تاریخ انتشار: پنجشنبه 1348/10/11 - 03:30
کد خبر: 7036

سرزمینی که بوی خدا می دهد

شاید باورش سخت باشد اما گویی ایستگاه قطار با آن رنگ و بوی کهنه‌، آهی از سینه بر می‌کشید و داشت درد دل می‌کرد «یادش به خیر! روزهای به یادماندنی دفاع مقدس که رزمندگان اسلام با گذاشتن کوله‌بار عشق بر دوششان برای دفاع از مملکت اسلامی فوج فوج و صف به صف در اینجا می‌ایستادند و منتظر اعزام به سرزمینی بودند که دنیا آنجا را غصب کرده بود؛ آنها می‌رفتند تا آن سرزمین را با خون خود از زیر دست استکبار جهانی و دشمنان اسلام در آورند».

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» ، بوی دعوت می‌آید؛ دعوتی از راه دور که در همین نزدیکی‌هاست، سفر به سرزمینی که مردمانش عشق را با لهجه خود ذکر می‌گویند.

کوله‌ پشتی‌مان را بر دوش گذاشتیم تا راهی شویم؛ راهی سرزمین سرخی که پایداری و استقامت در آنجا فریاد می‌زند؛ راهی کربلای ایران شدیم.

حال و عجیبی یکایک مسافران این کاروان را در خود گرفته است و انگار با همه سفرها فرق می‌کرد؛فضای عجیبی شده بود.

درد دل‌های ایستگاه قطار تمام نشده که پشت بلندگو اعلام می‌کند «مسافران اهواز هر چه سریع‌تر سوار شوند؛ قطار آماده حرکت است».

قطار سوت کشید و حرکت کرد و ما تنها به ایستگاه قطار می‌اندیشیدیم تا به سرزمین اهواز رسیدیم؛ سرزمینی که ایستادگی در آنجا مشهود است؛ سرزمینی که مردمانش عشق را با لهجه خویش ذکر می‌‌گویند؛ سرزمینی که پرده‌های اسرار در آنجا فرو می‌افتد تا دلاورمردی‌ها و خون دل‌هایی که برای بالا بردن پرچم حقانیت بر ما آشکار شود.

* اهواز، شهری که کربلا را تجربه کرد

اهواز مرکز استان خوزستان به دلیل وجود مراکز اقتصادی، نفتی و همچنین موقعیت جغرافیایی اهمیت خاصی برای عراق داشت. مردم اهواز نخستین کسانی بودند که در آسمان شهر خود هجوم هواپیماهای دشمن را به چشم دیدند.
اهواز شهری مهربان پذیرای هزاران هزار سرباز و بسیجی و سپاهی بود که غروب‌ها پس از استراحتی کوتاه در این شهر به سوی جبهه‌ها می‌رفتند؛ جبهه جنوبی و تصرف اهواز بر عهده سپاه سوم عراق گذاشته شده بود که آنها برای رسیدن به اهواز چند محور را برگزیدند.

نخستین محور، تنومه، شلمچه،خرمشهر بود که هدف اصلی عراقی‌ها در این محور تصرف خرمشهر، عبور از رودخانه کارون و اشغال آبادان بود.

دومین محور، نشوه، جفیر، اهواز بود که هدف اصلی در این محور حرکت به سمت اهواز بود و محور العماره، چزابه، بستان، سوسنگرد بود که این محور از مهم‌ترین معبر‌هایی بود که عراقی‌ها می‌توانستند خود را به عراق برسانند.
مردم بی‌پناه شهر با حملات سنگین توپخانه دشمن مواجه بودند و تلفات قابل توجهی به بار آمد. دشمن شهر را با توپ، تانک و خمپاره، کمین کرده بود و در مواقع مشخصی اقدام به اجرای آتش می‌کرد تا در میان مردم ایجاد رعب و وحشت ایجاد کند.

شهر همانند کربلا شده بود؛ مردم به کوچه و خیابان‌ها ریخته بودند؛ خیابان‌ها پر از جمعیت شده بود و جز بوی آتش و باروت بویی به مشام نمی‌رسید و آسمان به رنگ آتش در آمده بود.

عراق پس از ناکامی در تحقق اهدافش تلاش می‌کرد با استفاده از اهرم‌ اشغال مناطق مرزی و با بهره‌گیری از اهرم سازمان ملل به حداقل دست‌ آورد؛ تجاوز به ایران، یعنی اعمال حاکمیت انحصاری بر اروندرود دست یابد. قراین و شواهد نشان می‌داد که عراق و حامیانش با توجه به مقاومت جدی نیروهای مردمی و رزمندگان در اهواز از شکست انقلاب اسلامی مأیوس شده بودند.

پس از عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و شکوفایی نیروهای مردمی و سپاهی، همچنین هماهنگی بیشتر میان ارتش و سپاه، تحول عظیمی در ادامه جنگ به وجود آمد. نخستین عملیات بزرگ به نام «ثامن‌الائمه (ع)» انجام گرفت که می‌توان از نتایج آن عقب راندن عراق از شرق کارون و آزاد شدن جاده مهم اهواز ـ آبادان را نام برد و بعد از آن عملیات «طریق‌القدس» و «فتح‌المبین» و بالاخره عملیات «بیت‌المقدس» باعث شد تا استان خوزستان تا حد زیادی در آرامش قرار گیرد.

با آزاد‌سازی شهرهای خرمشهر و هویزه و جاده‌های اهواز ـ خرمشهر، خارج ساختن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد و نیز جاده اهواز ـ آبادان از برد توپخانه دشمن و تأمین مرزهای بین‌المللی اهواز آزاد شد و شهر توانست فارغ از نگاه سربازان دشمن تنفس کند.

جنگ هشت ساله علیه ایران سرانجام پایان یافت و اهواز به عنوان قلب جنگ، با فرزندان میهن خداحافظی کرد. هزاران هزار سرباز و بسیجی و سپاهی و ارتشی شهر خوبی‌ها را ترک کردند و به دیار خود بازگشتند اما هنوز که هنوز است هر ساله عده بسیاری از آنان هرگاه فرصتی می‌یابند، دوباره به اهواز سفر می‌کنند. در کنار کارون، پل معلق و خیابان‌های شهر قدم می‌زنند و برای همسر و فرزندان خود از آن روزها می‌گویند. روزهایی که خوبی‌ها در خیابان‌های شهر اهواز جاری بود.

