در سال 95 نیز دانشجوی ترم سوم مترجمی زبان و اهل شیراز در دانشگاه دریانوردی چابهار اقدام به خودکشی کرد که با پیدا شدن یادداشتی در جیب او که روی آن نوشته شده بود «عشق من را دزدیدند» علت خودکشی شکست عشقی اعلام شد.
خبرنامه دانشجویان ایران: زهرا رمضانی// خودکشی یکی از پدیدههای شوم اجتماعی است که حتی در عصر مدرنیته نیز دست از سر انسانهای قرن بیستویکی برنداشته است و هر سال حدود یک میلیون نفر از جمعیت دنیا بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند. البته این پدیده طی یک دهه گذشته بین دانشجویان دانشگاههای مختلف نیز شدت گرفته است تا جایی که پدیده خودکشی دانشجویی در سالهای اخیر به یکی از مسائل دارای اولویت در سازمان جهانی بهداشت تبدیل شده و در بین دانشگاهیان کشور نیز خودکشی طی سالهای اخیر بهویژه از اوایل دهه 90 به یکی از معضلات انکارناپذیر تبدیل شده است.
از ابتدای امسال تاکنون خبر دو مورد خودکشی در دانشگاه خلیجفارس و دانشگاه تهران رسانهای شده است که اقدام به خودکشی در دانشگاه تهران منجر به فوت دانشجو شده است. بهطور مثال آخرین حادثه، دانشآموخته دانشگاه تهران است که طی روزهای گذشته حواشی زیادی را حول این موضوع در پی داشته است.
«فرشید» یکی از دوستان این دانشجوی فوتشده چندی پیش در گفتوگویی با «قانون» گفت: «زمان نهچندان طولانی که از ورود در دانشکده فنی بگذرد، بحث نارضایتی تحصیلی پیش میآید. موضوع شایعی است. به هر حال هر کس از اسم دهان پرکن دانشگاه تهران، آرمانی در ذهن دارد که در مواجهه با یک فضای پوشالی آن را از دست میدهد.
مسعود این بیرغبتی را پیدا کرد و در فضای درس به حاشیه رانده شد. از اوایل تابستان امسال به دلیل مسائل فارغالتحصیلی و ثبتنام برای ارشد، یک روز در میان به دانشکده میآمد و از این طرف به آن طرف میرفت تا حکم اخراج را لغو کند. در فضای دانشگاه تهران چهارماه شما را سر میدوانند و با لغو چنین احکامی موافقت نمیکنند؛ اما آخر شهریور برایتان ترم مجدد میزنند. مسعود تا آن زمان دوام نیاورد.»
گرچه ارتباط این خودکشی با مسائل آموزشی از سوی مسئولان این دانشگاه تکذیب شده است، به نظر میرسد در سال 96 دلیل خودکشیها در حال دگرگونی است، در حالی که در گذشته و در سال 94 و اوایل 95 که بیشترین آمار خودکشی دانشجویی در آن به ثبت رسیده مساله متفاوت بود، چراکه در آن سالها بیشتر مسائل خانوادگی و شکستهای عاطفی و عشقی دلیل خودکشی دانشجویان بوده است.
همچنین دلیل خودکشی دانشجوی ارشد رشته مکاترونیک افسردگی بود که در آذر 94 در دانشگاه خواجه نصیر اعلام شد. در اردیبهشت همان سال مهدی مزروعی سبدانی، دانشجوی ترم هشت دانشگاه تهران، ورودی سال ۸۷ و ساکن تهران با پریدن از روی پل مدیریت دست به خودکشی زد؛ خودکشیای که علت اصلی آن مشکلات خانوادگی و روحی این دانشجو عنوان شد.
در سال 95 نیز دانشجوی ترم سوم مترجمی زبان و اهل شیراز در دانشگاه دریانوردی چابهار اقدام به خودکشی کرد که با پیدا شدن یادداشتی در جیب او که روی آن نوشته شده بود «عشق من را دزدیدند» علت خودکشی شکست عشقی اعلام شد. با این حال گویی دانشجویانی که از اواخر سال گذشته و اوایل امسال اقدام به خودکشی کردهاند، عمدهترین دلیلشان مسائل صنفی و آموزشی بوده است.
از سوی دیگر افزایش تجمعهای دانشجوی طی یک سال اخیر در اعتراض به وضعیت نامطلوب صنفی و آموزشی نشاندهنده شرایط نامطلوب و نارضایتی دانشجویان از محیطهای دانشگاهی است؛ وضعیتی که شامل بالا بودن تجرد، زندگی خوابگاهی و جدایی از خانواده، آشنایی با محیط و افراد جدید، آینده نامطمئن در زمینه شغلی، عوامل دخیل در بیانگیزگی دانشجویان و... است و مسئولان دانشگاهی و وزارت علوم باید برای برطرف کردن همه این مشکلات چارهای اساسی بیندیشند.
نباید فراموش کرد غریب به اتفاق دانشجویان از غول بزرگی به اسم کنکور گذشتهاند تا بتوانند به این مرحله برسند و بهخوبی میدانند که باید از تعلقات گذشته جدا شد و در صورت زندگی خوابگاهی حتی جدایی از خانواده را هم تجربه کرد. ولی از آنجا که شرایط زندگی دانشجویی در همه حوزهها اعم از تغذیه، خوابگاه، آینده شغلی و... در وضعیت ایدهآل قرار ندارد، شاید در این میان کسانی هم باشند که تحمل ماندن در این محیط را نداشته باشند که در نتیجه «خودکشی» را به مثابه تنها راه برونرفت از این وضعیت برمیگزینند.