اینکه رئیس دولت اصلاحات، هشت سال سیاست اجرایی کشور را بر عهده داشته و بنوعی باید اشراف کاملی به جغرافیای سیاسی و قومیتگرایی کشور را داشته باشد. حکومتهای فدرالی مناسب کشورهایی است که دارای ایالتها و گرایشات شدید تجزیهطلبانهای دارند و از طرفی هیچ خصیصه مشترکی در بین جامعه خود ندارند.
دوم؛ معنای سادهی فدرالیسم: مدلی از حکومت که در آن قدرت سیاسی از مرکز به صورت ایالتی(منطقهای) توزیع شده و صلاحیتها و اختیارات بین دو سطح حکومت محلی و حکومت مرکزی(فدرالی) تقسیم میشود.
اما سخنان خاتمی از تناقض و کجفهمی رنج میبرد، چرا که فدرالیسم بر خلاف باورهای اشتباه به معنای کاهش تمرکزگرایی قدرت نیست بلکه حرکت بسوی تمرکزگرایی قدرت سیاسی است. بطور مثال آمریکا دارای ایالتهای جدا از هم بوده و حکومت فدرالیستی به مثابهی سقفی بوده که این ایالتهای تجزیهطلب را زیر پوشش خود گرفته و حاکمیت واحدی را تشکیل داده است.
آنچه مد نظر خاتمیست به این صورت است که ما از حاکمیتی واحد به سمت چند دولتی با تقسیم مناطق مختلف و اعطای اختیارات به کارگزاران محلی حرکت کنیم و سپس حکومت فدرالیستی را تشکیل دهیم و همگی تحت یک حکومت مرکزی قرار بگیریم! (تناقض را دیدهاید؟!)
سوم؛ جامعهی ایرانی از گذشته تا کنون دارای "ملت" است، یعنی ایران کشوری با "ملت واحد و اِتنیکهای(اقوام) مختلف". این تنوع قومی دالّ بر واگرایی اجتماعی و خصومت قومی نیست، چرا که هویت ملی-تاریخی در جامعه ایرانی ریشه دوانده و نیاز به حکومت فدرالیستی را منتفی میکند. سه رکن اصلی این هویت تاریخی: مذهب تشیّع، زبان پارسی و محدوده سرزمینی که حاصل مشارکت جمعی مردمانی از اقصاء نقاط کشور بوده که در حال حاضر آن را به "ایران" تبدیل کرده است.
چهارم؛ گویا رئیس اصلاحطلبان نمیداند که مدل حکومت فدرالیستی باعث رقابتهای غیرضروری بین مناطق مختلف میشود، چه بسا امکان این را دارد که منطقهای(همان دولت محلی) در برابر دولت مرکزی(فدرال) قد عَلَم کرده و ادعای خودمختاری کند. نمونه بارز آن ظهور و سقوط اولین جمهوری کُرد در مهاباد و دولت سیدجعفر پیشهوری در آدربایجان که تجربه تاریخی خوبی را نشان میدهد.
پنجم؛ نکته مهمی که باید اشاره کرد، این است که رابطهای بین فدرالیسم و مردمسالاری نیست. برخی کشورها اگرچه حکومت آنها بصورت فدراتیو است اما از مردم سالاری بیبهرهاند، مثل امارات متحده عربی و جمهوری خلق چین!
ششم؛ البته پُرواضح است که انتخابات مجلس نزدیک و چه بسا "تَکرار میکنم" خاتمی، دیگر برای همقطارانش راهگشا نخواهد بود. پس با بیان نظراتی جدید و قومیتمدارانه به دنبال تهییج افکار عمومی در اذهان مردمانِ کُرد، لر، بلوچ، آذری و... است تا آنها به گمان اینکه آیندهی مطلوبی در انتظارشان است در انتخابات به لیست مد نظر خاتمی و یارانش رای دهند.