در نوروزسال 1306 ش وقتی که تاج الملوک همسر پلید رضاخان با پوشش نامناسب در غرفه بالای ایوان آئینه در حرم مقدس فاطمه معصومه علیها السلام ظاهر گردید کسی جرات اعتراض نیافت. (البته مجاهد عارف شیخ محمد تقی بافقی اعتراض های خود را بیان کرد ولی اوفقط یک نفر بود وبا چکمه های رضاخانی خفه شد.)
اما جامعه اسلامی ایران را چه شده است که شاهد بسیاری از بدحجابی ها و بی حجابی ها شده است؟ وشیخ محمد تقی ها کجایند؟ یا شاید هم هست ولی نمی تواند کاری بکند!
متولیان امر فرهنگ سازی و ایجاد فضای اسلامی نیز در وظیفه خود کم کاری یا شاید بتوان گفت هیچ کاری نمی کنند. بسیار دیده شده است که حتی با کسانی که در این مسئله به صورت خود جوش یا برحسب وظیفه اقدام به اسلامی سازی جامعه می کنند نیز برخود می شود. اما سئوال اینجاست که چرا «تراژدی جدائی مروارید از صدف» در ایران به این جدیدت در حال اجراست؟
در 17 دیماه 1314 ش وقتی که خانواده سلطنتی رضا خان در مراسم اعطای دانشنامه بانوان فارغ التحصیل دانشرای تهران حضورداشتند به طور رسمی کشف حجاب کردند و همزمان رضاخان نیز حجاب را در امکان عمومی، مدارس، ادارات وحتی اماکن زیارتی و مساجد ممنوع اعلام کرد آن موقع شاید کسی خبرنداشت یا لااقل کمتر خبرداشتند که این یک برنامه مدت دار، زمانبر وآزمایشی است واز پیش برنامه ریزی شده است.
علمای وقت هم البته بسیار تلاش کردند تا این موضوع را به مردم گوش زد کنند هرچند در آن موقع توانستند که مردم را از خطری بزرگ نجات دهند ولی امروزه با وجود علمایی بیشتر و بهتر اما دشمنان قوی، ظالم و استعماگرتر تاحدودی دشمنان توانسته اند به این هدف خودنزدیک شوند.
باسرنگون شدن رژیم پهلوی و روی کارآمدن انقلاب اسلامی در ایران دست تمامی کسانی که به هر شیوه رنج برمردم تحمیل میکردند قطع شد. آنها به تلافی شروع به مبارزه با این انقلاب کردند. آنچه در ایران در حال اجراست یک کشف حجاب دیگراست که توسط ضد انقلاب و ضد اسلام در شبکه های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی مجازی غیر اخلاقی در حال پیگیری است.
مساله حجاب فقط مختص به اسلام ویا ایران نمی شود اما دشمنان برای از بین بردن آرمان های انقلاب اسلامی برروی حجاب برنامه ویژه ای دارند. تمامی ادیان به این دلیل که ریشه دریک مبدا دارند وآموزه های آنها از وحی الهی سرچشمه می گیرد باهم درزمینه حجاب برای مرد و زن مشترک هستند.
درآیین یهود ودر کتاب تورات آنجاکه داستان خلقت و حوا را به تصویر می کشد، می گوید: وچون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست وبه نظر خوش نما و درختی دلپذیر و دانش افز، پس از میوه اش خورد وبه شوهرش نیزداد تا بخورد. آنگاه چشمان هردوی ایشان بازشد و خود را عریان دیدند، پس برگ های انجیر به هم دوخته، سترها برای خویش ساختند تا پوشیده شوند... (تورات، سفرپیدایش: باب 3 فقره 8-6 و 21-20)
در قوم بنی اسرائیل پوشش سر و پوشاندن تمام بدن برای زنان مرسوم بود. در بخشی از کتاب «روت» آمده است: مردی در بنی اسرائیل به نام «بوعز» به یکی از زنان بنی اسرائیل به نام «روت» گفت: چادری که به توست بیاور و بگیر. پس آن را گرفت و او مقداری جو ودر آن ریخت. (کتاب روت، باب3 ،فقره15)
در تورات علاوه برچادر از واژه «برقع» هم که صورت را با آن می پوشاندند اشاره شده است.
در ماجرای ازدواح اسحاق اب رفقه، می خوانیم: رفقه چشمان خودرا بلند کرد و اسحاق را دید واز شتر فرودآمد، زیرا که از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید؟ وخادم گفت: آقای من است. پس برقع خود را گرفته وخودرا پوشانید... (سفر پیدایش: باب24، فقره 65-64)
در آیین مسیحیت هم پوشش برای زنان بخصوص چادر و پوشش کامل بدن الزام بوده است حتی اشراف وطبقات خاص جامعه آن روز هم از این قانون تبعیت می کردند. در دورانی که مسیحیت در حال گسترش بود نیز برای مردم از مساله حجاب کوتاه نیامدو حتی در جشن هایی هم که نامحرمان حضورنداشتند بی حجابی وجود نداشت. در جشن های سال نوهم چادر داشتند فقط طلا و زیورآلات بر آن می افزودند. در کتاب مقدس بر لزوم آراستگی برحیا وکنار گذاردن آرایش ظاهری و داشتن پوشش مناسب این طور تاکیدشده است: وشما را زینت ظاهری نباشد، از بافتن موی و متحلی شدن به طلا و پوشیدن لباس، بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباسی غیر فاسد، روح حلیم و آرام که نزد خداگرانبهاست، زیرابدین گونه زنان مقدسه در سابق که متوکل خدابودند، خوشتن را اذیت می نمودند. (رساله پطرس: باب3، فقره 6-1)
دراسلام عزیز هم بیشترین توجه به موضوع حجاب شده است. قرآن کریم گویای این حرف است: «و به بانوان باایمان بگو چشمهاى خود را فروپوشند و عورتهاى خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینتهاى خود را، جز آن مقدارى که ظاهر است، آشکار نسازند و روسرىهاى خودرا بر سینه خود افکنند و زینتهاى خود را آشکار نسازند؛ مگر براى شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان همکیششان، کنیزانشان و مردان سفیهى که تمایلى به زنان ندارند و کودکانى که از امور جنسى بىاطلاعند و پاهاى خود را بر زمین نکوبند تا زینتهاى پنهانشان آشکار شود و همگى به سوى خداوند توبه کنید اى مؤمنان،باشد که رستگار شوید»
* دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده فنی کرمانشاه
سحر
1393/06/08 - 14:35