* حرم علی‌بن مهزیار، کانون دلدادگی و انس

علی فرزند مهزیار، معروف به اهوازی فقیهی صاحب‌نام و دانشمندی سترگ و عالمی جلیل‌القدر و محدثی صادق و آشنا به سیاست بوده که سرپرستی قسمتی از کارهای اقتصادی و سیاسی منطقه را بر عهده داشت. وی به اهل بیت (ع) علاقه فراوان داشت و هیچ گاه از پشتیبانی خود نسبت به این خانواده غفلت نکرد و از طرف امام رضا (ع) و امام جواد (ع) به سمت وکالت و سفارت منصوب شد.

او از شاگردان برگزیده امام هشتم (ع) بود و در مدح و تمجید او توقعیات بی‌نظیری از جانب امام جواد (ع) و امام هادی (ع) به او رسید که بیانگر شأن و منزلت این عاشق دلسوخته اهل بیت (ع) است.

امام جواد (ع) به او فرمود «ای ابوالحسن علی‌بن مهزیار، اگر بگویم در تمام عمرم شخصی به خوبی شما ندیده‌ام، امیدوارم که در سخنم راستگو باشم» و در نامه‌ای دیگر خطاب به او می‌فرماید «خداوند تو را خشنود گرداند به بهشت».

علی بن مهزیار (ع) نخست از شاگردان حسین بن سعید اهوازی که از بزرگان دین است بود، بعد به محضر امام رضا (ع)، امام محمدتقی (ع)، امام علی‌نقی (ع) و امام حسن عسگری (ع) ‌رسید.

ولادت علی‌بن مهزیار (ع) در سال 125 هجری قمری و وفات او در سال 254 هجری قمری در اهواز اتفاق افتاده است.

اینک، بارگاه ملکوتی و قبر نورانی ایشان زیارتگاه عموم است و مردم از جاهای دور و نزدیک به زیارت این شیفته اهل بیت (ع) می‌آیند تا حاجات خود را از او درخواست کنند و کرامت‌ها نیز از آن بزرگوار دیده شده است.

در محوطه حرم علی بن مهزیار (ع)، 8 سرباز گمنام دوران دفاع مقدس نیز آرمیده‌اند که بر نورانیت این مکان مقدس افزوده است و صدای حقانیت در این حرم‌های شریف از هر سو به گوش می‌رسد.

* پادگان دوکوهه، محل آموزش پرندگان عاشق پرواز

پادگان دوکوهه در فاصله 7 کیلومتری شمال شهر اندیمشک و 160 کیلومتری شهر اهواز قرار دارد. این پادگان در دوران دفاع مقدس در منطقه جنوب به عنوان مهم‌ترین پایگاه آماده‌سازی رزمندگان اسلام به شمار می‌رود در حقیقت دوکوهه، اتصال روحانیت عرش و فرش است؛ اینجاست که پرندگان عاشق، پرواز را آموختند.

این منطقه در عقبه عملیات فتح‌المبین و در طول دوران دفاع مقدس میزبان نیروها از لشگرهای متفاوت و بالاخص لشگر حضرت رسول (ص) از تهران بود.

این مکان مقدس محل استقرار سرداران شهید ابراهیم همت، رضا چراغی، عباس کریمی، دستواره، محسن وزوایی، سعید مهتدی، سعید سلیمانی، جاوید‌الاثر احمد متوسلیان و بسیاری از رزمندگان اسلام بوده است که سر به سجده می‌گذاشتند و نقره‌های اشک، سراسیمه از سیمایشان سرازیر می‌شد.

* ماسه‌های شلمچه بوی خدا می‌دهد

منطقه مرزی شلمچه در منتهی‌الیه غرب خرمشهر واقع شده است و نزدیک‌ترین نقطه مرزی به بصره است. شلمچه یکی از محورهای هجوم دشمن در تاریخ 21 شهریور 59 به خرمشهر بود.

اگر چه خرمشهر در عملیات بیت‌المقدس آزاد شد ولی با توجه به اهمیت نظامی شلمچه، دشمن به سختی از آن دفاع ‌کرد و آن را در اشغال خود نگه داشت و پس از آن، موانع، استحکامات و رده‌های دفاعی متعددی در این منطقه ایجاد کرد.

رزمندگان اسلام با اجرای عملیات «کربلای 5» در دی 1365، این مواضع را درهم شکستند و شلمچه را آزاد کردند که به پاس رشادت و شهادت رزمندگان اسلام، بنای یادبودی در این منطقه ایجاد شده است.

هر چند در پایان جنگ بار دیگر این منطقه را دشمن تصرف کرد اما این شهدا و ایثارگران بودند که سرزمین شلمچه را باز ستاندند، تا جای قدم‌های علی بن موسی‌الرضا (ع) در هنگام ورود به ایران همچنان زیارتگاه باشد.

وقتی وارد شلمچه می‌شوی، دوست داری همراه فرشتگان بر جای قدم‌های شهدا بوسه زنی؛ برای شناخت خود باید شلمچه را شناخت؛ پس هنگاهی که می‌خواهی به این مکان مقدس وارد شوی، با وضو و بدون کفش وارد شو.

* طلائیه، قرارگاه شهدای گمنام؛ بدون کفش وارد شوید

3 راهی طلائیه در حدود 45 کیلومتری جاده اهواز ـ خرمشهر قرار گرفته است؛ یک جاده فرعی به سمت غرب و تا نزدیکی مرز ایران و عراق شما را به پاسگاه طلائیه می‌رساند که این نقطه تا شعاع چند کیلومتری منطقه طلائیه نامیده می‌شود.

