تاریخ انتشار: چهارشنبه 1398/06/13 - 02:20
کد خبر: 326733

کتابخانه دانشجویان ایران/ کتاب دویست و پنجاه و پنج؛

«جنایت و مکافات»؛ در اجرای عدالت، هدف وسیله را توجیه می‌کند؟!

«جنایت و مکافات»؛ در اجرای عدالت، هدف وسیله را توجیه می‌کند؟!

پیرزن رباخوار شپشی در جامعه است که جز مکیدن خون دیگران کاری از پیش نمی‌برد و بودن او نه تنها برای جامعه مفید نیست که بسیار خطرناک نیز هست. راسکولنیکوف جهان را ناعادلانه می‌داند. به عقیده وی راه رهایی نسبی از این ناعادلانه بودن جهان، اخلاقی فضیلت‌محور است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ «جنایت و مکافات» یکی از برجسته‌ترین آثار ادبیات کلاسیک جهان نوشته فئودور داستایفسکی نویسنده نامی روسیه است. به اعتراف خود داستایفسکی طرح این اثر را زمانی که در زندان بوده در ذهن خود پرورانده است. او سه شیوه روایت را برای نگارش آنچه در ذهن داشته می‌آزماید.

ابتدا به شکل یادداشت‌های روزانه شخصیت اصلی، سپس به شکل اعتراف او در پیشگاه دادگاه و برای بار سوم به شکل خاطرات یک زندانی به نگارش درمی‌آورد اما هیچ‌کدام از نظرش رضایت‌آمیز واقع نمی‌شود و در نهایت کتاب را به شکل روایت سوم شخص مفرد می‌نویسد و در سال ۱۸۶۶ به چاپ می‌رساند.

این کتاب در ایران نیز توسط مترجمین مختلف برگردانده شده و در انتشارات مختلفی به چاپ رسیده‌ است. اولین و قدیمی‌ترین ترجمه از این اثر متعلق به بهروز بهزاد است. دیگر ترجمه قدیمی نیز به مهری آهی تعلق دارد که از زبان روسی به فارسی برگردانده شده‌است. 

ترجمه‌های بسیاری از این اثر در دسترس است که خوانندگان می‌توانند به فراخور ارتباطی که با متن برقرار می‌کنند آن را برگزینند اما در حال حاضر پس از ترجمه مهری آهی ترجمه‌های اصغر رستگار و احمد علیقلیان از خوش‌خوان‌ترین ترجمه‌های فارسی این اثر محسوب می‌شوند و در میان مخاطبان داستایفسکی به توفیق چشم‌گیری دست یافته‌اند.

«جنایت و مکافات» –آنگونه که از نامش پیداست– روایت حوادثی است که پس از وقوع یک جنایت رخ می‌دهد.

«جنایت و مکافات»؛ در اجرای عدالت، هدف وسیله را توجیه می‌کند؟!

«رودین رومانویچ راسکولنیکوف» شخصیت اصلی رمان «جنایت و مکافات» جوانی است ۲۳ ساله، با هوش و درایتی قابل تحسین و البته افکاری خاص و پیچیده. او دانشجوی رشته حقوق، ساکن سن‌پترزبورگ پایتخت آن روزهای روسیه است که به دلیل تنگدستی درس را رها می‌کند و در ادامه حوادثی برایش رخ می‌دهد که گره‌های اصلی داستان است.

فضای کتاب، توصیفی دقیق از روسیه آن سال‌هاست و مخاطب می‌تواند با توصیفاتی که داستایفسکی ارائه می‌دهد خود را کاملا در آن فضا تصور کند. علاوه بر این او با خلق راسکولنیکوف نمایندگی تعداد زیادی از مردم روسیه را به عهده این شخصیت می‌گذارد که سرنوشتشان بسیار به راسکولنیکوف شباهت دارد. روسی‌هایی که در آن زمان و مکان در طبقه پایین جامعه می‌زیسته‌اند و با مشکلات اجتماعی زیادی گریبانگیر بودند.

