جمعه هفته جاری بود که قاسم اکسیریفرد، استاد سابق دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در اعتراض به اخراجش از دانشگاه که به ادعای وی به دلیل صدای زنانه بوده است، مقابل این دانشگاه در خیابان میرداماد تهران دست به تحصن زد.
خبرنامه دانشجویان ایران: ماجرای تحصن استاد دانشگاه خواجه نصیر در روزهای پایانی سال 94، با ورود وزارت علوم به این مسئله به نظر می رسد به یکی از چالش های خبری این دانشگاه و وزارت علوم تبدیل خواهد شد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ جمعه هفته جاری بود که قاسم اکسیریفرد، استاد سابق دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در اعتراض به اخراجش از دانشگاه که به ادعای وی به دلیل صدای زنانه بوده است، مقابل این دانشگاه در خیابان میرداماد تهران دست به تحصن زد.(اینجــا)

این اتفاق در حالی روی داد که وی پیش از این نیز دست به تحصن زده بود و ظاهراً موفق به دیدار با محمد فرهادی وزیر علوم شده بود. پس از آن به گفته اکسیری فرد، وزیر علوم به او قول داده بود تا 15 بهمن 94 مشکلش با دانشگاه خواجه نصیر برطرف شود اما به دلیل آنچه برطرفنشدن مشکلش می دانست، دوباره دست به تحصن زد.
این تحصن به دلیل تعطیلی رسانه ها، و ایام آخر سال زیاد مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفت تا اینکه دانشگاه خواجه نصیر در اولین بیانیه خود، خبرها را معطوف به خود کرد، روابط عمومی این دانشگاه در اطلاعیه ای چهار بندی در توضیح تحصن این استاد نوشت: هیات اجرائی جذب و دانشکده فیزیک دانشگاه با تمدید قرارداد فرد موردنظر به علت عدم رعایت شئونات دانشگاهی از قبیل درخواست نامتعارف ارتقاء به دانشیاری (تنها پس از گذشت چندماه از قرارداد پیمانی اولیه) و شکایت وی از دانشگاه به محاکم قضایی به دنبال مخالفت دانشکده و دانشگاه با درخواست غیرمنطقی و غیرقانونی ایشان، عدم رعایت امانت داری در نمرات پایان ترم دانشجویان و... مخالفت نموده است.

این اطلاعیه ادامه می دهد: رفتارهای غیرمتعارف فرد مذکور پس از عدم تمدید قرارداد دانشگاه با ایشان، از قبیل مصاحبه با رسانههای بیگانه و نشر خبر کذب «اخراج از دانشگاه به علت تُن صدا» و اصرار بر انتشار آن در رسانههای داخلی و فضای مجازی، خود مؤید تصمیم درست دانشکده فیزیک و هیات اجرائی جذب دانشگاه، مبنی بر عدم تمدید قرارداد ایشان به علت عدم رعایت اخلاق حرفهای و شئونات دانشگاهی است.
اما این بیانیه پایان کار نبود؛ دوشنبه شب بود که این دانشگاه مجدداً بیانیه ای را در تکمیل توضیحات صادر کرد؛ روابط عمومی دانشگاه خواجه نصیر درباره ادعای این استاد مبنی بر تایید صلاحیت علمی در هیات جذب در زمان ریاست قبلی دانشگاه می آورد: "ایشان در فراخوان متمرکز شهریور ۹۲ شرکت نمودند و پرونده ایشان پس از بررسی در جلسه مورخ ۰۷/۰۷/۹۲ هیات اجرایی جذب دانشگاه به ریاست، رئیس وقت دانشگاه به کارگروه توانائی علمی دانشکده فیزیک ارسال گردید."
