به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از علی ریاحیپور*/// چند روز پیش بود که خبر شهادت چند نفر از بچههای گروه جهادی مسجد الزهرا محلاتی تهران پخش شد. حادثهای که در اثر سرنگونی خودرویی که حامل این بر و بچهها در یکی از جادههای جنوب کرمان بود رخ داد. در ایام نوروزی که خیلیا در حال عشق و حال در شمال بودند این بچهها در جنوب کرمان و در کنار مردم در حال خدمتگزاری خالصانه بودند. دیروز توفیق شد به دیدار خانواده این شهدا بروم.
از روزی که اسامی شهدا منتشر شد یک اسم برایم متفاوت بود. شهید رشاد طریقت منفرد. فرزند مرحوم دکتر طریقت منفرد وزیر اسبق بهداشت. شاید باورش برای بسیاری از مردم سخت باشد که یک آقازاده در حین اردوی جهادی به شهادت رسیده باشد! واقعیت آن است که از این دست فرزندان مسئولین نظام بسیارند، واقعیتی که بسیاری نمیدانند و یا نمیخواهند بدانند.
شخص دکتر طریقت منفرد یکی از سالم ترین وزرای تاریخ جمهوری اسلامی است. خانوادهای انقلابی و مردمی. شهید رشاد آشپز اردوهای جهادی و هیأت محل بود و پسر دیگر دکتر طریقت یک معلم ساده. مادرش میگفت در دوران نوجوانی رشاد یکبار بر اساس اضطراری که به وجود آمده بود مجبور شدیم برایش راننده بفرستیم که از مدرسه به خانه بیاورش، وقتی به خانه آمد شدیدا به ما اعتراض کرد که چرا شما آبروی من رو در مدرسه بردید و برام راننده فرستادید! او به معنای واقعی کلمه آقازاده بود و از آقازادگی فرار میکرد.
دیدار با خانواده شهید باباخانی تلخ بود. پدر داغ جوان دیده بود و محزون؛ اما محکم ایستاده بود و میگفت هیچ انتظاری از هیچ کسی ندارم. برای مهدی جدیدی دعا کنید... در کماست.
*فعال دانشجویی