اولین نامه ی رهبری که به جوانان اروپایی منتشر شد و آن ها را دعوت به تفکر و تدبر در واقعیت های روز کرد، واقعیت هایی که جهان امروز مبتلا به آن شده و تفکر در آن ها به دور از جریانات رسانه ای غربی بی شک نظری دیگر در مخاطبانش ایجاد می کند.
خبرنامه دانشجویان ایران: مجتبی مرادی// اولین نامه ی رهبری که به جوانان اروپایی منتشر شد و آن ها را دعوت به تفکر و تدبر در واقعیت های روز کرد، واقعیت هایی که جهان امروز مبتلا به آن شده و تفکر در آن ها به دور از جریانات رسانه ای غربی بی شک نظری دیگر در مخاطبانش ایجاد می کند.
افزایش تروریسم و ظهور نوع جدید تروریست همچون داعش که با استفاده از قدرت های رسانه ای روز اقدام به انتشار خشونت در جهان می کند خود یکی از مهم ترین واقعیت هایی است که حاصل و برون داد تفکر غربی آمریکایی می باشد تفکری که بخشی از استعمار را حضور مستقیم و رشد تفکرات افراطی مذهبی می باشد تا بتوانند تفکرات اصیل دینی را سرکوب کنند و با نمایش رسانه ای نوع افراطی آن به جهان وجهه ی اصلی آن را تخریب کرده و سعی در تسلیم کشورهای حامی تفکر اصیل دینی اسلامی کنند.
به طور قطع نامه اول رهبری نقطه آغاز و جرقه ای بود برای شعله ور شدن و همچنین تغییر زمینه ی فعالیت کشورهای حامی جریانات اسلام ستیز همچون کشورهای غربی همچون فرانسه در جهان امروز بود. اما با اتفاقاتی که پس از انتشار آن نامه رخ داد حقیقت آن بسیار خود را نمایان کرد. حقیقتی که همان زمان جریان رسانه ای غرب اقدام به مقابله و بایکوت آن کردند اما با توجه به اصالت نامه بر فطرت انسانیت آن تاثیر خود را در جریانات اجتماعی گذاشت.
پس از حادثه ی مهم تروریستی که توسط داعش در پاریس رخ داد اتفاقی که رهبری از آن به عنوان درد مشترک مردم فرانسه و مردم چند کشور اسلامی یاد کردند و همین رهبری را بر آن داشت تا دوباره فطرت بیدار جوانان را مخاطب قرار دهد و به یکی از نمونه های آشکار و ملموس ثمرات تمدن غرب که امروز به بلای جان سازندگان و حامیان خود افتاده و سبب شده است تا هم وطنان این جوانان نیز قربانی سیاست های غلط حامیان گروه های تروریستی شوند تا به خوبی جوانان درک کنند که در اطرافشان مسئولان کشورشان با سیاست های غلط خود چگونه علاوه کشتن مردم مسلمان سایر کشورها، سبب کشته شدن مردم خود نیز می شوند و پیش از آن که جریان رسانه ای اصل این قضیه را منحرف کند و این بلای جان بشریت که امروز گریبان گیر حامیانش نیز شده چگونه در جهان سبب نا امنی شده است نا امنی ای که ازسوریه و عراق (به عنوان هدف اصلی اشغال این جریان تروریستی) تا ترکیه، روسیه، آمریکا، بلژیک و فرانسه و کشورهای دیگر را به خود مبتلا کرده است جریانی که عناصر اصلی خود را از درون همین مردم و جوانان غربی انتخاب می کند. نامه های رهبری حکایت از حقیقتی دارد که دوری از آن سبب مبتلا و علاقه مند شدن جوانان غربی به خشونت هایی از جنس داعش شده است.
حادثه ی تروریستی نیس فرانسه و حملات تروریستی دیگر که سبب کشته شدن مردم بی گناه کشورهای اروپایی شده و همچنین سبب افزایش وحشت در میان مردم شده، گوشه ای دیگر از همان رویدادهایی است که وجدان های حقیقت طلب را باید به سمت یافتن قرائت اصیل دینی از انسان رجوع داده شود تا مردم اروپا حقیقت سال های پس از دوران رنسانس را دریابند. حقیقتی که بی شک امروز سیاست های غربی در کشور های دیگر را برای مردم خود نیز قابل لمس می کند.
امروز از گذشته نتایج نوع فرهنگ و تمدن غرب بیش از پیش در حال رخ نشان دادن است، تمدنی که نتوانسته برای مردمانش آرامش مبتنی بر قواعد انسانی ایجاد کند و شواهد بسیاری همچون افزایش آمار قتل و کشتار و تیراندازی در کشورهایی همچون آمریکا و غربی، افزایش خشونت و خود کشی، افزایش تجاوز به عنف در میان جوانان (که غرب منادی آزادی بی حد و حصر را مجبور به وضع قوانینی برای کنترل آن در مکان های عمومی کرده است)، ایجاد کارتل های اقتصادی و افزایش فقر و فاصله ی طبقاتی که سبب ایجاد جنبش هایی همچون وال استریت شده و امروز هم نتیجه ی حمایت های آشکار غرب و صهیونیستی از گروه های مختلف تروریستی تکفیری همچون داعش سبب کشته شدن مردمان خودشان شده است و همین ها گوشه ای سوژه های خبری غربی است که بسیاری از آن توسط جریان رسانه ای غربی سانسور می گردد و حقایق آن ها به مردم غرب منتقل نمی شود.
غرب و تمدن مبتنی بر تفکر غربی امروز گریبانگیر سراشیبی و سقوطی شده که هدف های محقق نشده ی خودش را در مقابل چشمان مردمانش می بیند و به طوری که حوادث اخیر نمود عینی عدم تحقق اهداف تمدنی غرب می باشد تمدنی که به دنبال ساخت جهانی با اصالت آسایش و آرامش برای مردمش بوده تا در رفاه زندگی کنند اما اشتباه بنیادین غرب سبب این شده که عکس این خواسته امروز محقق گردد به طور قطع گرایش به سمت حقیقت فطرت انسان که عرضه ی مستقیم آن به مردم غرب در دو نامه ی رهبری به جوانان اروپایی آمده راه حل مشکلات و معضلات اساسی و انسانی غرب می باشد که بی شک فطرت های بیدار و حق جو جوانان آینده دار غربی نقطه ی نفوذ این تفکر و تغییر فرهنگی است.