خبرنامه دانشجویان ایران: توحید محمدزاده// جنّ زیبا پوسترهای مترو، بنرهای سطح شهر و تبلیغات کانالهای تلگرامی را به خود اختصاص داده است، عکس پوستری جذاب با اسمی جذابتر! پارادوکسی که در انتخاب این اسم نهفته مخاطب را به فکر فرو میبرد که آیا مگر میشود جنّی که این همه از آن ترس داریم زیبا هم باشد؟! وقتی عکس بازیگر خارجی زن هم در کنار این اسم باشد مخاطب را برای خرید بلیط سینما جذب میکند.
صحنهی اول فیلم یک بیمارستان روانی را نشان میدهد که مردها و زنهای روانی با هم در این بیمارستان تحت درمان هستند. روانی نقش اول فیلم که یدالله صدایش میکنند، مسئولیت طی و جارو بیمارستان و انتقال فرزندان این روانیها از بیمارستان به مهد کودک یا جایی شبیه آن و برگرداندن آن است که در عالم واقع هیچ آدم عاقلی مسئولیتی مانند این را به یک روانی واگذار نمیکند.
فیلم ادامه مییابد یدالله شب در خانهی خود جنّی را میبیند که قصد آزارش را دارد و به خاطر این بخش فیلم کودکان زیر 12 سال نباید این فیلم را ببینند، با اینکه من 30 ساله هم کم وحشت نکرده بودم! یدالله آنقدر سر و صدا میکند که همسایه دیوار به دیوار اعتراض میکند و یدالله را به خاطر خوردن داروهای بسیار دیوانه میخواند.
همین صحنهی ترسناک از صحنهای دیگر روایت میشود و معلوم میشود که این جن یکی از بیماران آن بیمارستان روانی است که با لطایفالحیلی از بیمارستان گریخته و یدالله را تعقیب کرده و وارد خانهی بزرگ و قدیمی یدالله که از خانههای قدیمی اصفهان با حیاط بزرگ و اتاقهای ترسناک است شده است. این صحنه نشان میدهد که این خانم روانی که از بیمارستان گریخته به یدالله پناه آورده است و از ترس اینکه ممکن است یدالله به او آسیب بزند یا مورد تجاوز قرار دهد پنهانی وارد خانهی او شده است. دلیل آن هم این است که این اتفاق قبلاً برای ایشان افتاده و بعد از اینکه این خانم در دفاع از خود فرد متجاوز را به قتل رسانده او را روانی خواندهاند و در بیمارستان روانی محبوس کردهاند.
همانطور که بیان شد فیلم در شهر اصفهان و با نماهایی از این شهر صحنهآرایی شده است. چه صحنهی حیاط منزل یدالله و چه نماهایی از تعقیب و گریز پلیس بعد از این که دلارام(نورگل یشیل چای) چند نفر دیگر را که در خیابان قصد تجاوز به او را داشتند زخمی کرده است و از کنار 33 پل و پل فلزی اصفهان در حال فرار از دست پلیس است. اصفهان نماد فرهنگ و اصالت ایران اسلامی است ولی در ای فیلم آنچنان به آن تاخته میشود که گویا در اصفهان نه انسانیتی وجود دارد نه شرفی و نه آبرویی!
بازیگر زن ترکیهای که لال است و یداللهی که حتی سواد خواندن و نوشتن ندارد عاقلتر از پزشکان بیمارستان و انسانتر از دیگران هستند. یدالله یک شب، دلارام را در منزل خود اسکان میدهد، برایش بهترین لباسهای همسرش که فوت شده را میبخشد، طلا و انگشتری که مال همسرش بود را به او میدهد و میگوید که اگر راضی باشد فردا با هم محرم شوند. یدالله روانی شب را با چایی و سوپی که برای دلارام روانی تهیه کرده پذیرایی میکند و وسط اتاقش را با پردهای نصف میکند تا دلارام در امنیت بخوابد. باید فکر کرد که روانی واقعی کیست؟ آن سیستمی که دلارام را به خاطر دفاع از خود در بیمارستان روانی محبوس کرده یا آن آدمهای عاقلی که او را روانی تشخیص دادهاند.
این تصویری بود از این فیلم که برای هر بینندهای آشکارا قابل وصف است و مطمئناً منتقدان نکات ریز و درشتش را بهتر از بنده خواهند دید. انتقاد من یک جنبهی داخلی دارد و یک جنبه بینالمللی. جنّ زیبا هم توهین به فرهنگ اسلامی ایرانی است و هم یک فیلم ضد امنیت است. اگر بعضی وقتها برای حرف زدن با موبایلمان در خیابان احساس امنیت نمیکنیم و میترسیم که گوشیمان توسط یک موتوری به سرقت رود عجیب نیست که دیگر هیچ توریستی فکر مسافرت به ایران را نکند. یک خارجی، احساسی شبیه به دلارام در ایران خواهد داشت. اگر او مورد تجاوز قرار گیرد با چه زبانی خواهد توانست از خود دفاع کند؟ این فیلم آنقدر ضد توریسم است که امنیت اخلاقی و روانی را در ایران زیر سوال برده و آن را خطری برای توریستها میداند. چه فرقی دارد یک نفر نتواند حرف بزند یا زبان حرف زدنش در کشوری قابل فهم نباشد! ناگفته نماند که در صحنهای فیلم تلاش میکند که بگوید دلارام ایرانی است و پدر و مادری در روستایی دارد ولی صحنههای قبلی و ظاهر دلارام قبلاً به ذهن مخاطب خارجی بودن فرد را باورانده است.