عبور خاتمی ار روحانی را باید نتیجه تبعیت خاتمی از محافل امنیتی اصلاحات دانست که عبور از روحانی را در دستور کار قرار دادهاند. اینکه خاتمی چرا سرانجام مجبور به تبعیت شده خود نکتهای دیگر است ولی باید نتیجه آن را پایان حیات سیاسی خاتمی دانست.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ناامیدی؛ کلیدواژهای که حتی خوشبینترین افراد جامعه هم به آن معترف هستند. بیثباتی گسترده اقتصادی، تورم افسارگسیخته و از همه مهمتر انفعال محض دولت را میتوان سه عامل مهم گسترش این موج ناامیدی دانست. در این میان اما با گردشی کوتاه در فضای مجازی میتوان واکنش جامعه به برخی افراد و جریانات را بررسی کرد. حمله گسترده به سلبریتیها و انتشار سخنان برخی سیاسیون در حمایت از روحانی در انتخابات سال گذشته بخشی از این واکنش منفی به حامیان روحانی است.
بیشتر بخوانید// اصلاحات حذف «خاتمی» را کلید زد
در این میان اما محمد خاتمی وضعیت بدتری دارد. محمد خاتمی که با پروپاگاندای برخی متخصصین جنگ روانی جبهه اصلاحات توانسته بود به یک مهره اجتماعی تبدیل شود این روزها اوضاع خوبی ندارد. طی سالهای گذشته بسیار تلاش شده بود تا از خاتمی چهرهای کاریزماتیک ترسیم شود که با یک کلیپ پنج دقیقه ای میتواند سرنوشت سیاسی کشور را عوض کند و همه برای موفقیت در عرصه سیاسی ناچار به اطاعت عملی از وی هستند. سخنان خاتمی در حمایت از روحانی نیز که به «تکرار میکنم» معروف شد نیز از دید برخی افراد از همین سنخ کاریزمای سیاسی- اجتماعی بود.
اما این روزها خاتمی تبدیل به انگشت ششم اصلاحات شده است. اصلاحات نه توان تحمل درد قطع این انگشت را دارد و نه تمایلی به هزینهزایی بیشتر خاتمی برای جبهه اصلاحات. در واقع میتوان خاتمی را برای اصلاحات همچون ارهای دانست که در هر حرکتش هزینهای برای اصلاحات ایجاد میکند.
روز گذشته محمد خاتمی در یک حرکت عجیب طی بیانیهای، ۱۵ شرط برای حل مشکلات کشور ارائه داد. رفع حصر، آزادی تمام زندانیان سیاسی، اعلام عفو عمومی، تشکیل دادگاهها با هیات منصفه مردمی، ایجاد فضای باز و امن و آزاد سیاسی بخشی از راهکار سید محمد خاتمی برای کاهش قیمت دلار، رفع تحریم ها و صد البته بیثباتی اقتصادی است!
واکنش فعالان فضای مجازی اما دقیقا خلاف چیزی است که خاتمی و حلقه یاران بارانیاش فکر میکردند. از همسانسازی خاتمی با یلتسین روس بگیرید تا انتشار جملات طنز با هشتگ «تکرار میکنم». بازخوردی که میتوان آن را چنین تحلیل کرد:
۱- سخنان خاتمی در حمایت از روحانی در کمتر از یکسال به عبور از روحانی تبدیل شده است. امری که میتوان آن را نتیجه تبعیت خاتمی از محفلهای امنیتی اصلاحات دانست که عبور از روحانی را در دستور کار قرار دادهاند. اینکه خاتمی چرا سرانجام مجبور به تبعیت شده خود نکتهای دیگر است ولی باید آن را پایان خاتمی دانست. هسته سخت اصلاحات که حجاریان چندی پیش مطرح کرده بود به مرحله عملی رسیده است. فدا شدن خاتمی برای زنده ماندن اصلاحات را میتوان تمام حرف حجاریان دانست.
۲- شروط ۱۵ گانه، پوست موز اصلاحات زیر پای خاتمی شد. واکنشهای مردم به این شروط را باید در یک کلمه خلاصه کرد، فحش. اینکه خاتمی چرا در این شرایط اقتصادی حساس چنین شروط سیاسی مطرح میکند نشاندهنده فریب وی است. فریبی که سرانجام آن تمسخر سیستماتیک رییس دولت اصلاحات و حذف وی از افکار عمومی است. خاتمی برای هسته سخت اصلاحات دیگر یک سرمایه اجتماعی کاریزماتیک محسوب نمیشود و مدتی است که به یک مهره هزینهزا تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید// عبور و مرور اصلاحاتیها دوباره شدت گرفت
۳- خاتمی برای همیشه تمام شد. افکار عمومی وی را یک حامی تمام عیار روحانی میداند و این چنین ژستهای سیاسی را نمیتواند پذیرا باشد. بنابراین به راحتی خاتمی را در کنار روحانی به عنوان عوامل بدبختی قرار دادهاند و سرانجام مشترکی برای هر دو ترسیم کردهاند.
پوست موز هسته سخت اصلاحات زیر پای خاتمی جاخوش کرده است. باید منتظر ماند و دید آیا خاتمی بیشتر از این سقوط خواهد کرد یا محافل امنیتی اصلاحات به این حد از تضعیف وی برای تغییر سازوکارهای داخلی جبهه اصلاحات راضی خواهند شد؟
* گزارش از سعید درویشی