راسکولنیکوف تحت تاثیر فشار مالی تصمیم می‌گیرد قتلی مرتکب شود. او نقشه قتل پیرزن رباخوار ثروتمندی را در ذهن خود طرح‌ریزی می‌کند. اما انگیزه‌هایی که او برای قتل در سر می‌پرواند بسیار فراتر از نیاز مالی است. راسکولنیکوف جوان عقایدی در ذهن دارد که او را برای ارتکاب این قتل مصمم‌تر می‌کند.

وی معتقد است پیرزن رباخوار شپشی در جامعه است که جز مکیدن خون دیگران کاری از پیش نمی‌برد و بودن او نه تنها برای جامعه مفید نیست که بسیار خطرناک نیز هست. راسکولنیکوف جهان را ناعادلانه می‌داند. به عقیده وی راه رهایی نسبی از این ناعادلانه بودن جهان، اخلاقی فضیلت‌محور است. اخلاقی فراتر از اخلاق متعارف.

او معتقد است افرادی در دنیا وجود دارند که بر مبنای فضایلی که در آنان است می‌توانند با ارتکاب به اعمالی به ظاهر غیراخلاقی چون قتل، عدالت را در جهان اجرا کنند و به برپایی اخلاق کمک کنند. بر همین مبناست که گمان می‌کند می‌تواند با قتل پیرزن رباخوار گامی در جهت پاکسازی جامعه از بی‌عدالتی بردارد.

بنابراین قتل پیرزن اتفاقی نیست که به ناگاه در ذهن راسکولنیکوف نقش ببندد یا حاصل خشم و جنونی آنی باشد. او ابتدا این مسئله را در ذهن خود تئوریزه کرده و بارها و بارها به آن اندیشیده است و در نهایت این حق را برای خود قائل شده که می‌تواند در راستای هدفی متعالی (برقراری عدالت) دست به هر کاری بزند. حال هر اندازه آن عمل غیر اخلاقی باشد مهم نیست چرا که برای رسیدن به هدفی مهم‌تر است.

اما برخلاف آنچه که تئوریزه نموده است بلافاصله پس از ارتکاب به جنایت به دام وجدان می‌افتد و ما در سراسر داستان شاهد مونولوگ‌ها و دیالوگ‌های بسیار تاثیر گذار هستیم که نتیجه جدال عقل و وجدان است.

«جنایت و مکافات»؛ در اجرای عدالت، هدف وسیله را توجیه می‌کند؟!

از یک سو عقلی که به وسیله فرضیات و نظریات مختلف، راسکولنیکوف را به ورطه جنایت می‌کشاند، جنایتی که تا پیش از وقوع، در پوششی از شعارهای فریبنده پیچیده شده بود و از دیگر سو وجدانی که تا پیش از جنایت مدام سرکوب میشد و پس از آن نمی‌تواند خاموش بنشیند و بالاخره بیدار می‌شود و درگیری‌های عمیقی را برای شخصیت اصلی داستان به وجود می‌آورد. راسکولنیکوف از ابتدای داستان تا لحظه اعتراف به جنایت دائما در حال صحبت‌کردن با خویش است.

او روانی آشفته دارد و ویژگی‌هایی که داستایفسکی از او توصیف می‌کند بسیار به اسکیزوفرنی نزدیک است و در ادامه،ارتکاب جنایت علائم او را تشدید می‌کند و ما با شخصیتی روان‌پریش‌تر از قبل مواجه می‌شویم.

راسکولنیکوف بسیار سعی دارد خود واقعی‌اش را سرکوب کند و با دیدگاه‌ها و تئوری‌هایی که در ذهن می‌پروراند به یک نسخه ساختگی در جامعه تبدیل شود، نسخه‌ای که سعی دارد نقش یک ابر انسان را بازی کند. در نگاه او دو دسته انسان در دنیا وجود دارد،انسان‌های حقیر و انسان‌های برتر و در یک دسته‌بندی کلی‌تر همه انسان‌ها حقیرند ولو اینکه خلاف آن ثابت شود.

