"امام (ره) و حیات باطنی انسان" مجموعه نوشتاری است به قلم شهید سید مرتضی آوینی. در این کتاب؛ شهید آوینی به صورت نظم و نثر به توصیف جایگاه عرفانی و مقام معنوی امام خمینی (ره) و نقش تاریخی ایشان در تحولات قرن حاضر می پردازد.
خبرنامه دانشجویان ایران: "داغ های همه تاریخ را ما به یکباره دیدیم، چرا که ما امّت آخرالزمانیم، و خمینی، این ماه بنی هاشم، میراث دار همه صاحبان عهد بود در شب یلدای تاریخ. در عصر ادبار عقل و فلک زدگی بشر، در زمانه غربت حق، در عصری که دیگر هیچ پیامبری مبعوث نمی شد و هیچ منذری نمی آمد، خمینی میراث دار همه انبیا و اسباط ایشان بود و داغ او بر دل ما، داغ همه اعصار؛ داغ بی تسلی. امام رفت و زمین ماند و ما نیز بر زمین ماندیم، با داغ جراحتی سخت بر دل و باری سنگین بر دوش. امام رفت تا بار تکلیف ما بر گرده عقل و اختیارمان بار شود و همان سان که سنّت لا یتغیّر خلقت بوده است، چرخه بلیّات ما را نیز به میدان کشد و آزموده شویم و این آیت ربّانی درست درآید که: وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدینَ مِنْکُمْ وَ الصَّابِرینَ. "
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ "امام (ره) و حیات باطنی انسان" مجموعه نوشتاری است به قلم شهید سید مرتضی آوینی. در این کتاب؛ شهید آوینی به صورت نظم و نثر به توصیف جایگاه عرفانی و مقام معنوی امام خمینی (ره) و نقش تاریخی ایشان در تحولات قرن حاضر می پردازد.
" دهه شصت دهه امام خمینی بود و از این پس دهه ها هرچه بیایند، به جز او انتساب نخواهند داشت. امام خمینی پیامبر تازه ای نبود، اما از یادآوران بود، از مخاطبان إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ، که عهد فطری مردمان با خداوند را به آنان یادآوری کرد. امام حتی برای یک بار نگفت که «من آمده ام که ایران را به توسعه ی اقتصادی برسانم.» او خود را در برابر «احیای حیات باطنی بشر» مکلّف می دانست و می فرمود که چون باطن انسان حیات یابد، امور مربوط به دنیای او هم اصلاح خواهد شد. مسلمانان به قدرت اقتصادی و تسلیحاتی نیز دست خواهند یافت، اما این امر مسلّما موکول و مسبوق به یک «تحوّل انفسی» است که امام خمینی برای آن قیام کرده بود و به آن هم رسید. و بی رودربایستی، همه تحولات تاریخی دهه شصت هجری و دهه هشتاد میلادی معلول همین علت یگانه است: قیام امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی. چه دیگران این حقیقت را بفهمند و چه نفهمند."
کتاب "امام (ره) و حیات باطنی انسان" شامل سه مقاله با عناوین « دهه ی شصت و امام خمینی »، « امام و حیات باطنی انسان »، « هنر، تاریخ و میثاق ولایت » و دو متن ادبی و دلنوشته ی «فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت »، « داغ بی تسلی » و چهار شعر « انتظار »، « ای عزّت ممثّل »، « آن سان که تو رفتی » و « فار التّنّور » می باشد.
تصاویر چهره و دست خط امام خمینی (ره)، مراسم عزاداری و تشییع پیکر ایشان نیز در کنار مطالب آورده شده. آخرین مطلب کتاب، نوشته ای است به نام « مبشّر صبح » که شهید آوینی در آن به مدح مقام معظم رهبری پرداخته است.
" دیدیم که می شناسیمش و تصویرش را از این پیش در خاطر داشته ایم. دیدیم که می شناسیمش، نه آن سان که دیگران را و نه حتی آن سان که خود را. چه کسی از خود آشناتر؟ دیده ای هرگز که کسی نقش غربت در چهره ی خویش بیند و خود را نبشناسد؟! آن صورت ازلی را چه کس بر این لوح قدیم نقش کرده بود؟ می دیدیم که چشمانش فانی است، اما نگاهش باقی؛ می دیدیم که لبانش فانی است، اما کلامش باقی. چشمانش منزل عنایتی ازلی بود و دهانش معبر فیضی ازلی و دستانش... چه بگوییم؟ کاش گوش نامحرمان نمی شنید. عزیز ما، ای وصیّ امام عشق، آنان که معنای « ولایت » را نمی دانند در کار ما سخت در مانده اند، اما شما خوب می دانید که سرچشمه ی این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست. خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم. ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما باز یافتیم. لبخند شما شفقت صبح را داشت و شب انزوای ما را شکست. سر ما و قدمتان، که وصیّ امام عشق هستید و نایب امام زمان (عج). "
نشر واحه، چاپ جدید "امام (ره) و حیات باطنی انسان" 48 صفحه ای را با قیمت 5000 تومان در سال 92 منتشر کرده است. نکته ی دیگر اینکه، انتشارات روایت فتح نیز در سال 78 ناشر این کتاب بوده است.