آخرین حضور روحانی در دانشگاهها را میتوان حضور وی در آیین بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی ایران دانست. در این دیدار نیز نمایندگان انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، جامعه اسلامی و بسیج دانشجویی فرصت بیان دیدگاههایشان را نیافتند.
خبرنامه دانشجویان ایران: اولین حضور رؤسای جمهور در دانشگاه به منظور سخنرانی باز میگردد به پنج شنبه ۱۴ اسفند ۵۹ که ابوالحسن بنی صدر در سالمرگ دکتر محمد مصدق.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ او پس از آنکه به روستای احمدآباد رفت و دسته گلی نثار مزار وی کرد به سمت دانشگاه تهران آمد. مراسمی که البته صرفاً دیدار با دانشجویان نبود و اقشار مختلف دیگری از مردم نیز در آن حضور داشتند. ولی طبیعتاً حضور دانشجویان پر رنگتر بود. جلسهای که برای بنی صدر بدشگون بود و با فاصلهٔ چند ماه بعد از آن طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر در مجلس شورای اسلامی مصوب شد. و از این جلسه نیز با عنوان یکی از علل تصویب این طرح میتوان نام برد. چرا که دادگستری بعد از تحقیقات خود، اعلام کرد این واقعه یک حرکت سازمان یافته و از پیش طراحی شده علیه انقلاب و خط امام بوده است.
دوران ریاست جمهوری بنی صدر دوران کوتاه و پرتلاطمی بود. او در همین دوران کوتاه نیز تلاش داشت تا بتواند از ظرفیت جوانان و به ویژه دانشجویان در جهت اهداف خود و جریان منافقین بهره گیرد. در گزارشهایی که از روز ۱۴ اسفند ۵۹ منتشر شده، به روشنی اشاره شده است که اکثریت شرکت کنندگانی که علیه حزب جمهوری و شخص شهید بهشتی شعار سر میدادند، جماعتی با سنین بین ۱۴ تا ۱۸ سال بودهاند که مشخصاً تحت تأثیر جریان رسانهای منافقین قرار داشتهاند.
این به این معناست که از همان ابتدای انقلاب قدرت جریان دانشجویی و حق طلبی و مبارزه با ظلم و فساد به عنوان آرمانها و اصول این جریان مورد توجه دولتها و دستگاههای رسانهای آنها بوده است. جنبش دانشجویی به خصوص در برخی برههها قدرت زیادی در جهت دهی و رهبری افکار عمومی در جامعه داشته است و به همین علت، همواره مورد توجه سیاسیون و به ویژه دولتها بوده تا بتوانند از قدرت آن بهره برداری کنند.
دوران ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای
در دوران ریاست جمهوری رهبر انقلاب دیدارهای ایشان با دانشجویان علی رغم مشغلههای زیاد ادامه مییابد. ایشان که پس از شهادت آیت الله مرتضی مطهری به توصیهٔ امام (ره) مورد مراجعه دانشجویان قرار گرفته بودند، در این دوران نیز دیدارها و حضور خود در فضای دانشگاه را استمرار میبخشند و در دانشگاههای تهران، علم و صنعت، تربیت مدرس و صنعتی شریف حضور پیدا میکنند.
البته این دوران مصادف با جنگ هشت ساله تحمیلی است و فضای دانشگاهها نیز به شدت متأثر از آن دوران. البته در همین سالها هم توجه دولتیان به دانشگاهها بسیار محدود و سطحی است. و همه چیز خلاصه میشود در پیامی که سالانه در ۱۶ آذر ماه وزرای بهداشت و آموزش عالی صادر میکنند. و البته این پیامها نیز همواره با کلی گویی همراه است.
دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی
پس از ارتحال امام (ره) و با به ریاست جمهوری رسیدن هاشمی و آغاز دوران سازندگی، اندک اندک چرخ فعالیتهای سیاسی مجدداً به گردش میافتد. اما این بار بر خلاف گذشته، این دولت است که اقبالی به دانشگاهها ندارد.
هاشمی که در آن دوران خود را در اوج اقتدار میبیند، نیازی به حضور در دانشگاهها نمیبیند و اساساً سبد رأی خود را عامهٔ مردم میداند. در این دوران است که فضای دانشگاهها نیز با یک رکود و اختناق روبرو میشود. فضایی که انتقاد از دولت انتقاد از نظام و انقلاب قلمداد میشود، فضایی بسته و امنیتی. در این دوران دفاتر تحکیم وحدت منتقدان اصلی دولت و سیاستهای هاشمی رفسنجانی هستند.