این اطلاعیه می افزاید: "پس از بررسی پرونده و مصاحبه با ایشان در کارگروه توانائی علمی، علیرغم نظر منفی کارگروه مذکور در دانشکده فیزیک، هیات اجرائی جذب دانشگاه به منظور جلوگیری از تضییع احتمالی حق ایشان، وی را به جلسه هیات اجرایی جذب شماره ۲۳۷ مورخ ۰۱/۱۰/۹۲ به ریاست، رئیس فعلی دانشگاه (با همان اعضا جذب از زمان ریاست رئیس قبلی) دعوت نمود. در این جلسه ضمن بررسی پرونده، مصاحبه و شنیدن تن صدای ایشان، با عقد قرارداد پیمانی یکساله (تنها جهت ارزیابی دقیقتر) از تاریخ ۱۵/۱۱/۹۲ تا ۱۵/۱۱/۹۳ موافقت گردید. لازم به ذکر است که تصمیم به خاتمه قرارداد ایشان از ۱۵/۱۱/۹۳ نیز در هیات اجرایی جذب دانشگاه، متشکل از همان اعضاء قبلی هیات اخذ گردیدهاست."
اما نکته قابل تامل واکنش وزارت علوم پس از انتشار دومین اطلاعیه این دانشگاه بود؛ وزارت علوم در اطلاعیه قابل تأمل خود که روز سه شنبه هفته جاری منتشر می کند، آورده است: طبق تصمیمات اتخاذ شده، مقرر شد به دلیل ویژگی های پژوهشی نامبرده برای جایابی در مراکز پژوهشی فیزیک با وی همکاری های لازم به عمل آید. متاسفانه علی رغم گذشت بیش از سه ماه نامبرده نه تنها هیچ تلاشی در این خصوص نکرده بلکه ترجیح داده است از طریق غوغا سالاری، همچنان بر فضا سازی رسانه ای اصرار داشته باشد.

ماجرا چه بوده است؟
با جستجویی ساده و مرور اتفاقات یک سال گذشته می توان پرده از بخش هایی از ماجرای این استاد دانشگاه برداشت؛ اکسیریفرد پس از پایان تحصیلاتش در دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه علوم پایه زنجان، برای تحصیل در مقطع دکتری به یکی از معتبرترین دانشگاههای اروپا در زمینه ریاضی، فیزیک و علوم اعصاب که موسسه بینالمللی مطالعات پیشرفته«SISSA» است، می رود و با نمره عالی در مقطع دکتری از این دانشگاه فارغالتحصیل می شود. این استاد در مصاحبه سال گذشته خود با شرق می گوید: "استادم اصلاً تمایل نداشت از ایتالیا بروم. خیلی به من اصرار کرد. در سیسا «SISSA» میتوانستم خیلی پیشرفت کنم اما خب فکر کردم در ایران مفیدتر خواهم بود و برگشتم."
وی در بهمنماه١٣٩٢، همزمان با فراخوان جذب هیات علمی وزارت علوم، جذب دانشگاه صنعتی خواجهنصیر می شود. در ترمهای ابتدایی فیزیک پایه را تدریس کرد؛ اما همزمان با تدریسش، پرونده او در هیات تایید صلاحیت عمومی دانشگاه خواجهنصیر بررسی می شود.

اما در اردیبهشت ماه سال ٩٣، اکسیریفرد با شوک عجیبی مواجه شد. وی درباره آن روز می گوید: "در جلسه بررسی صلاحیت عمومی اساتید دانشگاه خواجهنصیر، پس از سوالهای فراوان، بهعنوان آخرین سوال از من پرسیدند اگر در کلاس درس دانشجویان استاد را به سخره بگیرند چه میشود؟ گفتم من از آنها تشکر میکنم و رد میشوم. وقتی این سوال را پرسیدند، از نظر فکری کمی بههم ریختم تا زمانی که اعلام کردند صلاحیت فردی و عمومی شما در کمیته بررسی صلاحیت عمومی اساتید رد شده است. ماهها رفتوآمد کردم و بههیچوجه علت را به من نگفتند و تا ماهها طفره میرفتند. تا روزی که در نمازخانه دانشگاه بلندگو را از امامجماعت مسجد گرفتم و اوضاع را برای دانشجویان مطرح کردم، پس از آن امامجماعت و نماینده ولیفقیه در دانشگاهها پیگیر کار من شدند و از جانب امامجماعت دانشگاه شنیدم، کمیته صلاحیت عمومی دانشگاه خواجهنصیر صلاحیت فردی من را رد کردهاند، چرا؟ چون من صدایم نازک است و بهاصطلاح آنان صدای زنانهای دارم و احتمال دادهاند در کلاس درس مورد تمسخر دانشجویان قرار بگیرم."
