به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ متن نامه به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
داروینیسم اجتماعی در نظام انتقاد و مطالبه از دولتمردان در ایران حکم میکند، قویترها میمانند. قویترها در این داستان سیاسیتمدارانی هستند که یاد گرفتهاند به منتقدان خود برچسب زده و کار خود را حتی در تقابل مستقیم با علم روز دنیا پیش ببرند.
کمربند جنوبی مشهد پروژهای که پیوست محیط زیست ندارد و صرفا به داشتن تاییدیهای که شورای همتا کار خود را از سالهای گذشته شروع کرده است. بر همه واضح و مبرهن است که سوداگری نهادهای اجرایی دلیل پیشرفت این پروژه است. جادهای کشیده میشود و قیمت زمینهایی که مالک آن آستان قدس و شهرداری و ارتش و سایر ارگانها هستند چند برابر میشود، به دنبال این جاده کشی و شروع ساخت و ساز در این منطقه سازمانی که مجوز ساختمانی صادر میکند درآمد کسب میکند سازمانی که به طرز عجیبی شهرداری مشهد مقدس است.
آری تاکنون هزینه صد میلیاردی این پروژه از جیب مردم پرداخت شده است هزینهای که قرار بود در ادامه باری از دوش مردم بردارد. پروژه کمبربند جنوبی که به گفته کارشناسان شهرسازی بار ترافیکی جنوب شهر را کاهش نمیدهد عملا تا سالها بیکاربرد است.
برای اثبات این ادعا میتوان به تجربه بلوارهای فکوری و نماز اشاره کرد، بلوارهایی که با همین توجیح کشیده شدند، بلوارهایی که قرار بود بار ترافیکی را کمتر کنند اما زمینهای شدند برای ساخت و ساز و درآمدزایی برای شهرداری. هزینههای زیادی در راهی غلط هدر رفته است و شورای پنجم میتواند از ادامه این پول هدر رفتنها جلوگیری کند. چه اصراری است به ادامه یک روند اشتباه، الا منفعت طلبی؟ و وجود این سئوال یعنی فقدان شفافیت.
شفافیت این نیست که ما بدانیم فلان عضو شورای شهر چقدر حقوق میگیرد، نه تمام شفافیت این نیست. شفافیت این است که بدانیم افراد و نهادهای مختلف در سیستم مدیریت شهری چگونه فعالیت دارند و کجا امکان فساد وجود دارد. شورای پنجم انتخاب شهردار را مثالی برای شفافیت خود اعلام کردند، اگر اینچنین بود محمدرضا کلایی در بیانیه خود یکی از دلایل انصرافش را از انتخابات شهردار گفت: عدم حمایت جوانترین عضو شورا از ما، آن هم در میانه راه، و تشکیل گروهی برای دادن رأی منفی به ما توسط ایشان در شورا.
جوانگرایی خوب است، شعار امید و زندگی دادن خوب است، اما مشکل اینقدر ساده نیست که با این اقدامات حل شود. غایت مجموعههای شهرداری و شورای شهر و سایر ارگانهای شهری خدمت تعریف شده است و خدمت یعنی تلاش در جهت رفاه مردم بدون چشم داشت مادی.
در این چند ساله اخیر شهرداری و شورای شهر مشهد طی چشم و هم چشمیهای سیاسی ادوار مختلف بین چپ و راست هر کدام سعی داشته تا کفه ترازوی عملکرد را به سمت حزب سیاسی خود سنگینتر کنند. یکی مترو به این شهر میآورد دیگری خیابان غذا راه میاندازد. گروهی تقاطع غیرهمسطح میسازد و دیگری شهر را به انواع مجتمعهای تجاری زینت میبخشد.
هیچکدام فکر نمیکنند که نیاز مشهدالرضا چیست. ظاهرسازی برای چشم کوچک و بزرگ برای جلوه بخشی به شوکت احزاب، انگیزه دولتمردان در این شهر است جهت خدمت. اینگونه کار کردنها برای شهر فقط هزینه دارد هزینهای که صفر تا صد آن به مردم تحمیل میشود.
اگر قرار باشد بودجهای به فلان گروه تئاتر تهرانی داده شود که بیاید و در مشهد اجرا کند اختصاص داده شود اگر قرار باشد بودجهای برای برگزاری جشنهای تجلیل مختلف در نظر گرفته واضح است باید از یارانه حمل و نقل این مردم زده شود. شهرداری باید خدمت ارائه دهد، خدمتی که مردم به آن نیاز داشته باشند نه اینکه دنبال کارهایی باشد که هیچ ربطی به اهداف وجودی این سازمان ندارد.
ما نمیگوییم بودجهای که برای شادی و تفریح مردم و کار فرهنگی میخواهد هزینه شود صرف کارهای عمرانی شود. خیر اینطور نیست، این هم نیاز مردم است؛ اما بهتر است این بودجه را اسراف نکنیم و از هنرمندان بومی مشهد استفاده کنیم. با حمایت از آنها هم به ارتقا هنر مشهد کمک کردیم هم هزینههای اضافی را کم کردیم. از ما به شما نصحیت حرف خوب را حتی از دهان برچسب خوردهای چون ما گوش کنید.
مهمتر از دعوای بچگانه احزاب سیاسی، حل مشکلات مردم است. مردم در این میان چه گناهی دارند و چرا باید تاوان بدهند. قدم از برای گشودن گره بردارید و نگویید در این دوازده سال بسیج کجا بود که انتقاد کند. آری، بسیج بعد از سالها متوجه درد مردم شده است و مطالبه دارد؛ سئوال اینجاست شما چرا هنوز به این مسائل نرسیدهاید؟ شما چرا نمیخواهید حتی حرف دلسوزان مشهدالرضا را بشنوید؟ نقد به نیت اصلاح است غنیمت شمردیش.