اما برخورد هاشمی به گونهای است که اگر انتقادی به صورت جدی از سوی دانشجویان وارد میشد، هاشمی که همزمان با ریاست جمهوری تریبون قدرتمند نماز جمعه را نیز در اختیار داشت، بلافاصله و در جمعه بعد به این اتفاق واکنش نشان میداد.
در این سالها، هاشمی تنها یک بار در دانشگاه حضور پیدا میکند. هاشمی پس از گذشت پنج سال از دوران ریاست جمهوریاش در ۱۶ آذر ۱۳۷۳ در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاههای علوم پزشکی کشور حضور یافت. او در این سخنرانی تاکید کرد که حضور بسیجیان در دانشگاهها نوید حضور اسلام و انقلاب در آینده کشور است و دانشجویان بسیجی باید به همگان ثابت کنند که بسیج در همه صحنهها از جمله صحنه علم و دانش نیز سرآمد است. این سخنرانی حاشیه ای نداشت و شبیه دیگر سخنرانیهای رسمی رئیس جمهور بود. هاشمی هم چنین یک بار هم در دانشگاه امیرکبیر حضور یافت و در جمع دانشجویان این دانشگاه سخنرانی کرد.
دوران ریاست جمهوری خاتمی
خاتمی که از همین اختناق سیاسی دوران هاشمی برای رأی آوردن بهره برده بود و طیف زیادی از دانشجویان را به عنوان حامی در پشت سر خود داشت اولین بار در سال ۱۳۷۷ در دانشگاه صنعتی شریف حاضر شد. خاتمی در این سخنرانی از حضور بسیج در دانشگاهها حمایت کرد و گفت: «اگر گفته شود بخشی از حاکمیت و یا نیروی نظامی به بسیج سرویس دهد، به معنای آلت دست بودن بسیج در دست گروه خاص نیست، بسیج باید در دانشگاهها حضور داشته باشد».
او به دانشجویان توصیه کرد که به طور فعال در بسیج دانشجویی شرکت کنند اما تأکید کرد که این اشتباه است که افرادی بخواهند دانشگاه را با بسیج دانشجویی، نظامی کنند. او اما در همین سخنرانی به تمجید از غرب پرداخت و گفت: «اگر غرب بد اخلاقی دارد، همین غرب مشروطیت هم دارد؛ البته باید متذکر شد مشروطیتی که غرب در قرون اخیر بدان رسیده بسیار نازلتر از مشروطیتی است که اسلام در چهارده قرن قبل آن را تجویز نموده است».
او البته در همین دیدار علیه نظارت استصوابی نیز موضع گیری کرد و گفت: «ما به قاعده بازی تن دادهایم، به نظر ما نظارت استصوابی درست نیست و لایحه رد نظارت استصوابی را نیز دادهایم.»
خاتمی دقیقاً یک سال و پنج روز بعد در ۲۱ آذر ۷۸ مجدداً در دانشگاه حضور یافت. او این بار اما به یک دانشگاه فنی دیگر رفت؛ دانشگاه علم و صنعت. او در این جلسه در مورد رابطهٔ ایران و آمریکا گفت: «وقتی ما میگوئیم میان ما و امریکا دیوار بلند بیاعتمادی است، شعار نمیدهیم. ملت ایران احساس میکند از ۲۸ مرداد ۳۲ تا پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکاییها بر سرنوشت ما مسلط بودند و آیا این ملت حق ندارد خسارات وارده و تحقیرها و توهینهای روا داشته شده در این مدت را ناشی از سیاستهای آمریکا بداند؟... مسئله دشمنی ما با امریکا نیست، بلکه مهمتر از آن یک فلسفه و دیدگاه است که این ملت ذلت را نمیپذیرد و اساس روابط میان ملتها را احترام متقابل میداند.»