طلائیه قرارگاه شهدای گمنام و دریادلان است؛ طلائیه شهود خلوص شهدای گمنام است که سکوت در آنجا فریاد می‌‌زند؛ هنوز هم صدای به هم خوردن پلاک‌های گمنام در این منطقه به صدا درمی‌آید.

این مکان مقدس یکی از محورهای مهم عملیاتی خیبر و بدر بوده است که بعد از دفاع مقدس مقری برای جستجوی پیکر مطهر شهدا در این منطقه دایر شد، در این مکان حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) بنا شده که به عنوان یادمان شهدای این منطقه، میزبان زائران کربلای طلائیه است.

* قتلگاه فکه، میزبان شهیدباقری، شهید آوینی و شهدای تفحص

فکه جایی است که از جای جای آن صدای «یاحسین (ع)» برمی‌خیزد و صدای لبخند رزمندگان اسلام در آنجا پیچیده است. فکه سرزمینی پهناور از رمل و ماسه، با چند تپه ماهور و منطقه‌ای مرزی در شمال غربی خوزستان است که از غرب به خط مرزی ایران و عراق، از شمال به چنانه و از جنوب به چزابه و بستان محدود می‌شود.

طی جنگ تحمیلی، عملیات‌های «والفجر مقدماتی» در بهمن 1361، «والفجر یک» در فروردین 1362، عملیات‌های «ظفر 4» و «عاشورای 3» در تیر و مرداد 1364 در فکه انجام شد.

فکه یکی از محورهای اصلی تجاوز ارتش عراق به شمال خوزستان بود؛ عراقی‌ها با عبور از این محور توانستند خود را تا کنار رودخانه کرخه برسانند و به جاده اهواز، اندیمشک نزدیک شوند.

مهم‌ترین عملیات ایران در این منطقه عملیات «والفجر مقدماتی» که عملیات موانع لقب گرفته بود در 18 بهمن 61 انجام گرفت.

قتلگاه فکه پذیرای مهمانان بسیاری بود؛ از جمله این مهمانان شهید سید‌مرتضی آوینی بود که 20 فروردین 72 در هنگام تهیه فیلم مستند بر اثر انفجار مین به جمع شهدای فکه پیوست.

این منطقه مزین به خون شهدای عملیات‌های والفجر مقدماتی، والفجر یک و سرداران شهید همچون حسن باقری و شهدای بزگوار تفحص است.

*هنوز از دهلاویه صدای آخرین مناجات شهید چمران به گوش می‌رسد

این بار قدم در جایی می‌گذاریم که صدای مناجات شهید چمران به گوش می‌رسد؛ شهیدی که نام دهلاویه را جاودان ساخت. دهلاویه روستایی در غرب سوسنگرد که در جریان هجوم دشمن، پس از 10 روز دفاع سرسختانه در تاریخ 24 مهر سال 59 اشغال شد.

در طی عملیات‌هایی، رزمندگان اسلام در ستاد جنگ‌های نامنظم به فرماندهی شهید مصطفی چمران تلاش‌هایی برای آزادی مناطق اشغال شده، انجام دادند و سرانجام در تاریخ 27 شهریور سال 60 در عملیاتی به نام آیت‌الله مدنی، دهلاویه آزاد شد.

در نزدیکی این روستا یادمانی واقع شده که محل شهادت دکتر چمران (وزیر دفاع و نماینده مجلس) به همراه تنی چند از همرزمانش است که بر بالای این یادمان پرچم جمهوری اسلامی ایران به اهتزاز در آمده ‌است. فرشتگان و ملائکه الهی بر خون‌هایی که در آنجا ریخته شده، درود می‌فرستند و زمینیان با دیدن این مکان مقدس از چشم‌های خونبار خود نقره‌های اشک را جاری می‌سازند.

یادمان دهلاویه دارای 4 ستون است که در ستون‌هایی از این بوسه‌گاه فرشتگان، زیارت وارث، در گوشه‌ای دیگر پیام امام خمینی (ره) پس از شهادت شهید چمران و در ستون دیگر این مکان مقدس بخشی از راز و نیاز عارف زمان، شهید چمران نوشته شده است که قلب عاشقان حقیقی را به معشوق پیوند می‌بخشد.

محوطه این یادمان عطر گمنامی می‌دهد که این عطر از حرم مطهر یک سرباز گمنام تدفین شده در این مکان مقدس برخاسته است.

*جهان‌آرا را در خرمشهر صدا بزن که جهان را به شگفتی وا داشت

برای نفس کشیدن در خرمشهر باید وضو بگیری؛ زمانی که در این شهر وارد می‌شوی در و دیوار این شهر که روزی دشمنان اسلام بر آن گرد سیاهی پاشیده بودند، از سپیدی قدمگاه شهدا و ایثارگران می‌درخشد. اینک چشمهایت را ببند و شهید جهان‌آراها، کاظمی‌ها و موسوی‌ها را صدا بزن که تمام کوچه‌ها با نام آنها غریبه نیستند؛ در خرمشهر جهان‌آرا را صدا بزن زیرا او با خیل شهیدان، جهان را به شگفتی وا داشت. آری! خونین شهر، آزادیت مبارک که ایثارگران باز هم خرمشهرت کردند.

خرمشهر، شهری مهم استراتژیک مرزی است که 6 هزار و 500 کیلومتر مربع مساحت دارد. خرمشهر از شمال به اهواز، از شرق به بندر ماهشهر، از جنوب به آبادان و از غرب به مرز ایران و عراق محدود است و در زمان وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 حدود 220 هزار نفر جمعیت داشت.

خرمشهر در طول تاریخ خود 4 بار اشغال شد که 2 بار آن با اتکاء به بیگانگان و در برابر واگذاری بخشی از سرزمین ایران به وطن بازگشت اما در آخرین بار، بدون پشتیبانی بیگانگان و بدون واگذاری حتی یک وجب از خاک کشورمان به مام میهن بازگشت.