به نوشته رسانه ها؛ رزومه اکسیریفرد نشان میدهد، او در فیزیک یکنخبه یا یکنابغه است. او دکترایش را در رشته ذرات بنیادین گرفته و تا پایان اسفندماه سال 93 که گفتگویی با یکی از رسانه ها داشت، خود را پژوهشگر مقیم پژوهشگاه دانشهای بنیادین معرفی می کرد.
آنطور که این استاد به رسانه ها گفته است؛ دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجهنصیر حمایت بالایی از او داشتهاند. و گفته می شود پس از اطلاع از وضعیت این استاد 430 دانشجو با امضایی حمایت خود را از وی اعلام می کنند که روزنامه شرق وجود اسناد این حمایت را تأیید کرده است.
حتی گفته شده است اعضای هیاتعلمی موسسه مطالعات پیشرفته ایتالیا (SISSA) در نامهای به رییس دانشگاه خواجهنصیر الدین طوسی از او حمایت کردهاند و او را دارای شرایط تدریس معرفی کردند.
.jpg)
این مسئله چند ماهی می گذرد تا اینکه در آبان ماه سال جاری مجدداً این استاد خبرساز می شود؛ وی در گفتگویی تفصیلی درباره وضعیت خود و پیگیری های وزارت علوم می گوید: "به من قولهای گوناگونی دادهاند. داخل خود دانشگاه خواجه نصیر راهم نمیدهند. وزارت علوم پروندهای را درباره من تشکیل داد. دفتر رسیدگی به شکایات و بازرسی وزارت علوم پروندهای را تشکیل و پیشنهادی ارائه کرد. اولین پیشنهاد، بازگشت من به محل کارم یا استخدام من در دانشگاههای دیگر بود. در اردیبهشتماه سالجاری، دکتر فرهادی، وزیر علوم، پارافی بر این نامه نوشتند که برای استخدام من سریعا اقدام شود. این نامه به ریاست هیأت جذب دانشگاهها در وزارت علوم دکتر رضوانطلب نوشته شده بود؛ مطابق ادعای دکتر رضوانطلب، ایشان مشورتی با ریاست دانشگاه خواجه نصیر داشتند و به این نتیجه رسیدند که من برای عضویت در هیأتعلمی مناسب نیستم. دلیل ذکرشده از طرف آنها نیز این بود که من موضوع را بیان کرده و اعتراض کردم. یعنی فقط به دلیل اعتراضم شایستگی حضور در هیچ دانشگاهی را ندارم.»
وی در ادامه تصریح میکند: "حدوداً یک ماه و نیم بعد من با دکتر فرهادی ملاقات کردم و دکتر فرهادی از اینکه هنوز به پاراف ایشان ترتیب اثر داده نشده است، تعجب کردند. ایشان صراحتاً بیان کردند کمیته احراز صلاحیتهای عمومی شأن ورود به مسائل تخصصی را ندارد؛ یعنی این کمیته به هیچوجه نمیتواند بگوید چه پژوهشگری خوب پژوهش میکند و چه استادی خوب درس میدهد. علاوهبراین، نامهای را جداگانه به رئیس هیأت جذب نوشتند تا من دوباره به سر کار برگردم، اما هنوز ترتیب اثر داده نشده است".

وی در این مصاحبه می گوید: "من در اواخر ترم قبل به تدریس فیزیک در خیابانها پرداختم. حدود یک ماه نزدیک دانشگاه بودم و بعد از آن تابستان از دفتر حقوق بشر قوه قضائیه با من تماس گرفتند و گفتند از طرف مقامات بینالمللی نامهای درباره من به دکتر محمدجواد لاریجانی، سخنگوی قوه قضائیه، نوشتهاند. ایشان پیگیری کردند و صراحتاً به من قول دادند با کمک قوه قضائیه، حکم دانشگاه لغو خواهد شد و از من تقاضا کردند، دیگر در خیابان نایستم. مطابق قراردادی که با من منعقد کردند، فعلا تا آخر اسفندماه در پژوهشگاهی کار میکنم. این قرارداد، البته بدون عنوان و غیرقابل تمدید است".
