به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پاسخ به این سوال که چرا در دهه 60 فرمان تاریخی ازدیاد نسل توسط امام(ره) صادر شد؟ موضوع یادداشت مصطفی خانی است که در ادامه می آید::
آیا ایشان درک صحیحی از وضعیت مردم جامعه نداشتند؟ و نمی دانستند که ظرفیت های موجود برای زندگی معمولی همان میزان جمعیت هم مناسب نبود؟ پاسخ این سوال منفی است!
حضرت امام خمینی(ره) با درک صحیح و استراتژیک از سطح زندگی جامعه ایرانی پس از انقلاب اسلامی فرمان تاریخی ازدیاد نسل را صادر نمودند. ایشان با نگاهی فرا زمانی، آینده و بقاء انقلاب مردمی ایران را در ازدیاد نسل می دیدند.
با نگاهی ساده به بحث های مرتبط با علوم امنیتی و جامعه شناسی در می یابیم که پس از جنگ جهانی دوم و ظهور ابرقدرت های(البته پوشالی) در عرصه بین المللی سه عامل به عنوان عوامل بازدارنده مطرح شدند. عوامل بازدارنده عبارتست از مجموعه عواملی که مانع از بروز حملات نظامی، حملات اقتصادی و هرگونه آسیب احتمالی از کشور های دیگر می شود.
البته در تاریخ بشریت عواملی همچون عامل جمعیت، منطقه جغرافیایی و عامل اقتصادی از اصلی ترین عوامل بازدارنده بودند. اما با پیشرفت بشریت در زمینه تکنولوژی جنگ افزار ها و همچنین فرآیندهای اقتصادی، این عوامل شکل جدیدی به خود گرفتند. در حال حاضر نیز این سه عامل به عنوان عوامل اصلی بازدارنده شناخته می شوند:
- بمب اتم
- جمعیت
- اقتصاد
همانطور که گفته شد، پس از جنگ جهانی دوم و دستیابی بشر به سلاح هسته ای دست یافت و کره زمین به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شد. در این میان می ماندند کشور های مستقل یا بی طرف. مسابقه تسلیحاتی و صنعتی دو ابر قدرت نیز، نیاز آنها را به مواد اولیه دو چندان می کرد. پس کشورها نمی توانستند اعلام بی طرفی کنند. یا می بایست داوطلبانه مواد خام و ثروت های ملی خود را به یکی از طرفین تقدیم می کردند و یا توسط یکی از آنها اشغال نظامی و چپاول می شدند.
کشور ایران نیز در این جنگ اعلام بی طرفی نمود. اما با وجود پادشاهان بی کفایت و خود کامه ای چون خاندان پهلوی عملا چنین ادعایی از سوی ابر قدرت ها بشوخی گرفته شد. از آن پس کشور ایران که در یکی از حساس ترین موقعیت های جغرافیایی کره زمین قرار گرفته است مورد طمع ابر قدرت های استکباری قرار گرفت. چندین بار مورد اشغال نظامی هریک از طرفین قرار گرفت و ثروت های ملی مردم نیز توسط مستکبرین به غارت رفت.
مردم ایران که از بی کفایتی پادشاهان ایرانی به ستوه آمده بودند زمینه سازی انقلاب اسلامی ایران را فراهم آوردند. با وقوع انقلاب اسلامی چشم طمع مستکبرین نسبت به ایران بیشتر شد و هرکدام از طرفین کوشیدند تا با انجام کودتای داخلی نیروهای نزدیک به خود را بر دلوت ایران مسلط نمایند. از آنجایی که انقلاب اسلامی ایران تحت مدیریت واحد امام خمینی(ره) بود، مستکبرین موفق به انجام کودتای سیاسی در ایران نشدند. پس به فکر تسخیر نظامی ایران افتادند.
انقلاب بتازگی رخ داده و سیستم دفاعی کشور از هم پاشیده بود. مستشاران امریکایی از ایران رفته بودند و کارشناسان ایرانی قدرت تعویض حتی یک پیچ را هم در صنایع نظامی نداشتند. سیستم دفاعی نیز کاملا متکی به تجهیزات پیشرفته امریکایی بود و متخصصان داخلی کوچک ترین توانایی در این زمینه نداشتند.