خرمشهر از بعد از ظهر 21 شهریور سال 1359 زیر آتش سنگین ارتش عراق قرار گرفت. یگان‌های دشمن در این منطقه تهاجم خود را از محورهای از جنوب ایستگاه حسینیه برای بستن جاده اهواز ـ خرمشهر و از سمت شمال و غرب خرمشهر برای دستیابی به دروازه شهر موسوم به پلیس راه دشمن با اجرای آتش سنگین و هجوم قوای رزمی به سمت خرمشهر و محاصره آن طرح‌ریزی کرده بود که هماهنگ با برنامه اشغال 3 روزه استان خوزستان، خرمشهر را نیز به اشغال درآورد ولی با مقاومت حماسی مدافعان خرمشهر نه تنها دشمن در اشغال خوزستان ناکام ماند بلکه با تحمل خسارات و تلفات بسیار، بعد از 24 روز جنگ و گریز تنها توانست بخش غربی خرمشهر را تصرف کند. برای آزاد‌سازی منطقه وسیع جنوب غرب اهواز، عملیات بیت‌المقدس از 10 اردیبهشت سال 1361 آغاز شد که نهایتاً در مرحله چهارم عملیات و در تاریخ سوم خرداد 61 خرمشهر آزاد شد.

در روزهای پایانی جنگ و پس از پذیرش قطعنامه 598 از طرف ایران، ارتش عراق که هیچ‌گاه دست از خوی تجاوزکارانه‌ خود برنداشته بود، با تعدادی از لشکر‌‌های خود در تاریخ 21 شهریور 67 طی تهاجمی دیگر خود را به جاده اهواز ـ خرمشهر رساند و 30 کیلومتر از این جاده را اشغال کرد در حالی که خرمشهر در خطر محاصره و اشغال مجدد قرار گرفته بود با پیام هشدار دهنده امام خمینی ‌(ره) و با حضور سپاه و انبوه نیروهای بسیجی و مردمی در این منطقه، طی 3 روز درگیری و مقاومت، دشمن عقب رانده شد و حتی فرماندهان برای حمله مجدد و آزاد‌سازی بصره نیز اعلام آمادگی کردند که حضرت امام خمینی (ره) فرمودند «ما بر پیمانی که بسته‌ایم استواریم».

*مقاومت مسجد جامع خرمشهر تا ابد در برگ زرین تاریخ اسلام خواهد ماند

مسجد جامع خرمشهر که سمبل مقاومت خرمشهر شناخته می‌شود در طول 24 روز مقاومت، مرکز فرماندهی و ستاد نیروهای مردمی بود و همه هماهنگی‌ها از جمله تبادل اخبار، تجهیز، تسلیح و آموزش رزمندگان، مداوای اورژانسی مجروحین و نگهداری موقت شهدا، همگی در مسجد جامع انجام می‌گرفت. در عین حال سایر مساجد و حسینیه‌های شهر نیز پایگاه‌های فرعی بودند که از مسجد جامع هدایت می‌شدند. مسجد جامع به زعم آنکه از آغاز جنگ در زیر آتش مؤثر دشمن قرار داشت و از تاریخ 24 فروردین 59 چندین بار در آستانه سقوط قرار گرفت اما تا آخرین روز، مقاوم باقی ماند و حتی پس از سقوط پل خرمشهر که تنها راه ارتباطی به خرمشهر بود، مأمن و پناه نیروهایی بود که هنوز در شهر باقی مانده بودند اما آنگاه که آخرین مدافعان به آب زدند و از کارون گذشتند، مسجد جامع نیز خاموش شد تا در سوم خرداد 1361 شاهد اشک شوق و شادی توأم با سجده شکر رزمندگان اسلام شود آنجا که امام خمینی (ره) فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد».

*از هویزه هنوز بوی وضوی خون شهید قدوسی به مشام می‌رسد

اکنون بر یادمان شهدای کربلای هویزه وارد می‌شوی؛ ناخودآگاه سر به زیر افکنده و بر آرامگاه پرچمداران ولایت، سلام می‌کنی؛ آنها هم با در دست داشتن پرچم مقدس سرخ، سفید و سبز رنگ بر سنگ مزار خود نشسته و جوابت می‌گویند.

سربازان پیر جماران شهید سیدحسین علم‌الهدی را در میان خود گرفته‌اند و با دادن سوز دل و اشک چشم از مهمانانی که به آنجا می‌آیند، پذیرایی می‌‌کنند تا راه و رسم جاودانگی را به آنها بیاموزند زیرا که اشک از دلی پاک، جاری می‌شود و پاکی دل، انسان را جاودانه می‌سازد.

یادش به خیر روزی که مقام معظم رهبری با لباس بسیجی به همراه شهدای هویزه با دشمنان اسلام جنگیدند؛ یادش به خیر، روزی که شهید علم‌الهدی فرمانده سپاه هویزه با گروه 300 نفری خود تبلیغات دشمن بر علیه ایران را خنثی کردند به طوری که پس از این جریان، عشایر خوزستان با حضرت امام خمینی (ره) بیعت کردند.

شهرستان هویزه در 10 کیلومتری جنوب غربی شهر سوسنگرد، مرکز شهرستان دشت آزادگان است. دشمن در آغاز جنگ با اشغال شمال و شرق هویزه، عملاً آن را محاصره کرد. در عملیات هویزه در 15 دی‌ 59 رزمندگان از این منطقه نفوذ کردند و به محل استقرار دشمن در جنوب کرخه هجوم بردند و 800 نیروی عراقی را اسیر کردند که این تعداد تا آن روز جنگ، بی‌سابقه بود.

با شروع پاتک‌های دشمن، نیروهای خط مقدم عملیات که گروهی از پاسداران هویزه، حمیدیه و اهواز و گروهی از دانشجویان پیرو خط امام خمینی (ره) بودند، در محاصره قرار گرفتند و تعدادی از آنان از جمله سیدحسین علم الهدی فرمانده سپاه هویزه به شهادت رسیدند که پیکر مطهر آنها 18 ماه بر روی زمین ماند. در طی عملیات بیت‌المقدس در اردیبهشت 1361 منطقه هویزه با رمز یا «علی‌بن ابیطالب (ع)» آزاد شد و پیکر عزیز این شهدا در مکانی که امروز به عنوان یادمان شهدای هویزه میزبان زائران است، کشف شد؛ از شهید علم‌الهدی چیزی جز استخوان باقی نمانده بود و دشمن با تانک روی او حرکت کرده بود به طوری که آرپی جی او هم پرس شده بود و او را از قرآنی که در جیب داشت، شناسایی کردند.