جالب اینجا است این استاد فیزیک میگوید بارها پیش پدر علم حنجره ایران، دکتر فرید، رفته تا او حنجرهاش را عمل کند، اما وی از این مسئله امتناع ورزیده و گفته حنجرهاش مشکلی ندارد.
اما در این میان علی خاکی صدیق، رئیس دانشگاه خواجه نصیر حرف های دیگری دارد، وی در همان آبان ماه در مصاحبه ای می گوید: "ایشان از ابتدا ادعا کرده است، عدم تمدید قرارداد وی با دانشگاه خواجه نصیر به دلیل لحن و تن صدا بوده است و ما از همان روز اول تکذیب کردیم. چنین چیزی اصلاً صحت ندارد و من حتی چند بار به خود ایشان گفتم زمانی که ایشان چندین بار در جلسه با ما حضور داشتند تا استخدام شوند، مگر صدایشان را نشنیده بودیم؟ آیا کسی درباره صدای آقای اکسیریفرد به ایشان ایرادی گرفت؟ ایشان برداشتی دارد از صحبت یکی از همکاران. وی فکر میکند منظور این فرد تن صدایش بوده است".

خاکیصدیق با تأکید بر اینکه اکسیریفرد هیچ مستندی دال بر اینکه دانشگاه به دلیل تن صدا قرارداد وی را تمدید نکرده است، ندارد؛ میافزاید: "ما براساس عملکرد حرفهای و دانش فرد است که تصمیم میگیریم. اینها معیارهای ما برای سنجش افراد در دانشگاههاست. ما براساس تن صدا، قد، وزن و رنگ مو کسی را قضاوت نمیکنیم و اصلا به خودمان اجازه نمیدهیم. شما شنیدهاید قرارداد کسی را به دلیل قد کوتاه یا بلند لغو کنند؟"
وی در پاسخ به این سؤال که ممکن است دلیل عدم تمدید قرارداد با دکتر اکسیریفرد، مسائل اعتقادی وی باشد، نیز افزود: "من تا آنجایی که میدانم چنین ادعایی نیست که ایشان به خاطر اعتقادات قراردادشان تمدید نشده باشد. باید برای این ادعا یک دلیل مستند داشت".
خاکیصدیق با بیان اینکه دانشگاه ترجیح میدهد به دلیل حفظ شأن علمی دانشگاه و اساتید در این مسائل سکوت کند، نیز تأکید میکند: "در همان ابتدای ماجرا، دانشگاه خواجه نصیر یک بیانیه رسمی نیز منتشر و نظر خود را اعلام کرد. من فکر نمیکنم هیچ دانشگاهی در ایران کسی را به خاطر تُن صدا یا به خاطر رنگ مو یا بلندی قد لغو قرارداد کند. اولین باری که به ایشان گفته شد تمدید قرارداد نمیشوید و چندماه فرصت دارید که جای دیگری را برای کار انتخاب کنید، ایشان میتوانست به دانشگاههای دیگری مراجعه کند. گفته میشود ایشان یکی از بهترینهای فیزیک ایران است، چرا از این پتانسیل استفاده نکرد؟ دانشگاه نباید وارد این بازیهای رسانهای شود".
