دوم: فیلم درباره داعش است اما در ستایش انسانیت. در ستایش دفاع از مظلوم. در ستایش ایثار. فضیلت کمک به دیگران چند صباحی است در گوشه و کنار با کنایه از آن صحبت میشود اما به وقت شام یک تلنگر محکمی است که به عقل فراموشگر ما مردم یادآوری میکند در شرایط فعلی، این آرامش، قیمتی همسنگ خون جوانان به دست آمده است.
سوم: به وقت شام داستان رشادت جوانان جنگ ندیده است. جوانانی که سوال دارند. وقتی به سوالشان جواب عینی داده شود کاری میکنند کارستان. به خاطر همین است که جوانانی که فیلم را دیدهاند میتوانند با غرور از مستشاری ایران در سوریه حرف بزنند. ترمیم نسل جوانان با پدران خود اگر درست و ظریفانه روایت نشوند، کاری کلیشهای و گل درشت میشود اما حاتمیکیا نشان داد بلدکار است.
چهارم: این که ایران چرا به سوریه کمک میکند؟ اینکه داعشیها افراد کودنی هستند یا زیرک؟ اینکه اتمسفر جنگ در سوریه به چه شکل است؟ اینکه میشود واقعیت را دراماتیزه گفت یا نه؟ همه در به وقت شام جوابهای محکمی دارد که در یادداشتهای بعدی حتما اشاره خواهیم کرد.
پنجم: فیلم در بخش فیلم نامه، کارگردانی و جلوههای ویژه و گروه بازیگران مطمئنا یکی از درخشانترین آثار حاتمیکیا است. وقتی از سالن خارج شدم حس کردم باید تمام جوایز امسال را درو کند اما بعدتر به خودم گفتم مساله این فیلم و خطابش به مردم است. دست زدنهای ممتد مردم و رضایتشان نشان داد نباید نگران جایزه گرفتن یا نگرفتن به وقت شام باشیم. به وقت شام جایش را در دل مردم باز می کند. شک نکنید.