تاریخ انتشار: شنبه 1393/11/04 - 06:35
کد خبر: 155523

مصطفی میراخوری

دولت و چگونگی جبران شیب نزولی

دولت و چگونگی جبران شیب نزولی

صحبت های اخیر رئیس جمهور پیرامون رفراندوم و همچنین آرمان و اصول را با توجه به کنش های دولت یازدهم در دو چارچوب می توان بررسی کرد. موضوع اول باز می گردد به بحث مسئله هسته ای و چارچوب دیگر در خصوص موضوع حصر است.

خبرنامه دانشجویان ایران: مصطفی میراخوری*// رفتار اخیر دولتیان و حامیان دولت که طیف وسیعی از فتنه گران و مخالفان و بعضا نان به نرخ روز خوران را تشکیل می دهد چند برداشت را به ذهن متبادر می کند. صحبت های اخیر رئیس جمهور پیرامون رفراندوم و همچنین آرمان و اصول را با توجه به کنش های دولت یازدهم در دو چارچوب می توان بررسی کرد. موضوع اول باز می گردد به بحث مسئله هسته ای و چارچوب دیگر در خصوص موضوع حصر است.

در باب مسئله هسته ای؛

دولت یازدهم در حالی روی کار آمد که دو مسئله را محور شعارهای خود قرار داده بود، مسئله ی هسته ای و همچنین بهبود وضعیت اقتصادی با استفاده از حل پرونده هسته ای ایران. حسن روحانی در برخی از تبلیغات خود صراحتا اعلام می داشت، اگر می خواهید که تحریم های هسته ای ادامه یابد به من رای ندهید. عملکرد دولت یازدهم در زمینه های مختلفی که به هرکدام وزارتخانه ای هم شکل گرفته است، نشان می دهد که دولت فعلی یک دولت ضعیف است. دولت یازدهم برای جبران ضعف های خود مجبور است که رویکردی نمایشی از عملکرد خود به نمایش بگذارد، لذا دولت نیاز دارد در هر زمینه ای که احساس می کند ممکن است نسبت به آن نقدی وارد شود و یا اینکه ممکن است که پای دولت بلغزد، این نمایش را به خوبی اجرا کند، که بخش مکمل آن خود را در قالب مظلوم نمایی خود را نشان می دهد و بخش دیگر آن را پوپولیسم مردم مدار.

مظلوم نمایی دولت، همواره در سخنان رئیس جمهور به چشم می خورد. اینکه دولت مدام در خصوص مسائل مختلف به دنبال ایجاد دوقطبی می باشد و یکی از طرفین این دو قطبی یا منتقدین قرار میگیرند یا مجلس. در مسئله ی هسته ای و انتخاب وزرای علوم این مسئله به خوبی خود را نشان داد. دولت یازدهم عملکرد موفقی در بحث هسته ای نداشته است. هم تحریم ها تمدید و گسترش یافت و هم ایران از بسیاری از حقوق خودش کوتاه آمد.

دولت یازدهم که پس از گذشت حدود یکسال از نمایش هسته ای متوجه شده است که راهی که انتخاب کرده است نمی تواند مسیر رسیدن به بهبود وضعیت اقتصادی باشد؛ این راه حلال مشکلات کشور نیست و مجریان شعارهای دولت در مقام عمل حرفی برای گفتن ندارند.

خروج از این وضعیت نیازمند این است که قبح زدایی از منافع و آرمان ها و اصول کم کم صورت پذیرد. این سناریو ابتدا توسط حامیان اصلاح طلب دولت پرده برداری شد. سخنان زیباکلام، شیرزاد و هرمیداس باوند در دانشگاه تهران و همچنین برخی دیگر از اصلاح طلبان این مسئله را به خوبی نشان داد. گام دیگر را حسن روحانی به وضوح برداشت. اینکه رئیس جمهور در سخنان خود بحث آرمان را از منافع جدا می داند و می گوید که آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست عامل دیگری بود که نشان داد، دولت یا درک روشنی از آرمان و اهداف ندارد و یا اینکه کمرنگ کردن و نامهم جلوه دادن این مسئله را مد نظر قرار داده که فرض دوم محتمل تر است.

