جنبش دانشجویی حرکت جمعی و داوطلبانه دانشجویان مبتنی بر شرایط و مقتضیات کشور برای تغییر، اصلاح یا تحقق اهدافی با ماهیت سیاسی، فرهنگی، صنفی و... میباشد. هر جنبشی با این تعریف و چارچوب برای جلوگیری از انحراف باید شاخصهایی از جمله قدرت تحلیل سیاسی، مطالبه گری، آرمانخواهی، استکبارستیزی، قانونگرایی، عدالتخواهی، محرک پیشرفت کشور بودن، مبارزه با فساد و اشرافیگری، خودسازی و داشتن پارامترهای اخلاقی را برای خود تعریف کند.
یکی از مهمترین شاخصهای جنبش دانشجویی داشتن قدرت تحلیل سیاسی است. آنچه مسلم است، در هر کشوری جریانهای سیاسی عامل بسیار مهم و نقشآفرین در تاریخ و تحولات بهشمار میآیند. این جریانات از یک سو درصدد کسب قدرت و استقرار دولت سیاسی مورد نظر خودهستند از سوی دیگر این جریانات دارای خاستگاه فکری، سیاسی، افراد، دیدگاهها و رفتار سیاسی متمایز از دیگران هستند. یکی از آموزشهای ضروری جنبش دانشجویی یادگیری فهم و نحوه مواجهه درست با جریانات (افراد و مواضع) و قضایای سیاسی است تا از این رهگذر تکلیف سیاسی اجتماعی خود را درست بفهمند و به موقع و به اندازه آن را اجرا کنند.
با نگاهی به تاریخ ایران و بررسی وقایع و عبرتهایی چون کودتای 28 مرداد، نهضت ملی شدن نفت، 16 آذر 32، قیام 15 خرداد 42، پیروزی انقلاب اسلامی، 13آبان 58 و هشت سال دفاع مقدس حداقل میتوان گفت که یکی از ارکان اساسی تلخکامیها و کامیابیهای جنبش دانشجویی در این وقایع به داشتن سطح بصیرت و قدرت تحلیل سیاسی آنها برمیگردد. در صورت نداشتن تحلیل سیاسی جنبش دانشجویی در دست جریانات سیاسی و جناحی به عنوان توپخانه و مهمات سیاسی برای ترویج و پراکنش تفکراتشان مبدل میگردند و هرگاه جنبش دانشجویی به جناحهای سیاسی بپیوندد، از هویت واقعی و تاریخی خود که مطالبهگری شاخصها و آرمانهای اسلامی - ایرانی است فاصله میگیرد. استقلالطلبی، استکبارستیزی و عدالتخواهی و ... تحقق این آرمانهای مقدس جز با «بصیرت» امکانپذیر نیست، از این رو دانشجو لازم است «سیاسی» باشد و از بینش و تحلیل سیاسی قوی و مشارکت سیاسی سازنده برخوردار باشد؛ ولی از «سیاستبازی» و افتادن در دام تنشها و بازیهای سیاسی و جناحی بپرهیزد چنان که یکی از شاخصههای بارز 16 آذر 1332، تشخیص و تحلیل درست و ایفای نقش صحیح جریان دانشجویی در راستای مصالح ملی در آن برهه از زمان بود.
جنبشهای دانشجویی که دارای بینش و تحلیل سیاسی صحیح و منطقی پیرامون مسائل داخلی و خارجی و جریانهای موجود و در مرحله بعد تلاش فکری و عملی برای بهبود و پیشرفت کشور از طریق فرآیندهای مختلف علمی و پژوهشی، سیاسی، فرهنگی و... هستند در جایگاه موذن جامعه قرار میگیرند و اگر شاخصها و آرمانهای مقدس در جامعه به دلایل مختلف کمرنگ شده باشد این جنبشها دوباره در قالب مطالبات دلسوزانه خود، آنها را مطرح میکنند آنچه در پایان باید نصبالعین اعضای فعال جنبشهای دانشجویی قرار بگیرد این است که این افراد هم باید درس را بخوانند، هم محیط سیاسیشان را بشناسند، هم روی محیط سیاسی اثر بگذارند.
* مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس