خبرنامه دانشجویان ایران: علیرضا پناهیان در نشست هم اندیشی فعالان رسانه های دانشجویی دانشگاه های استان تهران (محرم و رسانه) به بیان نکاتی پیرامون رسانه و نقش آن در جامعه، سیاست ورزی و بیان نکاتی پیرامون شخصیت آیت الله مهدوی کنی پرداخت.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ متن سخنان وی در ذیل می آید::
ما با واقعیتی به نام جامعه روبرو هستیم که مختصات و ویژگی های خاص خود را دارد. نحوه اداره و تاثیر گذاری و عمل اجتماعی و وظیفه ما در این جامعه، مسائلی است که باید مورد توجه ما قرار بگیرند، وضع جامعه خودمان را باید بررسی کنیم، ارزیابی کنیم، همان محاسبه نفسی که برای تک تک افراد لازم است، باید برای وضع جامعه در نظر بگیریم.
رذایل و فضایلی که در فرد باید مورد توجه قرار بگیرد، در جامعه هم باید مورد توجه قرار بگیرد، امتحان هم همانطوری که برای فرد هست، برای جامعه هم هست.
به مسئله جامعه و مسائل آن باید به صورت مجزا و مستقل نگاه شود، در قرآن کریم هم دستورات مجزایی برای جامعه داده شده است؛ به عنوان نمونه، آیه 200 سوره آل عمران که آخرین آیه این سوره نیز هست، حتما این آیه شریفه و تفسیر المیزان ذیل آن را مطالعه کنید.
من خواهش میکنم که این تفسیر را حتما بخوانید، چون این بخش از تفسیر نیز یکی از قلههای آن است، اینجاست که به سخن شهید مطهری پی میبریم که این تفسیر در 100 سال آینده تازه شناخته میشود.
در این آیه خداوند میفرماید «اصبروا»، یعنی صبر کنید تک تک شما، ولی ظاهرا اگر همه ما هم آدم های صبوری باشیم، همه چیز درست نمیشود، اتفاق دیگری هم باید بیفتد؛ «صابروا»، یعنی با هم صبر کنید، یعنی با هم صبر کنید، خیلی ها فکر می کنند اگر تک تک آدم های خوب و صبوری باشیم همه چیز درست میشود، ولی این طور نیست؛ «رابطوا» یعنی هم افزایی کنید، باید تبدیل به یک جریان شوید.
در جامعه بعضی اوقات، افرادی که با ساز و کار اداری جامعه آشنا هستند، به تعبیری سیاسی هستند، یا سیاسیکاران نابکارند، جامعه را میتوانند اداره کنند، با اکثریت آدمهای خوب به فساد و تباهی بکشند، جامعه را میتوانند اداره کنند، حتی با اکثریت آدمهای خوب، آنها را به سمت منافع خودشان سوق دهند و از آنها به عنوان لشگریان بی جیره و مواجب خودشان استفاده کنند.
سعادت فرد و جامعه با توجه به اصلاح فردی فراهم نمیشود، سعادت فرد و جامعه با اصلاح فرد و جامعه است و برای جامعه باید جداگانه برنامه ریزی کرد، باید دست سیاستورزانی که با مهارتهای سیاسی و بدون صداقت فقط از مدلهای اداری جامعه خبر دارند و کارشان دائما فریب دادن و دور زدن مردم است و بر اساس ضرب المثل «از این ستون به آن ستون فرج است»، لحظه به لحظه حقایق را پنهان میکنند و ابایی از آشکار شدن آن ندارند و میگویند که «سودش را در این مدت بردیم». نباید بگذاریم چنین افرادی در عرضه سیاست راه پیدا کنند، چه برسد به اینکه در این عرصه تاثیرگذار باشند.