در این دیدار که با فاصله ۵ ماه از وقایع کوی دانشگاه میگذشت و دادگاه رسیدگی به متهمان پرونده کوی در جریان بود. بخشی از شعارها و مطالبات دانشجویان حول این موضوع بود که خاتمی نیز در پاسخ گفت: «از روند پیگیری پرونده کوی دانشگاه شخصاً راضی نیستم، و انتظار دارم با سرعت عمل و دقت بیشتری این پرونده بررسی شود که متهمان بعد از مدتی طلبکار نشوند و دانشجویان نیز بدهکار نشوند». هم چنین خاتمی در واکنش به جمله یکی از دانشجویان که گفته بود «خاتمی، آخرین امید رسیدگی به مسئله کوی دانشگاه است»، گفت: «من از شما میخواهم که این دیدگاه را اصلاح کنید؛ شما نباید منتظر قهرمان باشید.»
در این جلسه حامیان اصلاح طلب خاتمی با سر دادن شعارهایی هم چون «انحصار حیا کن، دانشگاه را رها کن» تلاش میکردند صدای طرف مقابل را خاموش کنند. از طرف دیگر مراسم نیز شعارهایی هم چون «خاتمی دلاور، پیرو خط رهبر» شنیده میشد.
مرز بندی خاتمی در این جلسه با آمریکا و صراحت وی باعث شد تا حسین شریعتمداری نیز در سرمقاله روز بعد در کیهان به تمجید از وی بپردازد و همراهان و نزدیکان افراطی خاتمی را مورد نکوهش قرار دهد.
حضور بعدی خاتمی در سالن ورزشی دانشگاه تربیت مدرس بود، او ۱۶ آذر ماه ۱۳۷۹ به این دانشگاه رفت و در ایام ماه مبارک رمضان با استقبال پرشور دانشجویان مواجه شد. او در این سخنرانی در پاسخ به کسانی که حرف از تغییر قانون اساسی میزدند، گفت: «امروز هرگونه سخن از تغییر در قانون اساسی که به تغییر نظام تعبیر شود، خیانت به ملت و اصلاحات است.» وی در مورد قتلهای زنجیرهای نیز حرف از حمایت رهبر انقلاب زد و عنوان کرد: «قتلهای زنجیرهای یک غده سرطانی بود که در دستگاه امنیتی ما قرار داشت که تا آنجا که به بنده مربوط میشد، عاملان قتلها شناخته شدند، و غده سرطانی از وزارت اطلاعات حذف شد که اگر همراهی رهبر انقلاب در این زمینه نبود تلاش ما به جایی نمیرسید.»
این جلسه نیز با حاشیههایی همراه بود و برخی سعی در برهم زدن نظم جلسه داشتند که با واکنش خاتمی روبرو شدند. او خطاب به عدهای که با هیاهو نظم مجلس را مدام به هم میریختند، گفت: «در حیرتم که عدهای که عقبهشان صد نفر هم نیست شلوغ میکنند و اجازه نمیدهند دانشجویان مراسم خود را برگزار کنند. شما باید جلوی اینها را بگیرید». و دانشجویان نیز با غریو صلوات صدای این جماعت را خاموش کردند.
اتفاقی که البته چند باری تکرار شد. هیاهوی ساختار شکنان معمولاً زمانی رخ میداد که خاتمی در دفاع از عملکرد نظام سخن میگفت، همانند جریان پیگیری ماجرای قتلهای زنجیرهای.
آخرین حضور خاتمی در دانشگاهها اما در سال آخر ریاست جمهوریاش رخ داد. او در ۱۶ آذر ۸۳، این بار به دانشکده فنی دانشگاه تهران رفت. و پس از آنکه دیداری با اساتید دانشکده فنی داشت، به تالار شهید چمران این دانشکده رفت. جو این دیدار به حدی تند بود که خاتمی که تلاش میکرد خود را آرام نشان دهد در مقطعی از این جلسه خطاب به عدهای که او را هو میکردند، گفت: «این خلاف دموکراسی است. این چه وضعی است که ایجاد کردهاید؟ مگر شما چند نفر هستید که هو میکنید؟ کاری نکنید که بگویم بیرونتان کنند! آدم باشید! گوش بدهید و تحمل کنید!»
حضور آخر خاتمی در دانشگاه در کسوت رئیس جمهور حواشی بسیاری داشت. از شکسته شدن درب اصلی دانشگاه توسط جمعی از دانشجویان که خود را بیزار از خاتمی عنوان میکردند و میخواستند آخرین سنگرهای آزادی را بگشایند. تا جملات دختر دانشجویی که خطاب به خاتمی از تنگی جا و حملههای زبانی و فیزیکیای که به دانشجویان خارج از سالن میشد، گله کرد.
