در زمینهٔ پژوهشی، همواره از افرادی که بهصورت قابلتوجه در شرکتهای صنعتی فعالیت دارند بهصورت پارهوقت در دانشگاه استفاده مینمایند و این نهتنها عاملی مؤثر در نگهداشتن پیوند صنعت و دانشگاه میشود
خبرنامه دانشجویان ایران: اصغر جمشیدی*// دین مبین اسلام تأکید فراوانی بر کسب علم و دانش دارد و روایات و احادیث زیادی نیز در این زمینه موجود است.
امام علی(علیهالسلام) فرمودند: العِلمُ سُلطانٌ، مَن وَجَدَهُ صالَ بِهِ، ومَن لَم یَجِدهُ صیلَ عَلَیهِ.
علیرغم همه تلاشهای صورت گرفته در این چهل سال گذشته، برای جبران مافات و عقبماندگیهای چند صدسال گذشته و بازگشت به عرصه طلائی سردمداری علمی در دنیا، باید از تجارب مثبت درزمینهٔ رشد علمی استفاده کرد و درعینحال با آسیبشناسی موشکافانه و دقیق، عیوب و آفات مسیرهای تجربهشده را شناخت تا بدان دچار نشویم.
در اینجا تلاش میشود تا ویژگیهای مثبت بیشتر دانشگاههای خارجی بهویژه اروپا و امریکا که عامل توسعه و پیشرفت آنها بهعنوان کشورهای پیشرفته میشود، مورد بررسی قرار گیرد. بهطورکلی چهار عامل آموزش، پژوهش، مسئولیتپذیری و نقشه جامع بهعنوان چهار بازوی پیشرفت موردبررسی قرارگرفته است. لازم به ذکر است که بیشتر موارد موردبحث در مورد دانشگاههای خارجی تراز اول دنیا صادق است و البته تفاوتهایی وجود دارد که قابل اغماض است.
1- آموزش:
در بحث تدریس دروس دانشگاهی، آنچه در دانشگاههای خارجی بخصوص دانشگاههایی که درس - پروژه محور هستند علاوه بر ارائه تئورهای موردبحث، جنبههای کاربردی و عملیاتی بهروز مباحث مطرحشده نیز ارائه میشود. یک درس توسط یک استاد ارائه نمیشود و ظرفیتهای اساتید گروه و دانشجویان دکتری در حال تحصیل نیز بکار گرفته میشود. این افراد غالباً درزمینهٔ ای که تدریس میکنند بهطور کامل تخصص و تمرکز دارند. در برخی موارد همجهت افزایش بهرهوری آموزش، از صاحبان و یا همکاران شرکتهای صنعتی استفاده میشود.
در برخی موارد، دروس پیشرفته و حتی بینرشتهای تعریف میشود و در قالب درس و یا مدرسه تابستانی یا زمستانی یا اجلاس ارائه میشود که این عمل نهتنها باعث ایجاد همکاریهای مشترک بین دانشگاهی میشود بلکه زمینهای میشود برای تبادل اطلاعات و بهروز شدن افراد. ارائه درس یک استاد معمولاً بهروز و متفاوت از ارائههای ترمهای گذشته هست. عملاً یک استاد برای ارائه مطالب جدید وقت و انرژی زیادی را هزینه میکند. اگر آموزش در یک کشور بهروز و متناسب با نیازها نباشد، نمیتواند جوابگوی صنعت و جامعه باشد و صرفاً آموزش خواهد بود که منجر به گرفتن مدرک و تولید فارغالتحصیلان بیکار خواهد شد. برای تحقق این هدف نیاز به یک عزم جدی از سوی اساتید محترم و یک مطالبه مهم از سوی دانشجویان هست.
2- پژوهش:
در زمینهٔ پژوهشی، همواره از افرادی که به صورت قابلتوجه در شرکتهای صنعتی فعالیت دارند بهصورت پارهوقت در دانشگاه استفاده مینمایند و این نهتنها عاملی مؤثر در نگهداشتن پیوند صنعت و دانشگاه میشود بلکه عامل تولید ثروت بهوسیله تعریف پروژههای صنعتی در دانشگاه توسط آن افراد میشود. از طرف دیگر از این طریق بسیاری از پروژههای دانشجویان فوقلیسانس و دکتری تعریفشده و شرایط جذب دانشجویان را پس از فارغالتحصیلی فراهم میآورد.