عرصه سیاست باید عرصه پاکیها باشد، خیلی پاک تر از جایگاهی که ما برای مربیان اخلاق و معلمان معنویت در جامعه قایل هستیم؛ یکی مربی اخلاق اگر اشتباهی کند و مثلا یک حدیث بی سند بخواند یا یک پیشنهاد ضعیف به مردم منتقل کند و یا یکدستورالعمل غلط بدهد، اثر بد دارد، ولی اثر بدش چقدر است؟ آن همه حرفهای خوب و سالم اخلاقی در جامعه پخش شود، جلوی آن را به طور طبیعی خواهد گرفت، بلافاصله اگر یک معلم معنوی اشتباهی کند، مردم معلومات معنوی زیادی در ذهنشان است، سریع واکنش نشان میدهند که «این با آن نمیخواند!» و سریعا مقدمات رفع این مشکل را پدید میآورند.
اما اگر در عرصه سیاست کسانی دچار خطا شوند، مگر به سادگی قابل بیان است؟ اگر قابل بیان باشد، به این سادگی مگر قابل اثبات است؟ اگر قابل اثبات باشد، به این سادگی مگر قابل جلوگیری است؟ اگر قابل قابل جلوگیری باشد، به این راحتی مگر قابل جبران است؟
اشتباهات سیاسی مثل دور زدن در اتوبانهاست، باید حالا حالها بروی تا دوربرگدان پیدا کنی، به این سادگی نمیشود فرمان این تریلی را بچرهانی و دور بزنی در آن واحد!
این مدلهای سیاستورزی در جامعه باید برای مردم معرفی شود و مردم آنها را بشناسند، مدلهای سیاستورزی انگلیس که از نظر جغرافیایی، سلسله جزایری بیش نیست و ارزش بحث هم ندارد، در طول این سالها در جریان سلطهاش بر بسیاری از کشورها چگونه بوده است؟ این مدلهای باید به مردم شناسانده شود، برای اینکه هر کسی آمد و شبیه این مدلها رفتار کرد، مردم سریع بشناسند.
همانطور هم باید مدلهای سیاستورزی اولیا را نیز باید بشناسیم؛ اینکه پیامبر چگونه سیاستورزی میکردند، امیرالمومنین چگونه سیاستورزی میکردند.
امیرالمومین طوری سیاستورزی میکرد که برخی میگفتند تندروست و برخی دیگر میگفتند که خیلی با ملاحظه؛ در دانشگاه تهران برخی را توضیح میدادم که برخی دانشجویان باور نمیکردند که اینقدر امیرالمومنین با آرامش برخورد میکردند، حتی در مواردی داریم که صدای مالک اشتر نیز درمیآمد.
برخی اصلا خیلی از اینها را نمیدانند؛ وقتی بدانیم و مرتبا در ذهن مرور کنیم، خودبخود روی آن تحلیل ایجاد میشود که این چه درسی میتواند داشته باشد.
مثلا منافقی بود که پیامبر به عیادتش رفت و حتی برایش طلب استغفار کرد از خدای متعال؛ یکی از اصحاب اعتراض کرد و پیامبر فرمود که خداوند متعال آورده است که تو اگر استغفار کنی ما نمیبخشیم، منتهی نگفته است که تو استغفار نکن؛ حتی پیامبر بر وی نماز میت نیز خواند؛ این را نمیتوان جز سیاستورزی چیز دیگری خواند.
وقتی که مردم ندانند شیوههای سیاستورزی را در یک حکومت اسلامی، چگونه میتوانند خود را با یک حکم و یا با یک اتفاق و یا یک تصمیم در جامعه هماهنگ کنند؟ این نیاز است که آگاه شوند و آشنا باشند با این شیوهها تا بتوانند در مواقع حساس خود را تطبیق دهند. حتی ممکن است من و شما تشخیص ندهیم وظیفه مان را وقتی که ویژگیهای سیاستورزی ولی خدا را نشناسیم.
اینها همه در تمرین روزانه و کار رسانهای محقق میشود، نه سر کلاس؛ همانطور که برای یادگیری ریاضیات نیازمند حل مسئله هستیم، با حفظیات علم ریاضی بدست نمیآید، کار رسانههم حلالمسائل بودن برای جامعه در این زمینه است، باید رسانهها، جامعه را رشد بدهند در این زمینه.
