2. سالهاست اصلاح طلبان به ویژه طیف تندروی آن مدعی اند ناگفته های مهمی در موضوعات مختلف دارند که نه تنها هیچ کس حاضر نیست درباره آن موضوعات با آنها به مناظره بنشیند بلکه هیچ رسانه رسمی نیز حاضر به انتشار آن مطالب نیست! در نتیجه بخشی از افکار عمومی و حتی خود #اصلاحطلبان و به خصوص نسل جوان تر آنها نیز این گزاره را باور کرده و جدی جدی فکر میکنند حرفهایی برای گفتن دارند که نه اجازه انتشار دارد و نه کسی توان پاسخ دادن به آنها را دارد! اما این دو مناظره مثال نقض بزرگی درباره این دو توهم بود.
3. نه از روی تعصب یا حمایت قبیله ای، از ته دل معتقدم برخی حرفهای زاکانی در این دو #مناظره به مراتب منطقی تر و مهم تر از حرفهای تاجزاده بود و چه خوب که این حرفها نه در تریبون های یکطرفه که با حضور نماینده ای از طرف مقابل بیان شد تا صحت و اتقانش بیشتر ثابت شود.
4. نکته دیگر آنکه تقریبا حرف جدید و غیر قابل پیش بینی از تاج زاده در این دو مناظره لااقل برای من وجود نداشت و چه خوب که این حرفها نه در تریبون های یکطرفه بلکه در یک فضای چالشی و با حضور شاهد عینی دو فتنه 78 و 88 بیان شد تا میزان صحت و اتقان آن ادعاها نیز مشخص شود. دقیقا مثل زمانی که تاجزاده یک نقل قول دروغ را به رهبری منتسب کرد و وقتی زاکانی گفت "وقت من برای شما، حرفتان را ثابت کنید" نهایت سند تاجزاده این بود که گفت #رهبری در جلسه خصوصی این حرف را زده!
5. هر میزان چهره های سیاسی شفاف تر و صریح تر حرفهایشان را بزنند، به همان میزان عیارشان برای مردم بیشتر مشخص خواهد شد و این یک فرصت بزرگ برای #مردم و نظام است. زیرا شرایط فعلی کشور را دقیقا حاصل عدم شفافیت و قدرت گرفتن دوزیستان سیاسی میدانم. کسانی که تکلیف شان با خودشان نیز معلوم نیست و روزی راهکار تمام مشکلات کشور را مذاکره با امریکا میدانند و روز دیگر مذاکره با امریکا را عین دیوانگی میخوانند!
6. امیدوارم ادامه این گفتگوها بتواند ضمن شفاف کردن مواضع افراد و جریانهای مختلف، فرهنگ سیاسی مردم را نیز رشد دهد زیرا بخواهیم یا نخواهیم رییس جمهور، نمایندگان مجلس، خبرگان و... با رای همین مردم انتخاب میشوند پس چه بهتر این انتخابها بر اساس یک چارچوب فکری و اصول مشخص صورت بگیرد نه با جوگیریهای شب انتخاباتی! باید فرهنگ سیاسی مردم را رشد داد.