و به این ترتیب پرونده ۴ حضور خاتمی در دانشگاهها در ۸ سال ریاست جمهوری وی بسته شد. خاتمی که در همهٔ دیدارها تلاش کرده بود چهرهای منطقی و عقلانی از خود و تفکر اصلاحات نشان دهد. در نهایت در آخرین دیدار در مقابل زیاده خواهیهای عدهای دیگر تاب نیاورد و با فریاد پاسخ آنها را داد.
دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد
اولین ۱۶ آذری که احمدینژاد رئیس جمهور بود همزمان شد با سانحه هوایی سقوط هواپیمای C۱۳۰ در روز قبل. در آن روز تهران به علت آلودگی هوا تعطیل شد. احمدینژاد هم اصلاً در تهران نبود و در سفر استانی سیستان و بلوچستان به سر میبرد. اما سال بعد از آن در ۲۰ آذر ۸۵ احمدینژاد به دانشگاه صنعتی امیرکبیر رفت. یک دیدار پر از حاشیه و جنجال. در این دیدار که در سالن تربیت بدنی این دانشگاه برگزار شد، از همان ابتدا دو گروه کاملاً متمایز حامی و مخالف احمدینژاد به چشم میخوردند.
قبل از آغاز سخنان احمدینژاد، نمایندگان تشکلهای دانشجویی سخن گفتند. به جز نماینده بسیج دانشجویی و دبیر کانون اندیشه، نماینده شورای صنفی، نماینده انجمن اسلامی، نماینده دانشجویان خوابگاهی و نماینده تشکلهای علمی با لحن منتقدانهای با احمدینژاد سخن گفتند. دغدغههای اصلی مطرح شده توسط آنان عبارت بود از: دانشجوی پولی، اخراج اساتید، ضعف مدیریتی دانشگاه، حضور دانشجویانی غیر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در سالن و.... البته به این نکته نیز باید اشاره کرد که حضور دانشجویان از دیگر دانشگاهها در دیدار رؤسای جمهور سنتی بود که از زمان خاتمی آغاز شد.
در دیدار سال ۷۹ خاتمی روز قبل از برگزاری جلسه دفتر رئیس جمهور اعلام کرد حضور دانشجویان از سراسر تهران صرفاً با همراه داشتن کارت دانشجویی در این جلسه بلامانع است.
اما در جریان سخنرانی احمدینژاد شعارهای دانشجویان از همان ابتدا شروع شد. احمدینژاد در پاسخ به شعار «دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد» و «مرگ بر دیکتاتور» که از سوی برخی حاضران در سالن سرداده میشد، گفت: «افتخار دانشگاه در این بوده که همیشه دیکتاتور را در هر لباسی شناخته و سرکوب کرده است. امروز بدترین نوع دیکتاتوری در دنیا دیکتاتوری آمریکایی است که در لباس حقوق بشر جلوه کرده است».
شلوغی و سروصدای عدهای در سالن به حدی بود که احمدینژاد از آنها خواست حالا که حرفهایشان را زدهاند اجازه دهند تا او نیز حرفهای خود را بزند. در این دیدار، توهینهای جماعت معدود مخالف علیه احمدینژاد به حدی تند بود که همان روز کواکبیان، شکوری راد، عباسپور و میردامادی توهین به رئیس جمهور را محکوم کردند.
اما حضور احمدینژاد در جمع دانشجویان آن هم به صورت رسمی و از قبل برنامه ریزی شده میتوان محدود به همین یک جلسه دانست. هرچند احمدینژاد دفعات دیگری به صورت سرزده در میان دانشجویان حاضر شد که از میان آنها حضور وی در اواخر مهرماه ۸۵ در دانشگاه امام صادق (ع)، یا بازدید سرزده او از خوابگاه فاطمیه در اواخر سال ۸۷ را میتوان نام برد. البته احمدینژاد دیدارهای رسمی دیگری هم در دانشگاهها داشت. اما این دیدارها بدون پرسش و پاسخ دانشجویی و با یک سخنرانی رسمی همراه بود.