پس از 18 ماه، مادر شهید علم‌الهدی حماسه‌ای دیگر آفرید و گفت «چیزی که ما در راه اسلام هدیه داده‌ایم پس نمی‌گیریم» در نتیجه شهید علم‌الهدی و یارانش را در همان جا دفن کردند.

در میان شهدای هویزه نام شهید «محمدحسن قدوسی» می‌درخشد؛ در اوج درگیری، سینه وی بر بغض دشمن شکافته شد؛ او هم، دست خود را روی سینه گذاشته و با خون خود وضو ‌گرفت که با همان حال هم به سجده رفت و به شهادت رسید.

نکته قابل توجه در این یادمان این است که پیکر مطهر مادر عالمه و فاضله شهید علم الهدی نیز طبق وصیتش در جوار شهدای هویزه آرام گرفته است تا این همسایگی، مرحمی بر قلب بی‌تابش باشد.

در 100 متری یادمان شهدای کربلای هویزه، گلزار شهدایی است که ایثار مردمی را برایمان روایت می‌کند؛ در آبان 59 مردم روستای هویزه به خاطر حمایت از خلبان ایرانی، توسط نیروهای بعثی زنده به گور شدند و که تاریخ دفاع مقدس هیچ‌گاه دلاورمردی‌های آنان را فراموش نخواهد کرد.

* آبادان! همیشه آباد بمان

اینجا هم از جاهایی است که پرندگان مهاجر که پرواز را خیلی زود آموختند به پرواز در آمدند؛ آری اینجا شهر آبادان است که از شمال به خرمشهر و رود کارون، از شرق به رودخانه بهمن‌شیر و اراضی مسطح باتلاقی و از جنوب و غرب به اروندرود منتهی می‌شود.

آبادان به سبب محصور بودن بین رود کارون و بهمن‌شیر، شبه جزیره‌ای را تشکیل می‌دهد؛ طول جزیره 64 کیلومتر و عرض آن تا 30 کیلومتر متغیر است.

دشمن در آغاز تجاوز در سال 1359 تلاش کرد تا آبادان را به واسطه دور زدن خرمشهر و عبور از بهمنشیر اشغال کند ولی مقاومت مردم و حضور نیروهای ارتش و سپاه تلاش متجاوزان را به ناکامی کشاند و تنها توانستند این شهر را محاصره کنند.

با همت و تلاش نیروهای سپاه، ارتش و نیروهای مردمی در عملیات ثامن‌الائمه (ع)، حصر آبادان در مهر 1360 شکسته شد. این شهر در سال‌های بعد به عنوان عقبه عملیات‌های مختلفی از جمله «بیت‌المقدس»، «والفجر 8 » و «کربلای 4 و 5 » قرار گرفت. نقش و حماسه حضرت آیت‌الله جمی امام جمعه فقید آبادان و جوانان این شهر در عرصه‌های دفاع مقدس برای همیشه ماندگار است.

*ای اروند‌! با شهدای آرمیده در اعماقت مقدست می‌دارم

در کنار اروندرود ایستاده‌ای؛ این رود ظاهری آرام و درونی آشفته دارد؛ هنوز صدای غواصان نوجوان و جوان که برای ظفر اسلام به این رودخانه رفتند و طعمه کوسه‌ها شدند به گوش می‌رسد؛ اروند هنوز هم به خاطر اینکه میزبان خوبی برای رزمندگان اسلام در عملیات «والفجر 8» نبود، شرمنده است و به همین علت چشمانش برای همیشه گریان است و گاهی نعره‌‌ای بلند به آسمان می‌کشد.

اروندرود که در منطقه القرنه عراق از به هم پیوستن 2 رود دجله و فرات تشکیل می‌‌شود، از نزدیکی خرمشهر (محل پیوستن نهر خین به اروندرود) مرز مشترک ایران و عراق محسوب شده و پس از عبور از ساحل جنوبی جزیره آبادان به خلیج فارس می‌ریزد. عرض این رودخانه بین 500 تا هزار متر و عمق آن که بین 9 تا 15 متر در نوسان است. حاکمیت مطلق بر این رودخانه از آرزوهای دیرینه حاکمان بغداد بود و در جنگ تحمیلی نیز ارتش عراق در حالی که از ساحل جنوبی این رودخانه، آبادان را هدف قرار داده بود، از سمت شمال این شهر پیشروی کرد و در تاریخ 9 آبان 1359 با عبور از بهمنشیر به نزدیکی اروند‌رود رسید و سعی داشت با پیشروی از جاده خسرو آباد تا شهر اروند‌ کنار در اراضی شمالی این رودخانه استقرار یافته و بر آن تسلط کامل یابد، لیکن با مقابله مدافعان آبادان، عراقی‌ها به عقب رانده شدند. پس از شکست محاصره آبادان و نیز آزا‌د‌سازی مناطق اشغالی شرق و غرب کارون، چون رژیم عراق و حامیانش از به رسمیت شناختن حقوق ایران، سر باز زده و حاضر به پرداخت خسارت نبودند، جمهوری اسلامی ایران برای تأمین حقوق خود و تنبیه متجاوز، ناگزیر به ادامه جنگ شد.

بر پایه این استراتژی، نیروهای خودی در تاریخ 20 بهمن 1364 با عملیات «والفجر 8 » برخلاف انتظار کارشناسان نظامی جهان، از اروندرود عبور کرده و شبه جزیره فاو را به تصرف خود در آورند.

در تاریخ 10 شهریور 1365 نیز رزمندگان اسلام از دهانه اروند، وارد شمال خلیج فارس شده و 2 اسکله نفتی العمیه و البکر را که مرکز عملیات عراق برای حمله به نفت‌کش‌های ایران شده بود، منهدم کردند.

