به گزارش خبرنگار تشکلهای دانشجویی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ احمد شفیعی/// یکشنبه ۶ مهر ۱۴۰۴، سازوکار موسوم به مکانیزم ماشه فعال شد. سازوکاری که با نیرنگ غربیها و خوش خیالی مسئولین وقت، در برجام جای گرفت. این اقدام به معنای فعال شدن مجدد ۶ قطعنامه صادرشده علیه ایران از سال ۸۴ تا ۸۹ است. این قطعنامهها از ایران میخواهند که تمام فعالیت هستهای خود را تعلیق کند و بدین منظور، به صورت پلکانی، تحریمهایی را علیه برنامه هستهای و موشکی ایران، افراد مرتبط و تجارت آنها وضع میکند.
شما برجام را خواندید؟
این عبارت که توسط آقای ثابتی(نماینده مجلس و مجری سابق برنامه جهان آرا) خطاب به خیلی از افرادی که با آنها صحبت میکرد، گفته میشد؛ نشانداد واقعاً طیف گستردهای از سیاستمداران کشور درک دقیق و درستی از برجام و قطعنامهها نداشتند و همچنان هم ندارند. به طور مشخص در چند وقت اخیر بسیار شنیدهاید که اگر مکانیزم ماشه فعال بشود، تحریمها تشدید خواهد شد، فروش نفت کاهش یافته، کشتیرانیمان تحریم میشود و.... اما واقعیت امر این است که تحریمهای مطرح شده در این قطعنامهها اساساً برای ایجاد مشکلات اقتصادی طراحی نشدهاند. این تحریمها برای جلوگیری از پیشرفت صنعت هستهای و موشکی بودند و ارتباطی با سایر بخشهای اقتصاد ندارند. اینکه در برخی رسانهها مطرح میشود که مثلاً کشتیرانی به مشکل خواهد خورد، ناشی از اغراض سیاسی یا ناآگاهی نسبت به واقعیات است، زیرا آن چیزی که در قطعنامه ۱۹۲۹( بزرگترین حجم تحریمها در این قطعنامه است) مطرح شده این است که کشورها میتوانند کشتیهایی که حامل محمولههای مرتبط با صنعت هستهای یا موشکیاند را بازرسی و در صورت اثبات، توقیف کنند. شاهد این ادعا که تحریمهای شورای امنیت اثری بر تجارت ایران نداشتند، بازهی ۶ ماهه بین قطعنامه ۱۹۲۹ و اعمال موج اول تحریمهای گسترده آمریکاست. در این بازه، تجارت ایران بدون مشکل ادامه یافت، اما آنچیزی که مشکل آفرید، تحریمهای آمریکا بود، زیرا با هدف ایجاد درد و سختی برای اقتصاد ایران طراحی شدهاند. جدای از این مباحث تخصصی تحریمشناسی، جهان امروز نسبت به پانزدهسال پیش بسیار متفاوت شده و رسماً چین و روسیه اعلام کردهاند که بازگشت این قطعنامهها را نمیپذیرند و به آن پایبند نخواهند بود. این در حالی است در آن زمان، همه قدرتها در مخالفت با ایران اجماع داشتند.
چرا از مکانیزم ماشه میترسیم؟
سؤال اساسی متن این است که با وجود اثر ناچیز مکانیزم ماشه بر اقتصاد ایران، چرا قیمت ارز و به تبع آن همه کالاها بخاطر این اتفاق، بالا رفتهاست؟ برای پاسخ به این سؤال باید به ابتدای بند قبل مراجعه کنید. یعنی ذهنیت عموم سیاستمداران و عوامل اقتصادی نسبت به مکانیزم ماشه غلط است. و این ذهینیت غلط، بر واقعیت غلبه میکند و واقعیت را متناسب با خود تغییر میدهد. یعنی در این مثال، وقتی عمده افراد فکر میکنند با بازگشت قطعنامهها شرایط اقتصادی بدتر میشود، میروند دلار و طلا میخرند تا ضرر نکنند و خود این تقاضا که از یک ذهنیت غلط پدید آمده، باعث افزایش قیمت میشود.
مشکل اصلی جایی است که برخی از مسئولین فعلی، به دلیل ناآگاهی یا سیاستزدگی، این ذهنیت غلط را خودشان قبول دارند، فلذا اتفاقی مثل بازگشت قطعنامهها، بسیار فراتر از آن چیزی که هست، بر اقتصاد اثر میگذارد. در صورتی که اگر از چندماه پیش، مسئولین اقتصادی و سیاستخارجه، هیچ اهمیتی به فعالسازی مکانیزم ماشه نمیدادند، و به قول آقای احمدینژاد میگفتند اینها کاغذ پارهای بیش نیست( که در دنیای امروز، واقعاً این چنین است)، نه تنها احتمال فعالسازی آن کمتر میشد، بلکه این ذهنیتهای غلط و اثرات مخرب آن نیز تعدیل میگشت.