همچنین رضوانطلب رئیس کمیته جذب وزارت علوم نیز در گفتوگویی، با رد ادعای اکسیریفرد مبنی بر نقلقول وی درباره صحبت و مشورت رضوانطلب با خاکیصدیق مبنی بر جذب مجدد این استاد فیزیک، در پاسخ به این سؤال که امکان دارد یک استاد دانشگاه به دلیل مشکلات فیزیکی و جسمانی از تدریس بازداشته شود، اظهار کرد: "این ادعا را با عقل و تدبیر محک بزنید. آیا امکان دارد دانشگاهی یک استاد را، آن هم در دانشگاهی حرفهای، به دلیل تن صدا اخراج کند؟ شاید حداقل پنج مرتبه در جلسه معاونان وزارتخانه این مسئله مطرح شده و دکتر فرهادی دستور دادهاند اگر واقعا مشکل صدای ایشان است، من بهسادگی مجرای صوتی ایشان را تغییر خواهم داد! هیچ سندی از طرف دکتر اکسیریفرد مبنی بر این ادعا به دست ما نرسیده است. این اظهارات نه صادقانه است و نه با منطق جور در میآید".

وی در پایان اضافه میکند: "آیا به نظر میرسد که ما درباره جذب اعضای هیأت علمی آنقدر نادان هستیم که به دلیل زنانهبودن صدای کسی، وی را از تدریس باز بداریم؟ برای ما انتقال مفهوم علمی بسیار مهم است نه تن صدا. ایشان رفتارهای درستی نداشتهاند. رفتارهای وی با دانشجویانش و برای اداره کلاس مناسب نبوده است. مثلاً در نماز جماعت بلندگو را گرفته و با دانشجویان صحبت کرده و جو را به هم ریخته و مشکلش را بیان کرده. ما اعلام کردیم، یک استاد باید مهارکننده کلاس باشد. حتی اگر دانشگاه صلاحیتهای علمی شما را تأیید کند ما قادر به تأیید صلاحیت عمومی شما نخواهیم بود".
** نامه به رئیس جمهور
وی حتی در نامه ای به رئیس جمهور روحانی می نویسد: شهروندی که حتی نمیداند بر اساس کدام قانون و چه مستنداتی رد صلاحیت شده است به کجا به صورت موثر میتواند شکایت کند؟؛ آقای رییس جمهور! چون نگران کشورم و آیندهاش هستم عملگرایانه فکر میکنم. پیشنهاد میکنم ترتیبی اتخاذ گردد که تمام کمیتههای صلاحیتهای عمومی ملزم شوند در صورت حکم به رد صلاحیت یک شهروند برای دستیابی به شغلی یا حقی، تصمیم گیرندگان با امضای خود به صورت کتبی شهروند رد صلاحیت شده را مطلع سازند که بر اساس کدام مادهی قانونی و بر اساس چه مستنداتی به رد صلاحیت او حکم دادهاند.

** سرانجام استاد نابغه چه می شود؟
به هر حال آنچه که در طی دو سه روز اخیر اتفاق افتاده است، هر کس را دچار ابهاماتی می کند؛ در ابتدا استادی در اعتراض به اخراج از دانشگاه به دلیل آنچه وی صدای زنانه عنوان می کند، تحصن می کند، پس از آن دانشگاه خواجه نصیر در دو بیانیه اینگونه پیام می دهد که وی از همان ابتدا در کارگروه توانایی علمی نتوانسته نگاه مثبتی بدست آورد و به همین دلیل یکسال جهت ارزیابی دقیق تر به کار گرفته شده است که علی القاعده با توجه به تأکید رئیس دانشگاه مبنی بر عدم وجود مشکلات اعتقادی به همان دلیل علمی این استاد دانشگاه را تمدید قرارداد نکرده اند که وزارت علوم در اطلاعیه خود با این جمله که "مقرر شد به دلیل ویژگی های پژوهشی نامبرده برای جایابی در مراکز پژوهشی فیزیک با وی همکاری های لازم به عمل آید"، عملاً بر توانایی علمی وی تاکید می کند!
در این میان این سوال مطرح می شود که، اگر این استاد توانایی علمی ندارد چطور وزارت علوم به وی پیشنهاد حضور در مراکز پژوهشی را داده؟ و اگر دارد برچه اساس این استاد که به استناد به اظهاراتش علاقه دارد در محیط "آموزشی" کار کند نه در محیط "پژوهشی"، اینگونه با وی برخورد می شود؟