نقطه ساحلی اروند، 8 شهید گمنام عملیات «والفجر 8» را در آغوش گرفته که با یادمان علم شده در این مکان، اقتدار ملت ایران اسلامی را به منصه ظهور می‌گذارد.

*فتح‌المبین! در دل شیارهایت قصه شجاعت مردان الهی را می‌بینم

در نخستین روزهای جنگ تحمیلی، دشمن تا پشت رودخانه کرخه جلو آمد و در حاشیه کرخه که مشرف به شهر شوش و جاده اندیمشک اهواز بود، مستقر شد. حضور رزمندگان اسلام در این جبهه، با شکل‌گیری خط دفاعی و اجرای عملیاتی تحت عنوان امام مهدی (ع) در سال 1360، مقدمه اجرای عملیات فتح‌المبین شد. در جریان این عملیات تعدادی از نیروهای اسلام که قصد رخنه به سنگرهای دشمن در شیارهای المهدی، شیخی و شلیکا را داشتند با سنگرهای کمین دشمن درگیر شدند که منجر به شهادت تعدادی از رزمندگان اسلام شد. مزار شهدای گمنام عملیات فتح‌المبین و سنگر‌ها و شیارهای به جای مانده آن زمان بیانگر حماسه‌ای است که شیرمردان الهی در آن جا خلق کردند.

*عطر کربلا با ندای «یا حسین(ع)» تنگه چزابه را احاطه کرده است

هنگامی که به چزابه قدم می‌گذاری، نیزارها با تو سخن می‌گویند؛ سخن از رشادت‌ها، قصه‌ها و غصه‌ها و مصاحبت عاشق و معشوق؛ اگر می‌خواهی جانانه شوی، گوش جان به آنها بسپار.

تنگه مهم چزابه در شمال غربی شهرستان دشت آزادگان و در مسیر جاده‌ای که از مرز به طرف بستان کشیده شده بین تپه‌های رملی و هورالهویزه قرار دارد.

در 2 جاده نظامی در 2 سوی آن قرار دارد، جاده‌ای در خامک ایران که چزابه را به فکه متصل می‌کند و جاده دیگری که به شهر العماره عراق متصل می‌شود، دهانه این تنگه 5/1 کیلومتر است لذا از جنبه نظامی بسیار مهم و استراتژیک است. تنگه چزابه یکی از 5 معبر اصلی هجوم ارتش عراق در ابتدی جنگ به خوزستان بود که در عملیات «طریق القدس» با رمز مقدس «یا حسین بن علی‌ (ع)» در آذر 1361 آزاد شد.

*سوسنگرد! رشادت‌های شهید چمران را برایم روایت ‌کن

شهر سوسنگرد یکی از شهرهای تابع شهرستان‌ دشت آزادگان است که در اوایل جنگ، کنترل آن به دست دشمن بعثی افتاد ولی با توجه به اینکه این شهر برای تصرف شهر اهواز که هدف اساسی عراق در جنگ بود، بسیار مهم و حیاتی بود و خارج شدن آن از دست دشمن برای رزمندگان اسلام بسیار حائز اهمیت بود. سرانجام با از خودگذشتگی سربازان امام خمینی (ره) و همکاری چشمگیر مردم منطقه، با تعداد نیروها و ادوات جنگی بسیار کمتر از دشمن باعث شد، این شهر در 26 آبان سال 1359 از دست دشمن خارج شود و این گونه رویای تصرف مرکز خوزستان از سوی عراق نقش بر آب شود.

منطقه‌ای که سوسنگرد در آن قرار داشت جبهه میانی خوزستان بود و منطقه‌ای وسیع شامل حمیدیه، سوسنگرد و بستان را شامل می‌شد.

عراق با کنترل آن می‌توانست در هر قسمت از آن به جاده اصلی اهواز، حمیدیه، سوسنگرد و بستان دست پیدا کند. بعد از متوقف شدن پیشروی دشمن در جنوب غربی اهواز و عدم موفقیت آنان برای اشغال این شهر، تلاش اصلی دشمن معطوف به این موضوع شد تا در غرب،‌ محور اهواز، حمیدیه، سوسنگرد و بستان را قطع کند و به ترتیب تقدم ابتدا حمیدیه یا سوسنگرد و بستان را اشغال کند. بدین ترتیب از اوایل آبان سال 1359 ارتش عراق پس از استقرار لشکر 9 زرهی در جنوب هویزه، شهر سوسنگرد را از جهات مختلف مورد تهدید قرار داد.

در روز 22 آبان فعالیت دشمن اطراف سوسنگرد افزایش یافت و هلی‌کوپتر‌های عراقی مواضع پدافندی ایران که در محور حمیدیه ـ سوسنگرد مستقر بودند را گلوله‌باران کردند و در روز 23 آبان از ساعت 4:30 شهر سوسنگرد از تمام جهت‌ها زیر باران گلوله توپخانه دشمن قرار گرفت و هلیکوپتر‌های دشمن نیز محور حمیدیه ـ سوسنگرد را مورد حمله قرار دادند و در پوشش این آتش سنگین واحد‌های زرهی دشمن از سمت غرب و جنوب به طرف سوسنگرد به حرکت درآمدند این در حالی بود که نیروهای مردمی و سپاه پاسداران و ژاندارمری مستقر در سایر محورها تنها مجهز به سلاح‌ سبک و ضد تانک بودند.

پس از آغاز حمله دشمن به سوسنگرد و محاصره آن و مقاومت شجاعانه مردم شهر که اجازه ندادند نیروهای دشمن شهر را به طور کامل اشغال کنند، شهر 3 روز در محاصره کامل دشمن قرار داشت. در ساعت 6:30 روز 26 آبان، یگان‌هایی از نیروهای مسلح کشور متشکل از تیپ 2 و تیپ 3 از لشکر 92 زرهی اهواز، گروه رزمی 148 پیاده از لشکر 77 خراسان، گروه رزمی 37 زرهی شیراز، گروه جنگ‌های نامنظم شهید چمران با پشتیبانی آتش توپخانه و نیروهای هوایی و هوانیروز به منظور شکست حصر سوسنگرد دست به حمله زدند.

