افرادی که بیشتر در عرصه سیاسی شناخته شده اند و جایگاه علمی آنچنانی ندارند ، خود این را می توان یکی از عوامل کاهش سرعت پیشرفت علمی در کشوردانست. دانشگاه دور از سیاست از شور ونشاط خالی است و ممکن است این کمبود شور ونشاط در دانشگاه از راه های دیگری تامین شود که خدای ناکرده فضای دانشگاه را آلوده نماید.
خبرنامه دانشجویان ایران: علیرضا حاتمی*// در حال حاضر ما در بحث فعالیت های دانشجویی در یک دوران رکودی به سر می بریم، شاید از نظر کمی که نگاهی بیاندازیم دولت روحانی نسبت به دولت قبل دررنگین کردن حضور اجتماعی، سیاسی دانشجویان در دانشگاه موفق تر بوده ولی در نگاه کلی نه آن فضای رکودی دولت احمدی نژاد و نه فضای سیاست زده و حاشیه ای دولت روحانی که در دانشگاه ها ایجاد کردند نتوانسته انتظارات دانشجویان را از ایجاد فضای شور ونشاط برای فعالیت غیر درسی و فرهنگی، اجتماعی، سیاسی دردانشگاه ها فراهم کند.
دانشگاه دور از سیاست از شور ونشاط خالی است و ممکن است این کمبود شور و نشاط در دانشگاه از راه های دیگری تامین شود که خدای ناکرده فضای دانشگاه را آلوده نماید.
ولی طبق فرمایش مقام معظم رهبری معنایش این نیست که دانشگاه بشود یک جائی برای اینکه جریانهای سیاسی، گروههای سیاسی و عناصر سیاسی برای اغراض سیاسی بیایند از این استفاده کنند، متاسفانه چیزی که ما از دولت فعلی دیدیم جز این نبود یعنی آلوده کردن فضای دانشگاه به سیاست بازی و ایجاد فضایی برای جولان و حاشیه سازی حزب های مختلف سیاسی. و بدتر اینکه دولت این گونه کارها را هم به پای حمایت ازجنبش های دانشجویی و باز کردن فضای دانشگاه می گذارد.
آنچنان که شاهد بودیم تعریف دولت یازدهم ازکار فرهنگی در دانشگاه ها بسیار تعریف پیش افتاده و سطحی بوده است، این نگاه سطحی را میتوان از عملکرد معاونت های فرهنگی دانشجویی دانشگاه پی برد، معاونت هایی که انگار امده اند برای ریشه کنی فرهنگی، معاونت هایی که با سرگرم کردن خود به امور غیر سعی در خاموش نگه داشتن دانشگاه واستفاده از نا اگاهی های دانشجویان را در جهت منافعی خاص دارند.
متاسفانه علاوه بر مشکلات حیطه فرهنگی و مشکلات فراوان تشکل ها در دانشگاه ها در این دولت شاهد یک نوع روکود علمی نیز بودیم .به نظرم دلیل ان هم این بود که سهم خواهی هایی قبل از انتخابات از دولت شد و درجریان این سهم خواهی ها آنچنان که می بینیم دانشگاه ها به یک سری افراد از طیف افراطی یک جریان واگذار شده، افرادی که بیشتر در عرصه سیاسی شناخته شده اند و جایگاه علمی آنچنانی ندارند، خود این را می توان یکی از عوامل کاهش سرعت پیشرفت علمی در کشوردانست.
بی شک دانشگاه و دانشجو همچنان که تاریخ هم نشان داده تاثیر گذار در امور جامعه و سطوح کلان سیاسی بوده و هست و بلاشک انتخابات یکی از عرصه های مهم ظهور و بروزدانشگاه و دانشجو می باشد. دانشگاه به عنوان محفل علم و اگاهی و اندیشه در جامعه جهت دهنده به افکار عمومی و مردم می باشد. ولی به کارگیری دانشجو و جنبش های دانشجویی با استفاده از یکسری کارهای پوپولیستی در دانشگاه ها در جهت منافع انتخاباتی یک جریان خاص همواره مورد نکوهش می باشد.
با در نظر گرفتن مشکلاتی که گفته شد به نظرم هدف اصلی تشکل های دانشجویی باید در جهت افزایش آگاهی و بینش دانشجو ویا به قول رهبری سیاست گری باشد آنهم نه به معنای سیاست زدگی و بازی بلکه به معنای افزایش فهم و آگاهی سیاسی.
* عضوشورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران