خبرنامه دانشجویان ایران: علی خضریان*// تکلیف ریاست مجلس دهم نیز پس از کش و قوس های زیاد مشخص شد و علی لاریجانی همچون مجالس هشتم و نهم با فاصله 70 رأی بر کرسی سبز بهارستان تکیه زد که با نگاهی واقعی به آنچه در رأی گیری دیگر اعضای هیئت رئیسه خصوصاً انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان نایب رئیس قابل تحلیل می باشد این است که ترکیب جدید مجلس به هیچ وجه نمایشی از ثبات برای دو طرف منازعه ندارد و این یعنی امکان ریزش رأی برای هر دو جریان سیاسی در تصمیم گیری های مهم مجلس وجود دارد که با توجه به اختلاف آرای عارف با پزشکیان و لاریجانی با دهقان که هر دو عدد 51 رأی را نشان می دهد، حاکی از تعداد آرای شناوری است که جدای از اینکه در کدام یک از دو فراکسیون حضور دارند، دارای رأیی جدای از تصمیمات فراکسیون های رسمی مجلس هستند که شاید آن را بتوان، قدرت چانه زنی و لابی علی لاریجانی میان دو فراکسیون رسمی نام نهاد که اصولگرایانش با کف رأی 136 (رأی به دهقان) بر اصلاح طلبانش با کف رأی 103 (رأی به عارف) برتری دارند و علی لاریجانی، امروز مؤثرترین چهره مجلسی است که عدم ثبات رأی خصوصاً در چهارچوب فراکسیون هایش مهمترین شاخصه آن می باشد.
هر چند علی لاریجانی را می بایست با سابقه ای طولانی همچون حضور مؤثرش در صدا و سیما و انتقادات تند اصلاح طلبان به رویکرد این سازمان در دوران مدیریت وی خصوصاً در نقطه اوج آن که بر می گردد به کنفرانس برلین و تحصن تعدادی از نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم در دایره اصولگرایان تعریف کرد، اما اصولگرایان نیز خوب می دانند که وی امروز با توجه به نحوه مدیریتش در مجالس هشتم و نهم بیش از آنکه در اختیار فراکسیون اصولگرایان باشد، این فراکسیون اصولگرایان است که در اختیار وی خواهند بود و چه بسا در برخی موارد در تضاد کامل با فراکسیون مذکور نیز عمل نماید.
از طرفی دیگر نتیجه حاصل شده در انتخاب هیئت رئیسه مجلس، بیش از آنکه به مذاق اصلاح طلبان خوش نیاید، پیام های مهمی را به دولت یازدهم داشت که مهمترین آن می تواند عدم دلخوشی بدنه اجتماعی اصلاح طلبان به حسن روحانی در انتخابات 96 داشته باشد - که این امر را اصلی ترین چهره های جریان اصلاح طلب طی یکی دو ماه گذشته تأکید کرده بودند- حالا کم کم آنچه استراتژیست های اصلاح طلبان همچون سعید حجاریان و موسوی خوئینی ها پیرامون اینکه چسبیدن اصلاح طلبان به جریان راست تکونکرات، نه تنها نمی تواند ظرفیت اصلاح طلبی را احیاء نماید، بلکه در گذر زمان منجر به حذف و به فراموشی سپرده شدن اصلاح طلبان در عرصه سیاسی ایران خواهد شد را بدنه اجتماعی اصلاح طلبان نیز دارد با پوست و گوشت و استخوان خود احساس می کند و این آن چیزی است که باید حسن روحانی را بیمناک کند.
یکی دیگر از پیامدهای انتخاب هیئت رئیسه مجلس دهم و مجلس خبرگان دامن افرادی همچون خاتمی را بگیرد و تا حدود زیادی باعث بدبینی بدنه اجتماعی اصلاح طلبان نسبت به جایگاه راهبری وی در ادامه مسیر داشته باشد، چرا که به نظر می رسد افرادی را که رهبران اصلاح طلب پیش از هفتم اسفند نسبت به رأی به آنها تأکید می کردند، خیلی هم در پازل اصلاح طلبی قرار نگرفته باشند که اگر بودند شاید انتخابات هیئت رئیسه را 9 بر 3 واگذار نمی کردند! و این افراد باید پاسخگوی سؤالات و انتقاداتی باشند که از این پس در بدنه اجتماعی اصلاح طلبی و نخبگان اصلاح طلب مطرح خواهد شد. شاید افرادی همچون خاتمی و هاشمی رفسنجانی به عنوان بازندگان اصلی این دو مجلس امروز با خود بارها تکرار کنند که ای کاش رسانه هایشان انتخاب رؤسای این دو مجلس را اینقدر حیثیتی نمی کردند.
* مدیر مسئول خبرنامه دانشجویان ایران