گروه‌های جنگ‌های نامنظم شهید چمران در محور ابوحمیظه سوسنگرد پیشروی کردند و رزمندگان سپاه و نیروهای مردمی در محور سوسنگرد ـ دهلاویه در مقابل تهاجم دشمن مقاومت می‌کردند.

هنگ ژاندارمری سوسنگرد نیز دوشادوش سایر رزمندگان در دفاع از شهر سوسنگرد شرکت داشت. بعد از ظهر همان روز عقب نشینی دشمن در شرق سوسنگرد به طرف جنوب آغاز شد و نیروهای دشمن تلاش می‌کردند تا هرچه سریع‌تر خود را از مهلکه نجات دهند و به جنوب کرخه عقب بکشند. سرانجام در واپسین ساعت‌های روز 26 آبان تمام نیروهای دشمن صحنه نبرد را ترک و به سمت جنوب فرار کردند. تیپ 2 لشکر 92 زرهی همراه سایر رزمندگان به سوسنگرد رسید و نیروهای دشمن در شمال غرب سوسنگرد به مواضع پدافندی خود عقب‌نشینی کردند و شهر به کنترل کامل نیروهای جمهوری اسلامی ایران درآمد.

از مهم‌ترین نکات جالب این عملیات، صدور فرمان امام خمینی (ره) در روز 25 آبان، یعنی یک روز قبل از آزاد‌سازی سوسنگرد بود که امام خمینی (ره) فرمودند «بایستی تا فردا سوسنگرد آزاد شود» و رزمندگان اسلام در پاسخی سریع و بی‌درنگ به فرمان رهبر خود فردای همان روز دشمن متجاوز را از خاک کشور بیرون راندند و سوسنگرد را آزاد کردند.

*ندای ولایت‌پذیری شهید همت در هورالهویزه پیچیده است

به هورالهویزه وارد می‌شوی؛ منطقه‌ای که خیبرشکنان با اقتدا به مولایشان امیرالمؤمنین (ع)، عملیات خیبر را انجام دادند؛ عملیاتی که امدادهای غیبی به وضوح در آن دیده می‌شد؛ عملیاتی که دشمن را در مقابل حاج همت‌ها تسلیم کرد.
در خصوص منطقه عملیاتی خیبر این گونه روایت می‌شود که پس از فتح خرمشهر و عقب‌نشینی سراسری ارتش عراق، دشمن برای دستیابی به پدافند مطمئن تدابیری به کار بست؛ به گونه‌ای که در مناطق کوهستانی، ارتفاعات مرزی را همچنان در اشغال خود نگه داشت و در مناطق پست، با به کارگیری موانع مصنوعی موقعیت خود را تحکیم بخشید. در عین حال، دشمن از موانع طبیعی نیز به منظور ایجاد اطمینان بیشتر بهره می‌گرفت.

در این میان، رودخانه عریض اروند و منطقه وسیع هورالعظیم از نگرانی دشمن نسبت به تهاجم قوای ایران کاسته بود.

این موضوع در منطقه هورالعظیم بیشتر مشهود بود، به طوری که دشمن هیچ گونه مانعی را برای ایجاد پدافند در غرب این منطقه در نظر نگرفته بود. عراق هرگز فکر نمی‌‌کرد، آب گرفتگی وسیع هورالعظیم برای نیروهای پیاده ایران قابل عبور باشد و نیز گمان نمی‌کرد، قوای مسلح ایران تلاش اصلی خود را در این منطقه قرار دهند.

انهدام نیروهای سپاه سوم عراق، تأمین جزایر مجنون شمالی و جنوبی، ادامه تک از جزایر و محور طلائیه به سمت نشوه و الحاق به نیروهایی که از محور زید به دشمن حمله می‌کردند، در نظر بود که خشکی شرق دجله در از طریق هور تصرف شود تا دشمن نتواند از سمت شمال سپاه سوم را تقویت کند.

منطقه عملیاتی که در شرق رودخانه دجله و داخل هورالهویزه واقع شده است، از شمال به العزیر و از جنوب به القرنه ـ طلائیه محدود می‌شود.

این منطقه متشکل از 2 نوع طبیعت متفاوت هور و خشکی، توسط رودخانه دجله به 2 قسمت شرقی و غربی تقسیم می‌شود که 3/4 آن در شرق رودخانه قرار دارد.

جاده مواصلاتی عماره ـ بصره نیز در غرب رودخانه واقع است. در داخل منطقه مزبور جزایر شمالی و جنوبی مجنون قرار دارند. عملیات خیبر که به آزاد‌سازی منطقه‌ای به وسعت یک هزار کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومتر مربع در جزایر مجنون و 40 کیلومتر مربع در طلائیه انجامید، موجب افزایش عزم بین‌المللی در جهت کنترل ایران و جلوگیری از شکست عراق شد؛ به گونه‌ای که از تاریخ 3 اسفند 1362 (زمان آغاز عملیات خیبر) تا تاریخ 30 مهر 1363تعداد 474 طرح صلح از سوی 54 کشور مختلف جهان ارائه شد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در تاریخ 11 خرداد 1363 قطعنامه 552 خود را در خصوص پایان دادن به جنگ ایران و عراق تصویب کرد؛ این در حالی بود که هیچ یک از قطعنامه و طرح‌های مذکور نظر ایران را تأمین نمی‌کرد.

همچنین، در این عملیات فرماندهان جنگ به اهمیت تأثیر تجهیزات دریایی و آبی ـ خاکی برای کسب نتایج مهم و حیاتی پی بردند و نیز سپاه پاسداران به یکی از ضرورت‌های حساس و حیاتی در تکمیل و توسعه سازمان خود آگاه شد و آن لزوم ایجاد تقویت و توسعه یگان‌های دریایی برای انجام عملیات‌های آبی ـ خاکی بود.

این رهیافت، قابلیت سپاه در انجام عملیات عبور از هور و رودخانه‌های بزرگ را توسعه داد و هسته اصلی عملیات‌های بدر، والفجر 8، کربلای 3، کربلای 4 و کربلای 5 و زمینه‌ای برای تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران شد.

