به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، سریال تاسیان به کارگردانی تینا پاکروان، از همان ابتدا که پخش شد، بهعلت وجود تصویرسازیهای غیرواقعی از دوران پهلوی، با واکنشهای بسیاری از سوی تاریخدانان و تاریخپژوهان مواجه شد. هرچند در پی این انتقادها، تاسیان برای مدتی کوتاه توقیف شد، اما پس از ادامۀ پخش این سریال، صحنههایی که پهلوی را تطهیر و تاریخ را وارونه میکنند، همچنان به چشم میخورند.
یکی از انتقاداتی که پژوهشگران نسبت به تاسیان وارد کردهاند، در مورد تصویرسازیهایی است که در قبال «ساواک» صورت گرفته است؛ درواقع چهرۀ ساواک و ساواکیها طوری در اثرِ تینا پاکروان بازنمایی شده که گویا در این سازمان مخوف، هیچ خبری از شکنجه نبوده است.

برای نمونه در یکی از سکانس ها بازجوی ساواک بهعنوان شخصی که «کتاب کودک» میخواند و دارای «روحیهای لطیفی» است، معرفی میشود؛ اما اگر منصفانه و براساس اسناد و منابع تاریخی بخواهیم ساواک را ارزیابی کنیم، با یک سازمان مخوف و افرادی خشن روبهرو میشویم. حتی ترس و وحشت مردم دهه پنجاه از ساواک به قدری زیاد بود که عموم مردم ترجیح میدادند، از صحبت کردن درباره مسائل سیاسی پرهیز کنند.
در این زمینه، «کریستین دلانوا» مورخ فرانسوی در کتاب «ساواک» مینویسد: «مردم حتی در خانههایشان وقتی میخواهند از شاه حرف بزنند، صدایشان را پایین میآوردند. اگر کسی بخواهد در حضور عام درد دل کند یا از سیاست حرف بزند، بلافاصله مردم از او دوری میجویند.
اگر او بیپروا سخن میگوید، برای آن است که از دستگیر شدن واهمه ندارد و اگر از دستگیر شدن نمیترسد به خاطر آن است که از ایادی ساواک است. ساواک مردم را به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا کرده است. بخشی از جمعیت به خاطر ترس از ساواک از سیاست حرف نمیزند، بخش دیگری چون از سیاست حرف میزند متهم به ساواکی بودن میشود». (کریستین دلانوا، ساواک، صفحه ۱۱۴ و ۱۱۵.)

این وحشتِ جامعۀ ایرانی در دهه پنجاه، نشانگر رفتار خشونتآمیز ساواک و وجود شکنجههای وحشتناک از سوی مأموران این سازمان است که در تاسیان این حقایق بهکلی نادیده گرفته شده است؛ درواقع این سازمان شکنجهگر آنقدر خشن بود که نه فقط در ایران، بلکه در دنیا هم به خشونت شهرت داشت.
پرفسور جیمز بیل، استاد بینالمللِ کالج ویلیامزبورگِ ویرجینیا، در کتاب «عقاب و شیر: تراژدی روابط ایران و آمریکا» چنین نوشته است: «ساواک بهعنوان یک هیولای پلیس دولتی در نظر گرفته میشد و با خشنتر شدنِ تاکتیکهای آن به مرور زمان، این سازمان نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان بدنام شد». (جیمز بیل، عقاب و شیر، صفحه ۹۸.)
همچنین، ویلیام شوکراس، روزنامهنگار، نویسنده و مدرس بریتانیایی، در کتاب «آخرین سفر شاه» مینویسد: «همین که یک نفر به دام ساواک میافتاد [امیدی به] بازگشت نداشت... به شهادتِ زندانیان سابق، ابزارهای شلاق، کتک، شوک برقی، کشیدن ناخن و دندان، تنقیه آب جوش، بستن زندانی به یک تخت آهنی که به تدریج داغ میشد، فروکردن بطری شکسته در مقعد و تجاوز به عنف، ازجمله ابزارهای شکنجه ساواک به حساب میآمدند». (ویلیام شوکراس، آخرین سفر شاه، صفحه ۱۱۹.)
اما با وجود همۀ اینها میبینیم که تینا پاکروان در سریالِ خود، پس از گذشت بیش از چهل سال از سقوط پهلویها، چهره ساواک را تطهیر میکند، تاریخ ایران را جعل میکند و تصویری زیبا و افسانهای از دوران پهلوی ارائه میدهد و این خط تحریف، همچنان ادامه دارد.