در رشد و شکوفایی و پویایی جامعه در زمانهای حساس، رسانه نقش اساسی دارد؛ رسانهها میتوانند جامعه را در یک برهه سیاسی مثلا انتخابات به افتضاح بکشند، به حدی که کسانی که شان حضورشان بسیار پایین تر از آن است که در عرصه سیاست جامعهای مثل جامعه حاضر شوند، قدرت حضور پیدا کنند و رسانه ها میتوانند این شان حضور را تا حدی بالا ببرند که افراد شایسته در این عرصه حاضر شوند.
الگویی امثال مرحوم آیتالله مهدی کنی را مطالعه کنید، ببینید چرا امام(ره) در اوج غربت درباره ایشان فرمودند: «ما به ایشان ارادت داشته، داریم و خواهیم داشت».
الان متوجه میشویم که امام(ره) چرا اینگونه درباره آینده آیتالله مهدوی کنی نظر دادند؛ بررسی کنید که اصلا چه شد که امام(ره) آن متن کوتاه درمورد آیتالله مهدوی کنی را فرمودند؟ ایشان شخصیتی ناشناحته است که باید مورد بررسی و مطالعه قرار بگیرند به عنوان یک الگو.
رسانه میتواند فضا را طوری طراحی کند که مردم از چنین افرادی الگو بگیرند و گرنه عدهای میآیند و فضا را طوری به هم میزنند و هر چه میخواهند میگویند و کارهای زشتی که متاسفانه ما در جامعهمان شاهد آن بودیم.
رسانهها میتوانند طوری فضای خفقان در جامعه ایجاد کنند که دیکتاتورها حتی نمیتوانند این کار را انجام دهند؛ مثلا اجازه اینکه یک جوان و دانشجو حتی یک انتقاد صنفی داشته باشد را نمیدادند، انقدر حمله و بمباران سیاسی روی آن شکل میگرفت و متهمش میکردند به این جناح و آن جناح که در وصیتنامه خود مینوشت در عرصه سیاست نروید!
نتیجه آن هم این شد که مشارکت در انتخابات در اواخر دوره اصلاحات کاهش پیدا کرد؛ اولش میگفتند که ما میخواهیم هیجان سیاسی درست کنیم، اما تبدیل شد به خفقان سیاسی.
اما الان دارند دوباره این کار را انجام میدهند و این رفتار پلید و شوم را ادامه میدهند؛ متهم کردن افراد به عمل شنیع منافی عفت، شلاق دارد، سه نفر آمدند و شهادت دادند که فلانی، فلان کار را انجام داده است، گفتند پس نفر چهارمتان کجاست؟ گفتند که در راه است و دارد میآید؛ قاضی گفت پس فعلا این سه نفر را شلاق بزنید، گفتند که صبر کنید، نفر چهارم در راه است و الان میرسد، قاضی پاسخ داد: مگر نگفتیم تا چهار نفر نشوید شهادت قبول نیست؟ پس چرا شما سه نفر شهادت دادید؟ اینها را شلاق بزنید، اگر نفر چهارمی در کار باشد، تا نیاید، فعلا اینها شلاق میخوردند، چون سه نفری شهادت دادند، در حالی که باید چهارنفری شهادت بدهند.
چرا اتهام میزنید؟ اتهام زنی برای یک عمل منافی عفت بدتر است یا اتهام زنی در عرصه سیاست؟ آنجا باعث خفقان روانی جامعه میشود.
دانشجو به عنوان یک عنصر آزاد و عدالت پیشه، اینجا میتواند خیلی مثمر ثمر باشد، اصلا مشی دانشجو عادلانه است؛ باید بیاید و در عرصه سیاست داوری کند و بگوید که چرا شما حرف زیاد و کم میزنید؟ چرا متهم میکنید؟ چرا یک طبقهبندی ناروا در جامعه ایجاد میکنید که چند روزی و چند صباحی به نفع شما شود؟ دانشجوها اجازه ندهند که عرصه سیاست، عرصه سیاهی شود.