اما انسان برتر از نگاه راسکولنیکوف چه ویژگی‌هایی دارد که شایسته انجام هر عملی در راستای رسیدن به هدف است؟ از نظر او انسان‌های برتر افرادی هستند که با عزمی جزم به سوی آنچه تصمیم به عملی کردنش گرفته‌اند پیش می‌روند، آن‌ها هدفی روشن در ذهن دارند و در راستای رسیدن به هدف از هیچ عملی دریغ نمی‌کنند. از نظر او افرادی چون ناپلئون نمونه انسان‌های برترند.

مخاطب بعد از خواندن «جنایت و مکافات» خود را در برابر پرسش‌های بسیاری می‌یابد.

او از خود سوال می‌کند آیا به راستی هدف وسیله را توجیه می‌کند؟
می‌توان برای رسیدن به هدفی متعالی به هر وسیله‌ مبتذلی دست یازید؟
آیا هدف به تنهایی از اصالت برخوردار است یا راه رسیدن به هدف است که به آن اصالت می‌دهد؟
توسل به وسیله‌ای تا چه اندازه مذموم را برای رسیدن به هدفی تا چه اندازه مقدس می‌توان توجیه‌پذیر دانست؟
اَبَرانسان چگونه انسانی‌ است؟او برای ارتکاب به جنایت چقدر به ارضا هوای نفس و چه اندازه به کمک به بشریت فکر می‌کند؟

سوالاتی که داستایفسکی در ذهن ایجاد می‌کند لامکان و لازمان است، چرا که اکنون با گذشت صد و پنجاه سال از نگارش کتاب، این سوالات هنوز هم جزو مهم‌ترین دغدغه‌‌های جامعه‌شناسی وفلسفی بشر است و از موضوعاتی بحث بر‌انگیز قلمداد می‌شود.

داستایفسکی اگرچه به این سوالات پاسخی نمی‌دهد اما در پایان داستان با به تصویر کشیدن عشقی انسانی چاره زخم‌های بشر را عشق می‌داند.

گزارش از لادن عظیمی

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
طرح اسرائیل برای اخراج حماس از قطر با روی کار آمدن ترامپ
لغو پروازهای ایر فرانس به فلسطین اشغالی تمدید شد
واکنش حزب‌الله به مرحله دوم عملیات اسرائیل در لبنان
نتانیاهو در رویای ضربه کاری به حماس با کمک ترامپ
سقوط دانشگاه‌های دولتی ایران در رتبه‌بندی QS؛ زنگ خطری برای آموزش عالی کشور
نشانه خاص ابتلا به دیابت نوع ۲ در زنان
لزوم بازتعریف نسبت زن و خانواده در حکمرانی تمدنی
توصیه‌هایی درباره سرطان سینه به زنان جوان
۶۰ درصد زنان به این بیماری مبتلا می‌شوند؛ راه پیش‌گیری فقط حمایت
مصرف زیاد زینک ممکن است خطر اِندومتریوز را افزایش دهد
سفیر ایران: پیجرها کاربرد نظامی نداشت
عراقچی خطاب به ترامپ: «عقلانیت حداکثری» را امتحان کنید
آفریقا، دروازه رشد اقتصادی ایران است
یمن: ناوهواپیمابر آمریکا را با موشک و پهپاد هدف قرار دادیم
پیام رزمندگان حزب الله برای خانواده های شهدای مقاومت
دستور رئیس جمهور به مرکز ملی فضای مجازی در خصوص فیلترینگ
بیستمین کمیسیون مشترک کنسولی ایران و ترکیه برگزار شد
احتمال شنیده‌ شدن صداهای مهیب در مورچه خورت اصفهان
امیر سیاری: دشمن بداند آزموده را آزمودن خطاست
موانع ترامپ برای تکرار راهبرد «فشار حداکثری» علیه ایران
گروسی: برجام یک پوسته خالی است
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top