رصد روزنامه های اصلاح طلب در روزهای گذشته که اکثرا تیتری با عنوان توافق هسته ای در 22 بهمن را انتخاب کرده بودند و یا برخی دیگر که تیتر رفراندوم هسته ای در مترو را برگزیده بودند نشان دهنده همین مسئله است.

در باب رفع حصر؛

رئیس دولت در تریبون های مختلف که احساس کرده است، مخاطبانش قرابت موضوع بیشتری با رفع حصر دارند و ممکن است مورد تشویق قرار گیرد، مستقیم و غیر مستقیم در خصوص موضوع حصر صحبت کرده است. اما مجری اصلی پروژه رفع حصر علی مطهری است. مطهری نه به واسطه پدرش معروف شده است و نه به واسطه نماینده مجلس بودنش. مطهری صرفا به جهت اینکه نمی داند به کدام طرف باید برود و همواره چپ گزین است، مورد پسند قرار گرفته است. علی مطهری در این سال های به اسم دفاع از نظام، گل به خودی های زیادی زده است. داد و قال های بی مورد وی در جلسات دانشگاهی اصلاح طلبان و در مجلس شورای اسلامی پیرامون مسئله حصر و دایه مهربان تر از مادر شدن وی، یا نشان از سادگی بیش از حد مطهری است یا علامتی است که اجرای یک پروژه را نشان می دهد.

اصلاح طلبان به صراحت دولت یازدهم را تابع خود می دانند و بیان می دارند که این دولت رحم اجاره ای آنهاست. اصلاح طلبان از این رحم اجاره ای باید نهایت استفاده را ببرند تا هم موسوی و کروبی را از این رحم متولد و هم اینکه خود را مجددا احیا کنند.

احیای اصلاح طلبان زمانی صورت میگیرد که روحانی پازل دوقطبی دولت – مجلس را تکمیل کند. طرح کلی این پازل در پروژه مظلوم نمایی دولت در مسئله وزارت علوم خود ریخته شد و پس از آن در رای گیری های چهارگانه بخشی از آن تکمیل شد و بخش دیگر آن با اقدامات مطهری در حال کامل شدن است.

و اما رفراندوم...

با توجه به دو موضوعی که در بالا گفته شد، می توان علت مطرح شدن برگزاری همه پرسی در مسائل مهم را توسط مورد بررسی قرار داد.

عملکرد ناموفق دستگاه دیپلماسی ایران در مذاکره با کشورهای 1+5 و راه گشا نبودن این مذاکرات موجب گردیده است تا دولت بخواهد مسئله هسته ای را بر گردن مردم بیندازد و به نوعی مردم را مستقیما با بحث هسته ای درگیر نماید. اینکه رئیس جمهور در سخنان خود صراحتا اعلام می کند که موشک و سلاح اقتدار نمی آورد و اقتدار را به مسئله معیشت مرتبط می سازد، نشان از این دارد که این بار مردم باید سپر اصلی مقابله با تحریم ها باشند. سخنان روحانی درباره سانتریفیوژ آرمان و اصول نیز این تعبیر را به ذهن متبادر می کند که دولت معتقد است توقف روند غنی سازی ضربه ای به کشور وارد نمی کند و متضرران اصلی مردم هستند.

مسئله ی دیگر برداشت سیاسی اما در حوزه سیاست داخلی است. بیان واژه رفراندوم از سوی بسیاری از اصلاح طلبان با واکنش مثبت رو به رو شد. علت این نوع واکنش برداشت منفعت طلبانه آنها بود.اصلاح طلبان خوب می دانند که موسوی و کروبی به عنوان سران فتنه، در صورت رفع حصر که انجام آن منوط به نظر دادگاه است؛ برای آنها مهره سوخته به حساب می آیند، لذا بیش از آنکه آزادی آنان برایشان سودمند باشد، حصرشان می تواند به اصلاح طلبان کمک کند تا نقش اپوزوسیونی خود را به خوبی ایفا کنند و در این راه از دولت نیز کمک بگیرند؛ اینکه آنها نقطه اشتراک خود و رئیس جمهور را پیدا کرده اند و از نگاه ناقص روحانی به مقوله اعتدال، حداکثر سود را می برند گواه این مدعاست.

