پوشش مخالفت با تدفین شهدای گمنام در سایت ضدانقلاب خبرنامه امیرکبیر
**سادهترین جواب، این است که امروز نزدیک به 170 دانشگاه تدفین شهدا داشتهاند اما تا کنون چنین اتفاقی رخ نداده و دروغ بودن این ادعا کاملاً روشن شده است.
*با تدفین شهدا دانشگاه تبدیل به قبرستان شده، و فضای حزن و اندوه حاکم، و مانع شادی و نشاط در دانشگاه میشود.
*اولاً: حضور سه-چهار قبر چگونه می تواند فضا را به قبرستان تبدیل کند؟
ثانیاً:نشاط یکی از نشانههای عرفان ناب است. خود این شهدا از همه ما بانشاطتر بودند. اصولاً فرهنگ شهادت و طرفدارانش، بزرگترین طرفداران ایجاد نشاط و سرزندگی در جامعهاند.
ثالثاً: احساس حضور در کنار ارواح طیبه شهدا، به جان آدم نشاطی الهی و وصفناپذیر میدهد و این یکی از دلایل تأکید ما انجام این برنامه است.
*اولاً: دانشگاه فقط جای علم نیست. کلاً دانشگاه کارویژه فرهنگی-اجتماعی هم دارد. ودرهمین جهت، اعتکاف به دانشگاه مربوط میشود. نمایشگاههای فرهنگی، هنری و.. به دانشگاه مربوط میشود. و همین طور تکریم فرهنگ شهادت و ساخت زیارتگاه شهدا مربوط میشود. ثانیاً: تدفین شهدا حتی برای فضای علمی دانشگاه هم برکات زیادی خواهد داشت. اینکه دائم برایمان تداعی شود که ما به چه قیمتی امروز مشغول تحصیل و زندگی در یک کشور مستقل هستیم، و اینکه چه وظایف بزرگی در حوزه تخصصیمان بر عهده داریم، طبعاً موجب مصممتر شدنمان در فعالیتهای علمیمان میشود.
*این حرف بسیار گنگ است.
الف- اگر منظور این است که تدفین شهدا، موجب تقویت گفتمان انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی، و خط ولایت فقیه میشود، حرف درستی است، اما مشکلی ندارد.
اولاً چنین چیزی امری طبیعی است و اصلاً دست ما نیست! وقتی در جامعه، توجه به شهدا افزایش یابد، طبعاً مراجعه به وصایا، دستنوشتهها، توصیهها، سلوک و... شهدا بیشتر میشود و خط انقلاب تقویت میشود.
ثانیاً مگر اشکالی دارد که اجساد شهدا هم برای تقویت راهی که جان مبارک خود را در آن راه دادهاند، استفاده شود؟ شهدا برای حفظ انقلاب شهید شدهاند و البته اگر کسی به خاطر مخالف انقلاب بودن، با تدفین شهدا مخالفت دارد که ما در اینجا با او بحثی نداریم. باید سر اصل انقلاب با او بحث کرد.
ب- اما اگر منظور از سیاسی بودن، این است که طیفی درون انقلاب، به دیگر طیفهای درون انقلاب اجازه بهرهگیری از شهدا را نمیدهد، چنین نبوده و نیست. هرکس معتقد است بیاید حمایت کند. همه از برکات شهدا بهره خواهند برد. اگر اشکالتان فقط این است که برنامه به اسم یک طیف تمام خواهد شد، خب بیایید حضور فعال داشته باشید تا حتی این مشکل هم نباشد.
*خود شهدا بیشتر از همه ما کار سیاسی میکردند. اگر منظور، کار سیاسی صحیح و قانونی است که حضور شهدا و ترویج روحیه وظیفهشناسیشان، باعث رشدش هم میشود. اما اگر منظور از کار سیاسی، فعالیتهای غیرقانونی برای براندازی است، مقبره شهدا در دانشگاه باشد یا نباشد، مطابق قانون جلویش گرفته میشود.
**قبرستان یک محیط معنوی است، بر خلاف دانشگاه. و محدودیتهای اخلاقی دارد.
*البته وجود چند مقبره را موجب قبرستان شدن دانشگاه دانستن، بیاساس است. اما مطلب مهم اینکه اصل این تفکیک، پسزمینه سکولاریستی دارد. تفکیک قدسی-عرفی یک مفهوم غربی است. در اسلام، عرفیترین مسائل (مانند غذا خوردن، دستشویی رفتن، خوابیدن و...) جنبه قدسی دارند (احکام عبادی داریم برایشان) و مفاهیم قدسی هم جنبه عرفی دارند. البته متأسفانه در بعضی کشورهای اسلامی که سکولاریسم رسوخ کرده، مثلاً شاهد این هستیم که خانمها تنها در مساجد و قبرستانها حجابشان را رعایت میکنند و... اما در اعتقادات ما، نه مسجد و قبرستان، که همه عالم محضر خداست و نباید در آن گناه کرد.
*تدفین شهدا، در راستای آرمانهای شهداست. اینکه چند خانواده مخالف باشند که آن دلایل را زیر سوال نمیبرد.