نکته قابلتأمل این است که دغدغه دانشجوی دکتری صرفاً دغدغه پژوهش است چون ازنظر مالی توسط دانشگاه یا کمپانی بهابازار میشود و مقرری ماهیانه تخصص میگیرد. در حقیقت تحصیل دانشجوی دکتری بهمنزله کار در نظر گرفته میشود که این امر نهتنها باعث حرکت هدفمند دانشجو به سمت پروژههای خاص و موردنیاز کشورها میشود بلکه با اختصاص مقرری به دانشجوی دکتری زمینه استفادهی حداکثری از بهترین و پربازدهترین دوران عمر دانشجوی دکتری را فراهم میآورند. نتیجه این کار به ثمر نشستن تحقیقات و تولید فناوری است. تا زمانی که در کشور به دانشجو بهعنوان یک نیروی مجانی که محتاج نمره و فارغالتحصیلی و گرفتن مدرک است، پیشرفت علمی متناسب بااستعدادها و ظرفیتها نخواهد بود و دانشجویان در مقاطع تحصیلات تکمیلی برای تأمین معیشت یا بهصورت پارهوقت مشغول به کار میشوند و تمرکز و انگیزه کافی برای پژوهش نخواهند داشت یا به خارج از کشور میروند. مقایسه کنید حقوق دانشجویی ماهیانه 25 میلیون تومان در دانشگاه epfl سوئیس را در مقابل حقوق صفر در دانشگاه داخل.
3- مسئولیتپذیری:
یک عامل اساسی در پیشرفت دانشگاههای تراز اول، نهادینه شدن فرهنگ مسئولیتپذیری در کار و تحقیق است. دو عامل را میتوان در این فرهنگسازی دخیل دانست: یکی قانون و دیگری رفاه اجتماعی و قانع بودن. عامل اول ضمانت اجرایی میآورد و توسط افرادی بهخوبی مدیریت و کنترل میشود و عامل دوم باعث تمرکز در کار و تحقیق به دلیل از بین رفتن نیاز اساسی مالی میشود. بهطورمعمول قانون اجازه نمیدهد استادی که بهصورت تماموقت در استخدام دانشگاه هست در چند جای دیگر نیز شغل داشته باشد. همین تک شغلِ بودن تمرکز افراد و مسئولیتپذیری ایشان را افزایش میدهد.
4- نقشه جامع:
آنچه در دانشگاههای کشورهای پیشرفته دیده میشود این است که نقشههای جامعی همواره توسط دولتهایشان متناسب با نیازهای روز و با هر دو نگاه کلان و خرد تعریف میشود و پروژهها در راستای این نقشهها حمایت مالی میشوند. این نقشههای جامع در بستر قانون و با سازوکاری اجرا میشوند تا امکان سوءاستفاده و انحراف از آنها به حداقل برسد.
در برخی موارد این نقشههای جامع بین چندین کشور بهعنوانمثال کشورهای عضو اتحادیه اروپا تعریف میشود که نتیجه بخشی و ضریب تأثیر پروژه را بالا میبرد چراکه از تجربیات و اطلاعات فراملیتی در اجرای پروژهها استفاده میشود.
درمجموع، برای حفظ نرخ رشد علمی کشور و رسیدن به جایگاه مطلوب، همواره باید سیستم علمی کشور مورد ارزیابی و اصلاح قرار گیرد که خوشبختانه کارهای خوبی هم شروعشده ازجمله نوشتن نقشه جامع علمی کشور و ایجاد ستادهای معاونت علمی ریاست جمهوری که همچنان نیاز بهنقد و اصلاح دارد. از طرفی متأسفانه تحول جدی درزمینهٔ آموزش و پژوهش رخ نداده یا حداقل میتوان گفت برای مردم محسوس نیست چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ ساختار و نوع نگرش به دانشجویان تحصیلات تکمیلی که بهواقع نیروهای خط مقدم علمی محسوب میشوند.
* فوق دکتری دانشگاه KTH استکهلم سوئد