دوران ریاست جمهوری حسن روحانی
حسن روحانی هفتمین رئیس جمهور اسلامی ایران از همان ابتدای دوران ریاست جمهوریاش بنا داشت تا خود را چهرهای دانشگاهی نشان داده و همچون خاتمی ارتباطات گستردهای با بدنهٔ دانشجویی برقرار کند. اولین حضور روحانی در دانشگاهها به ۲۲ مهر ۹۲ یعنی حدود دو ماه بعد از آغاز به کار رسمی دولتش باز میگردد. روحانی در مراسم نمادین آغاز سال تحصیلی در تالار علامه امینی دانشگاه تهران شرکت کرد و در شرایطی که جوی امنیتی بر فضای دانشگاه حاکم بود و حاضران دانشجوی در سالن با سهمیههایی ناعادلانه از تشکلهای مختلف دانشگاهی انتخاب شده بودند، گفت: «همه مسئولان بدانید اگر جو را امنیتی کردند، نفاق را توسعه دادهاند.» روحانی در این جلسه بازنشستگی زودهنگام اساتید را غلط دانست و گفت: «ما نباید در روند معیوب نابجای بازنشستگی زودهنگام اساتید گرفتار شویم». در این دیدار نمایندگانی از طرف دانشجویان دانشگاه تهران، بسیج دانشجویی و انجمن اسلامی دانشجویان به بیان دیدگاههای خود پرداختند که نکته جالب حملهٔ بسیج دانشجویی به انتخاب توفیقی به عنوان سرپرست وزارت علوم و تقدیر انجمن اسلامی از این انتخاب بود.
روحانی اما با فاصله کمتر از دو ماه بعد در مراسم بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه شهید بهشتی حضور پیدا کرد. او در این جلسه به مباحث پیرامون عملکرد ۱۰۰ روزهٔ دولت خود پرداخت و در مورد انرژی هستهای نیز شعار انتخاباتی خود را مجددا تکرار کرد و گفت: «سانتریفیوژ باید بچرخد، اما چرخ زندگی مردم نیز باید بچرخد.» در این دیدار دانشجویان فرصت بیان دیدگاههایشان را پیدا نکردند و تنها چند سئوال کتبی از طرف مجری برنامه خوانده شده که دانشجویان در هنگام مطرح شدن آنها شعار دادند: «سئوال انتخابی نمیخوایم نمیخوایم» از نکات جالب توجه دیگر در این مراسم هنگامی بود که عدهای از حاضران در سالن شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» سر دادند. در این هنگام روحانی گفت: «دولت به همه وعدههایی که به مردم داده پایبند است اما برای دستیابی به اهدافمان نیاز به ایجاد اجماع داخلی داریم» که در این هنگام برخی از دانشجویان فریاد زدند «فتنهگر منافق اعدام باید گردد.»
روحانی در سال ۹۲ چند بار دیگر هم در دانشگاههای مختلف حاضر شد که هیچ کدام از آنها را نمیتوان دیدار دانشجویی دانست. بلکه صرفاً مراسماتی مرتبط با دانشگاه بوده که در فضای دانشگاه برگزار شده است. از جمله اجلاس روسای دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور و تقدیر از برگزیدگان جشنواره تحقیقاتی علوم پزشکی رازی.
اولین حضور روحانی در سال ۹۳ در دانشگاه در زاهدان بود. حاشیه مهمتر از متن این جلسه، حضور دوشکا در محوطه دانشگاه برای برقراری امنیت جلسه بود. روحانی اما در سال ۹۳ هم برای مراسم آغاز سال تحصیلی در دانشگاه تهران حضور یافت اما این دیدار نیز جلوه یک دیدار دانشجویی نداشت و از آن میتوان به عنوان یک سخنرانی رسمی رئیس جمهور یاد کرد.
آخرین حضور روحانی در دانشگاهها را میتوان حضور وی در آیین بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی ایران دانست. در این دیدار نیز نمایندگان انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، جامعه اسلامی و بسیج دانشجویی فرصت بیان دیدگاههایشان را نیافتند. اما در این دیدار روحانی پای صحبتهای نمایندگانی از تشکلهایی همچون کانون قرآن و عترت، کانونهای فرهنگی هنری، تربیت بدنی و... شد. و در یک کلام تلاش شد تا دانشجویان صحبت کنند، اما دانشجویانی که ممکن است موافق با دولت صحبت نکنند، صحبت نکنند.
* گزارش از محسن سلمان