فارغ از نهایی شدن استعفای ظریف یا مردود ماندن آن، این درخواست همراه با کناره گیری تعداد دیگری از مدیران و مسئولان وزارت خارجه؛ نتایج و پیامدهای قابل توجهی برای دولت روحانی دارد.
میتوان فعالیت اصلی وزارت خارجه را در این دولت تلاش برای توافق با آمریکا و اروپا همچنین جلب رضایت آنها و اعتمادسازی برای بهبود روابط بین المللی با این کشورها دانست که هدف از آن نیز ورود سرمایههای خارجی یه ایران و افزایش مبادلات اقتصادی بود.
تلاش و تمرکز ظریف و تیم مذاکرات برای توافق هستهای و لغو کامل تحریمها بینتیجه مانده.
در حالی که ایران به تایید مجامع بین المللی تعهدات خود را انجام داده بود؛ در طرف مقابل... وضع تحریمهای جدید درکنار عدم لغو تحریمهای قبلی، پایبند نبودن به هیچ یک از تعهدات و خروج آمریکا از برجام ضربات مهلکی به رویکرد ظریف و دولت با محور سازش بود.
وزارت خارجه برای جان دادن به کالبد برجام و تلاش ۵ سالهی خود روی به مذاکرات با اروپا آورد. اروپا نیز صرفا با نگه داشتن ایران در برجام درخواست توافقات و تقبل تعهدات جدید و سنگین دیگری از جمله سیافتی و پالرمو را از ایران داشت.
اظهارات وزیر خارجه در این مورد خبر از ناکامی در این زمینه، خواستههای بیش از حد طرف مذاکره در حال ندادن هیچ یک از مزایایی که بر آنها توافق شده بود و قول آنها داده شده بود و شکست تلاشهای ۵ سال اخیر دارد.
در خواست استعفای ظریف، که قهرمان دیپلماسی ایران معرفی شده بود؛ در این شرایط مهر تاییدی به کارنامهی مردود سیاستهای غلط دولت زد.
استعفای ظریف تنها نشان دهندهی شکست یک فرد، یک گروه یا یک دولت نیست. بلکه به معنای شکست و ناکارامدی تقریبا کامل یک جریان فکری که پشتوانهی این دولت بود و یک مکتب سیاسی اجتماعی که خواستگاه فعالیتهای این دولت و حامیان آن است در ایران میباشد.
این شکست میبایست همواره در تاریخ ایران مطرح شود تا مردم بدانند چه بینش و چه تفکری منجر به چه سیاستها و رویکردها و این سیاستها و رویکردها منجر به چه جریانها و گروهها و فعالیت این جریانها و گروهها منجر به چه نتایج خسارت باری برای یک ملت و مردم کشور ایران میشود.
* دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی