میشود.»
- بیانات در دیدار با مسئولان قوه قضائیه (۱۳۹۵):
«کسانی که سابقه مالی ناسالم دارند یا با فساد همکاری کردهاند، نباید به هیچ وجه در پستهای حساس اجرایی مانند وزارت قرار بگیرند. مجلس باید به این موضوع حساس باشد.»
- سخنرانی در دیدار با رئیسجمهور و اعضای دولت (۱۳۹۶):
وزیران باید برنامههایشان مبتنی بر تقویت تولید داخلی و کاهش وابستگی به دشمن باشد. هر وزیری که به دنبال تعامل ناسالم با قدرتهای خارجی باشد، صلاحیت ندارد.»
- بیانات در جمع مسئولان قوا (۱۳۹۸):
«متأسفانه در برخی دولتها، وزیرانی انتخاب شدند که نه تنها کارآمد نبودند، بلکه با اشتباهات خود مشکلات را تشدید کردند. مجلس باید از تکرار این اشتباهات جلوگیری کند.»
- سخنرانی در مراسم تنفیذ دولت رئیسی (۱۴۰۰):
«وزیران دولت باید پرچمدار مبارزه با فساد باشند. اگر وزیری خودش یا اطرافیانش درگیر فساد باشند، قطعاً صلاحیت خدمت ندارند.»