اینگونه بود که ایران تبدیل شد به یک هدف آسان برای حمله نظامی ابر قدرت ها. صدام به نمایندگی از دو ابر قدرت وظیفه حمله ایران را تقبل و با حمایت های شوروی و غرب به ایران حمله کرد. از اینجا به بعد را همه می دانیم. اما چرایی فرمان انقلابی امام(ره) در همین جا مشخص می شود. ایران به عنوان کشوری که بتازگی انقلاب را تجربه کرده، سیستم اقتصادی و نظامی اش فروپاشیده و مشغول پاکسازی سران طاغوت از نظام اداره کشور است از سوی دیگر نیز توانایی علمی و تسلیحاتی لازم را نیز برای تولید سلاح هسته ای وجود ندارد. نظام اقتصادی نیز بحران های شدید پس از انقلاب و زمان جنگ را تجربه می کند.
به این ترتیب دو مورد از عوامل بازدارنده یعنی عامل تسلیحاتی(اتمی) و اقتصادی از لیست خارج شده و عامل جمعیت به عنوان کارآمدترین گزینه برای بقای انقلاب اسلامی ایران، توسط امام(ره) انتخاب می گردد.
هرچند این تدبیر با کم کاری و ندانم کاری های مسئولین وقت بعدها به عنوان یک تهدید به مردم معرفی شد. دولت بجای فراهم آوردن امکانات مناسب برای تربیت نسل کار آمد از فرزندان انقلاب، سیاست های تک فرزندی و دو فرزندی را در پیش گرفت. این درحالی است که کشور چین با تکیه بر همین گزینه و نیروی انبوه تربیت شده در داخل، امروزه به عنوان یک ابر قدرت جهانی اعلام وجود کرده است.
مسئولان وقت درآمدهای نفتی را بجای توسعه زیرساخت های آموزشی و تربیتی، صرف واردات بی رویه کالاهای لوکس و تجملاتی کردند و بجای تکیه بر ظرفیت های داخلی تمام تدبیر و امیدشان بر گوشه چشم غربی ها بود. سرمایه های ملی در اختیاری گروه اندکی از مردم قرار گرفت. فاصله طبقاتی روز به روز بیشتر و زندگی اشرافی با ظاهری جدید به میان آمد. اینگونه بود که یک فرصت، با ندانم کاری مسئولان به تهدید تبدیل و جامعه ایرانی را با مشکل کمبود نیروی کارآمد و پیری مواجه کرد. از این رو می طلبد مسئولان فعلی با تدبیر مقام معظم رهبری، زمینه های لازم را برای ازدواج جوانان و تربیت نسل مفید را در اولویت دستور کاری خویش قرار دهد.
به نظر موضوع بطور جامع بررسی نشده است بلکه سعی شده است متناسب با زمان موضوع مورد تطبیق و تفسیر قرار گیرد
به این دلایل:
1- منظومه فکری امام با آنچه به عنوان عوامل بازدارنده قدرت مرقوم داشته اید متفاوت است امام طور دیگری می اندیشید اگر آنگونه که می گویید بود نباید انقلاب میکرد و تشکیل نظام می داد ... به نظر امام عوامل قدرت چیرزهای دیگری بودند، در جناح مومنان شرط پیروزی سپیدی باور است نه سیاهی لشگر
2- اهرم بازدارنده ازدیاد جمعیت یک پروژه بلند مدت است که حداقل بعد از 20 سال جواب می دهد در حالیکه بازسازی نظامی و اقتصادی زودتر از آن قابل انجام است چنانچه الان جمهوری اسلامی الان به عنوان قدرت منطقه ای تثبیت شده است ولی آثار نامطلوب ازدیاد انفجاری جمعیت همچنان باقی است و چندین سال طول می کشد تا جبران شود اگر این دفعه از اون طرف نیوفتیم
به نظر سیاست متعادل افزایش دائمی بهتر از این افراط و تفریط است. زمانی مدسه ها سه شیفته کار می کردند باز جا کم بود الان چند مدرسه رو جمع می کنند یکی درست نمیشه
شاید تصمیم امام (که مستندش هم اشاره نشده) دلایل دیگری داشته است