* آمده‌ام تا با راه و اهداف شهدا آشنا شوم

دیگر لحظات آخر سفر بود، لحظات آخر آرامش روح در مناطق پرواز پرندگان؛ سوار بر قطار شدیم؛ در ادامه این سفر بر آن شدیم تا با همسفران مصاحبتی داشته باشیم.

از محسن شاه‌نظری نوجوان 11 ساله که همسفر ما بود هدف از آمدن به این دیار غریب را پرسیدیم، وی می‌گوید: آمدم تا ببینم سربازان کشور ما چگونه و در چه شرایطی برای دفاع از میهن جنگیدند و به شهادت رسیدند؛ باز هم دوست دارم به این مناطق بیایم و به دوستانم سفارش می‌کنم از این مناطق دیدن کنند.

فهیمه معینی دانش‌آموز 16 ساله نیز در خصوص این سفر اظهار می‌دارد: آمدم تا با طرز تفکر، راه و اهداف شهدا آشنا شوم و اهداف خودم و اهداف آنها را باهم مقایسه کنم و اکنون متوجه شدم که اهدافمان خیلی باهم فرق دارد.

وی ادامه می‌دهد: اهداف شهدا و ایثارگران از اهداف ما بود و به خاطر آن شهید شدند؛ آنها به این فکر کردند که متعلق به این دنیا نیستند و یک امانت هستند که باید به سوی پروردگار برگردند.

این دانش‌آموز 16 ساله می‌گوید: شهدا افکار زیبایی داشتند، چون فکر خودشان را هم یک امانت می‌دانستند؛ آنها می‌دانستند که فکر گفتار را می‌سازد؛ گفتار اعمال را می‌سازد؛ اعمال عادات می‌شود؛ عادات شخصیت می‌‌شود و شخصیت سرنوشت انسان را می‌سازد و دوست دارم فکر من مثل شهدا شود که بهترین فکرها را کردند و به بهترین سرنوشت دچار شدند؛ سعی می‌کنم بعد از این به چیزهایی فکر کنم که شهدا فکر می‌کردند.

مرضیه داودی، خانه‌دار نیز در خصوص این سفر روحانی می‌گوید: در دوران دفاع مقدس گام به گام با رزمندگان بودم و تمام رویدادها را ضبط و جمع‌آوری می‌کردم؛ این سفر را با هدف بازدید از مناطق جنگی و لمس سختی‌های رزمندگان و آرمان‌های شهدا آغاز کردم و تا حدی به این اهداف رسیدم.

وی ادامه می‌دهد: برای درک بیشتر این اماکن مقدس، باید بصیرت و آگاهی نسبت به این مناطق داشته باشیم.

زهرا حسن‌زاده دانش‌آموز 17 ساله اظهار می‌دارد: برای تقرب به اخلاص شهدا و اهداف آنها به بازدید از مناطقی که شهدا در آنجا قدم گذاشتند، آمده‌ام تا اینکه با اخلاص بیشتری کارهایم را انجام دهم.

حجت‌الاسلام حسن‌زاده در خصوص این سفر می‌گوید: این سفر زیارتی بود و لازم است که هر از چندگاهی به این مناطق بیاییم تا گذشته خودمان را یادآوری کنیم و رشادت‌های کسانی که رفتند تا انقلاب اسلامی باقی بماند را ببینیم.

وی در خصوص اهداف اصلی این سفر، ادامه می‌دهد: علاوه بر اینکه هدف عدم گسست بین خود و گذشته خوب خود است، موجب برقراری ارتباط نسل جوان با مجاهدت‌های رزمندگان اسلام می‌شود.

حجت‌الاسلام حسن‌زاده بیان می‌دارد: نسل امروز روزهای جنگ تحمیلی را ندیده‌اند؛ اگر بخواهیم به صورت شفاهی یا مکتوب رویدادهای آن زمان را برایشان انتقال دهیم، درک مطلب برای آنها کمی سخت است ولی با دیدن این مناطق می‌توانند آن چه که در دوران جنگ تحمیلی گذشته را به خوبی درک کنند.

گزارش از عالم ملکی

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
پهپاد آکینجی ترکیه وارد آسمان ایران شد +عکس
اختتامیه جشواره جام رسانه امید +عکس
روسیه از اعزام دو هواپیما و بالگرد پیشرفته برای کمک به عملیات جستجوی بالگرد رئیس جمهور ایران خبر داد
شهیده گیلانی نخستین بانوی شهیده رسانه کشور شد
سومین مدال ژیمناستیک ایران در مسابقات جوانان آسیا
مراسم افتتاح سد قیزقلعه‌سی و بهره برداری از سدخدا آفرین +عکس
جستجو برای یافتن بالگرد رئیسی به صورت گشت بانی نظامی
کاریکاتور| «هیچ‌انگاری» میراث بن‌گوریون در رابطه با اسرائیل و نهادهای جهانی
ادامه سیل و آبگرفتگی در مشهد +عکس
استفاده از منورهای مه‌شکن برای یافتن رئیس‌جمهور
ابراز هم‌بستگی کوبا با ایران در حادثه سقوط بالگرد رئیسی
شهادت مأمور انتظامی در نارمک تهران
نخستین کنگره بین المللی علم و قرآن +عکس
تظاهرات مجدد شهرک‌نشینان در سرزمین‌های اشغالی
دومین قهرمانی متوالی پاراتکواندو در آسیا
صفحات فعالان فضای مجازی تحت رصد پلیس است
تذکر دادستانی تهران به برخی از افراد در پی نشر اکاذیب
محل دقیق سانحه بالگرد شناسایی شد
چهره‌ها و شخصیت‌های مختلف برای سلامتی رئیس‌جمهور دست به‌ دعا شدند
منصوری: با ۲ نفر از سرنشینان بالگرد رییس جمهور ارتباط گرفتیم
قالیباف: خداوند به برکت دعای مؤمنین رئیس‌جمهور را از گزند بلایا حفظ کند
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top