یعنی دانشجو بیاید و بگوید که شما گفتید «شما فلانیها!» منظورتان کی بود؟ شما تک نفری دارید این حرف را میزنی و حرفت اشتباه است، دانشجو در این فضای سیاسی، هم آرامش ایجاد کند و هم شفافیت؛ اینها با هم است. نمیشود آب را زلال کرد با شلوغ کردن. شفاف شدن آب در برکه، لازمه اش این است که آب را به هم نزنیم، با ادبیاتی که حداقل سوءتفاهم باشد، البته خدا لعنت کند کسانی را که مقدار سوءتفاهمها را افزایش میدهند، اگر ما هم نفرین نکنیم، نفرین الهی با آنها هست.
برخی کارشان همین است که مقدار سوءتفاهمها را افزایش دهند تا یک چیزی گیرشان بیاید، دعواها را زیاد کنند و کسی که خودش خوبی نداشته باشد، این کار را میکند و کسی که خودش خوبی نداشته باشد زیادی به بدی این و آن گیر میدهد و اگر کسی بدی نداشته باشد، نیازی ندارد که به بدی این آن گیر بدهد.
دانشجویان و رسانهها باید بیایند و داوری کنند که کدام سخن سیاسی به ثواب بود و کدام نبود، کدام سخن قول سدید بود کدام نبود. این رسالت بزرگ دانشجویان عزیز است؛ متاسفانه در حوزههای علمیه، طلبهها این طور فعالیتهای سیاسی که دانشجویان دارند را ندارند، هم سن و سال شما هستد اما این فعالیت سیاسی که در دانشگاهها است و خب هم هست در حوزههای علمیه هم باید رواج پیدا کند، آنجا این فضا آرام است، البته فهم سیاسی دارند ولی تشکل سیاسی نیست، البته من نمیخوام بگویم حتما تشکل سیاسی در حوزه شکل بگیرد، اما نفس این پویایی و حساس بودن طبقه جوان، خوب است.
دانشجوی دلسوز و اصلاح منش به دنبال اصلاح فضای سیاسی کشور است و حتما از جانب جریانهای خاص سیاسی تهدید میشوند، تضعیف خواهند شد و تهمت به آنها زده خواهد شد ولی ما که نباید از این تهمتها بهراسیم، روحیه جوان، یک روحیه آزاد منش است، پای آن هم ایستاده است، بیاید چه کند؟ بگوید که من وظیفه خودم میدانم که یک خبر سیاسی و یک تحلیل سیاسی را منتقل کنم، غیر از اینکه درباره اشخاصی که در عرصه سیاست هستند نظر بدهم، باید فضای سیاسی و رسانهای جامعه را نیز بهبود ببخشم. این کار طول میکشد.
فضای مطبوعات ما الان فضای نوعا منصفانهای نیست، فضای باندی جناحی است، با دو جناحی که اصلا معلوم نیست که واقعیت داشته باشد به معنای جناحهای فراگیر؛ من بارها قبلا گفتم که یک گروهی، اسم خودشان را گذاشتند اصلاحطلب و اسم بقیه جامعه را گذاشتند اصولگرا و گفتند ما همین دوتا هستیم؛ خب شما دو تا که نمیشود! وزن کشی کنید، بعد همه آن طرف سازماندهی شده هستند و این ور هر کسی علیه انها حرف زد، حتما اصولگراست! این سخن غیر منصفانهای است.
همینطور بارها خواستند که به مرحوم آیتالله مهدوی کنی برچسب بزنند و ایشان را نماد اسلامی آمریکایی و ضد ولایت فقیه معرفی کنند اما ایشان آخر بازی برد و رو سیاهی به ذغال ماند.
مسلما اگر شما اقدام کنید به کار رسانهای با توجه به اهمیت کار جامعه و اهمیت کاری که باید در عرصه سیاست وجود داشته باشد و اهمیت گفتگوی سیاسی و ادبیاتی که باید در جامعه رواج داشته باشد، کار بسیار ارزشمند و تاریخی است که فقط هم از شما بر میآید.
اگر شما این رسالت تاریخی را به خوبی انجام دهید، آینده بسیار درخشانتری در انتظار جامعه ما خواهد بود.