قوانین خوبی در این زمینه مصوب شده، اما ما مشکل اجرا داریم یعنی بعد از مرحله قانون گذاری که وارد تدوین آیین نامه ها می شویم تازه دچار مشکل می شویم. در قانون افزایش بهره وری کشاورزی صراحتا اعلام شده است که دولت باید در جهت شفاف سازی بازار کشاورزی و کمک رسانی به حوزه کشاورزی اقدامات لازم را به عمل بیاورد. در نتیجه در حوزه ی قانون گذاری بیکار ننشسته ایم و این اقدامات صورت گرفته است. اما در موضوع شبکه های دلالی خود دولت تا حدودی کم کاری انجام داده است. چون به علت عدم نظارت دولت و رها کردن موضوع؛ اکنون واسطه ها در لایه های مختلف بازار کشاورزی نفوذ کرده اند.
اینجا وظیفه سیستم بازرسی ماست که جدی تر اقدام کند و برخورد سنگینی با این افراد صورت پذیرد. پیشنهاداتی هم از جانب ما به مسئولین مربوطه داده شده است که در جهت رصد نحوه تولید محصول، کیفیت و استاندارد آن شبکه ای بوجود بیاید و بر اساس آن کشاورز شماره ی عضویت بگیرد و عضو آن سامانه شود و محصولش را نیز ثبت کند پس از آن محصول رصد می شود که در چه شرایطی و چه قیمتی خرید و فروش شده است. و در نهایت این تا زمان مصرف تمام مسیرش پایش شود تا مصرف کننده بر اساس آن مطمئن باشد که جنسی که خریداری می کند با قیمت واقعی آن است و همان جنس امکان ندارد در مغازه ای جلوتر با قیمتی دیگر فروخته شود.
من باز هم تاکید می کنم که در عرصه ی قانون گذاری اقدام شده است و در حوزه ی اجرا با مشکل رو به رو هستیم. دولت تلاش هایی را انجام داد بحث سازماندهی اصناف و مصوب شدن قانون اصناف هم به این موضوع کمابیش کمک کرد. اما به صورت کلی همچنان موضوع سر جای خود هست و باید این سامانه به زودی راه اندازی شود و شبکه شفاف اطلاع رسانی بوجود بیاید تا پایش توزیع بازار را رعایت بکند.
متاسفانه تولید در ایران دچار نوساناتی است. و همچنین بحث خدمات در دنیا همیشه عده ی زیادی از مردم را به خود درگیر می کند. با توجه به آمار جهانی هم همین گونه است که در بین بخش های خدمات، صنعت تولید و کشاورزی اگر بخواهیم از لحاظ درصد اشتغال مقایسه ای داشته باشیم مشاهده می کنیم که رتبه ی اول اشتغال از لحاظ فراوانی در اختیار خدمات است، بعد از آن صنعت و تولید و سپس کشاورزی. قاعدتا چون سوددهی و بازار کار بیشتری در بخش خدمات وجود دارد و نیاز کمی به سرمایه دارد و حتی در برخی موارد حتی سرمایه ای نمی خواهد با اقبال بیشتری مواجه می شود. به هر حال واسطه گری هم به نوعی شغل خدماتی محسوب می شود و از این نظر فرقی با بقیه ی شغل ها ندارد. وقتی هم ما دچار نوسان می شویم افرادی که در بخش خدمات شاغل هستند به علت اینکه سرمایه گذاری کمتری داشته اند و خیلی راحت و سریعتر می توانند نوع فعالیت خود را تغییر دهند؛ استقبال در بخش خدمات بیشتر است.
دلالی و واسطه گری به نفسه بد نیست، ولی نوعی که مد نظر شماست نوعی سو استفاده از عنوان واسطه گری ست و معمولا به این دلیل به وجود می آید که سیستم عرضه و تقاضا در بازار درست عمل نمی کند. شما قیمت را تابعی از نمودار عرضه و تقاضا می دانید و هرجا نمودار عرضه و تقاضا به هم برسند ما می توانیم قیمت را پیش بینی کنیم. اما در بازار و علی الخصوص محصولات کشاورزی، غالبا چون سیستم انبارداری و صنایع تبدیلی ما ضعیف است، در یک زمان و به صورت یکجا و انبوه محصول وارد بازار می شود و کشاورز مجبور است که محصولش را بفروشد. دلیل آن هم این است که نمی تواند از آن نگهداری کند و انبار و شرایط نگهداری برای او وجود ندارد و در نتیجه کشاورز چاره ای ندارد جز اینکه آن را به کمترین قیمت به سیستم دلالیِ بازار بفروشد. بعد از خریداری این محصول توسط دلال آن را به همان قیمتی که خودش تعیین می کند به فروشنده می رساند. در نتیجه خریدار هم چون مجبور است غذای روزانه ی خود را تامین کند به هر شکل ممکن می خواهد محصول را خریداری کند درنتیجه زیر بار قیمت تعیینی دلالان می رود و خواه ناخواه دلال به مقصود خود می رسد.
* گفتگو از سعید عشوندی