در اصول 59، 110 و 177 قانون اساسی در خصوص رفراندوم به صراحت صحبت شده است. اصل 59 قانون اساسی رفراندوم را منوط به تصمیم دو سوم مجموع نمایندگان مجلس دانسته است. اینکه رئیس جمهور با اطلاع و یا بدون اطلاع از تبعات مطرح کردن موضوع همه پرسی، این مسئله را مطرح کرده است مجال بیشتری می طلبد، اما هرچه که هست، این اقدام این تصور ذهنی را در بین مردم ایجاد می کند که دولت به دنبال مراجعه به رای مردم است اما نمایندگاه چنین خواسته ای را ندارند؛ در نهایت مجددا پروژه تقابل رنگ و قوت بیشتری به خود می گیرد.

علی مطهری نیز در این زمینه کم تاثیرگذار نبود. صحبت های وی و پس از آن مظلوم نمایی رسانه های اصلاح طلب و متهم کردن مجلسی ها، ابعاد دیگر را آشکار می کند.

علت اصلی پرداختن به موضوعات فرعی توسط دولت را تنها می توان در یک اصطلاح جستجو کرد؛ پوپولیسم. در حالی که مردم کشور با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند و اوضاع اقتصادی کشور به گونه ای که تغییر در زندگی مردم پدیدار شود، بهبود نیافته مطرح کردن مسائلی این چنین از سوی دولت و حامیانش همچون علی مطهری نوعی عوام فریبی محسوب می شود. اصلی کردن مسائل فرعی و بزرگ کردن آن توسط سیاسیون خیانت بزرگی است که اگر سنگ بنای آن تخریب نشود می تواند مخرب باشد.

*دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
به جای اینکه کارکرد گرایانه حرف بزنیم، تکلیف گرایانه حرف می‌زنیم!
توصیه چند دانشگاه برتر جهان به دانشجویان جدید
بزرگترین «آی.سی.یو» کرمانشاه افتتاح شد
نتایج اولین عمل پیوند چشم دنیا منتشر شد
اعمال شب و روز ۱۷ ربیع‌الاول
کاراته قهرمانی آسیا؛ اباذری دومین فینالیست کاراته ایران
یامگا مقابل استقلال به فوتبال بازگشت!
جزئیات ارائه دروس عمومی به دانشجویان علوم پزشکی از مهر ۱۴۰۳
واکنش عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به اظهاراتی درباره مصوبه کنکور
عراقچی راهی نیویورک شد
مشارکت مردم از طریق شرکت‌های سهامی عام پروژه افزایش می‌یابد
صعود ۳۱ دلاری اونس جهانی در معاملات امروز
اعلام فراخوان جذب نخبگان در دانشگاه فرهنگیان در هفته آینده
بودجه سال ۱۴۰۴ در سه بخش به مجلس تقدیم می‌شود
اعلام ترکیب استقلال و نساجی
جایزه جهانی هم مخالفان زاکانی را راضی نکرد
افزایش خشونت در ایالات متحده
ارسال ۴۷ پرونده دارای احکام انضباطی اخراج از دانشگاه دانشجویان به وزارت علوم
معرفی ۶ کتاب تحسین شده ازجانب رهبر انقلاب در ویژه برنامه کتاب یک
هدایای عجیب شهردار و استاندار کرمانشاه به قهرمان المپیک/ شکلات خوری و زمینی که ۱۱ صاحب داشت!
تلاش برای تأمین اعتبار خرید گندم برای سال زراعی آتی
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top