**اولویت ندارد. به جایش باید مشکلات فرهنگی دانشگاه را حل کرد.
*ضمن اینکه این دو منافاتی با هم ندارند، ما کاری را نمیشناسیم که به اندازه ترویج زیباییهای شهادت، مشکلات فرهنگی جامعه را حل کند و تدفین شهدا را در این راستا میبینیم.
*اولاً: اگر قبلاً هم اشتباهی کرده باشیم، دلیل نمیشود که الآن جبرانش نکنیم!
ثانیاً: واقعیت این است که یک دورهای از بعد از جنگ تا سالیان اخیر، گفتمان انقلاب به حاشیه رفته بود و توجه ویژه به شهدا و بحث راهیان نور و... بعد از دوره فترتی راه افتاد.
*جایگاه زیارت قبور در دین مشخص است. کلاً ظواهر هم در دین، اهمیت دارند. حضور فیزیکی بر سر مزار بزرگان و زیارت آنها توصیه شده. مردم هم برای یادآوری عزیزانشان بر سر مزار آنها میروند، گرچه عکسشان را در خانهشان دارند.
*تفحص پیکرهای شهدای دفاع مقدس (و نیز کشتهشدگان عراقی) کار زمانبر و مشکلی است و هنوز ادامه دارد. و با حکومت جدید عراق، قرارداد همکاری داریم در این زمینه. با کمی تحقیق راجع به تفحص، موضوع حل میشود.
*استدلالی سست است. مثل این میماند که کسی بگوید «مگر ما زمان دفاع مقدس، موشک شهاب 3 داشتیم؟! ولی پیروز شدیم. پس الآن هم آن را نسازیم!» مهم این است که تدفین درجهت فرهنگ شهادت است و آن را تقویت میکند. چنین ادعایی نداریم که اگر تدفین صورت نگیرد، دیگر کسی شهید نمیشود!
*البته روشن است که کسی که ادعا میکند حدیثی هست، باید آن را بیاورد. اما در این زمینه نیز تحقیق و سوال شد. حدیثی که چنین دلالتی داشته باشد، پیدا نشد. البته حدیثی داریم که «خانههایتان را همانند قبرستان نکنید» (بحارالأنوار ج: 79 ص: 57). اما خود مرحوم مجلسی در توضیح حدیث، با توجه به بخش ابتدایی و انتهایی حدیث، میگویند 5 وجه میتوان برای این حدیث متصور شد. وجه اول را این میدانند که «از آنجایی که میت در قبر تکلیفی ندارد و نماز خواندن بر او واجب نیست فرموده اند: نباید خانه را مانند قبرستان قرار داد یعنی نباید نمازخواندن را در آن تعطیل کرد». مطلب مورد ادعا (در شبهه مورد بررسی ما) را به عنوان وجه پنجم ذکر میکنند: «بعضی حدیث را حمل کردهاند بر نهی از تدفین در خانهها» و خودشان این وجه را نمیپذیرند و به عنوان دلیل ذکر میکنند که «چرا که خود پیامبر در خانه عایشه دفن شدند».
علاوه بر همه این بحثها، به صورت رسمی از 10 نفر از مراجع استفتاء مکتوب هم کردهایم. هرچند تأیید محکم رهبر انقلاب، سوالی را باقی نمیگذارد.
*به خاطر اینکه عدهای ناشکری نکنند که نمیشود از نعمت صرف نظر کرد! این، اشکالی برای بحث تدفین شهدا نیست. مثلاً اگر یک نفر نسبت به وجودش هم ناشکری کند، دلیل بر وارد بودن ذرهای اشکال به خلقت او نمیشود که!
*اینطور نیست. البته ذیل انجام وظیفه اسلامی، از وطن هم به بهترین نحو دفاع میشود، اما به قول امام «مقام شهادت، خود اوج بندگى و سیر و سلوک در عالم معنویت است. نباید شهادت را تا این اندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم در عوض شهادت فرزندان اسلام تنها خرمشهر و یا شهرهاى دیگر آزاد شد. تمامى اینها خیالات باطل ملیگراهاست. ما هدفمان بالاتر از آن است». در مورد یک موضوع در هزار سال پیش که صحبت نمیکنیم! وصیتنامهها، مصاحبهها، دستنوشتهها، خاطرات و... شهدا به صورت مکتوب، صوتی، و تصویری موجود است. خودشان گفتهاند برای چه جنگیدهاند. فقط یک بررسی آماری روی کلمات به کار رفته در وصیتنامه شهدا، نشان میداد در 96 درصد آنها، لفظ «ولایت فقیه» وجود دارد. وجود چند نفر غیرمسلمان (که تازه بعید نیست در آن مغناطیس عظیم جبهههای اسلام، مسلمان شده باشند)، دلیل نمیشود واقعیت موجود در مورد اکثریت مطلق شهدا را انکار کنیم.
*البته باید مواظب باشیم چنین نشود. اما کلاً از هرچیز خوبی، ممکن است یکی سوءاستفاده کند. اینکه دلیل انجام ندادن آن کار خوب نمیشود. اتفاقاً جلوی چشم بودن قلهها، ظرفیت اعتراض به عملکردهای غلط را بالا میبرد.