تاریخ انتشار: چهارشنبه 1398/06/13 - 23:07
کد خبر: 326921

بازخوانی تاریخی-تحلیلی از حضور استعمار انگلیس در ایران

سابقه حضور انگلستان در ایران به دوره صفویان باز می گردد. در این دوره هر چند انگلیس به دلیل نداشتن نیروی دریایی کارآمد توان مقابله با پرتغالی ها را نداشت، اما این باعث نشد که انگلیسی ها دست از ایران بکشند. چرا که ظرفیت های بسیار زیاد ایران و موقعیت استراتژیک آن در منطقه، انگلیس را به این فکر انداخت که از راه های دیگر به ایران نفوذ کنند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ عباس علی­‌بخشی کارشناس مسائل سیاسی و تاریخی درباره وضعیت استعمارگری انگلیس در ایران طی یک گزارش تحلیلی نوشت:

تعریف استعمار

استعمار در لغت به معنای آبادانی کردن، آبادانی خواستن، تسلط مملکتی قوی بر مملکتی ضعیف به قصد استفاده از منابع طبیعی و نیروی انسانی افراد آن با تظاهر به منظور آبادی و رهبری مردم آن به سوی ترقی است.(1) استعمار در لغتنامه ها و فرهنگ های مختلف به طریق زیر معنی شده است:

لغتنامه دهخدا: آبادانی کردن، تعمیر، خواستن، در اصطلاح کنونی، استعمار به معنی تصرف عدوانی دولتی قوی مملکتی ضعیف را و غصب اموال و پایمال کردن حقوق و فعال مایشایی وی در آن جا.

فرهنگ عمید: طلب آبادانی کردن، آبادانی خواستن و در اصطلاح امروز دست درازی، اعمال نفوذ و مداخله دولت های قوی در کشورها، سرزمین ها و دولت های ضعیف به بهانه آبادانی، عمران و به قصد استفاده از منابع ثروت آن ها.

فرهنگ فرانسوی روبرت: تجمع افرادی که از یک کشور به کشور دیگر برای استثمار مهاجرت می ‌کنند؛ ایجاد تشکیلات به وسیله ملتی که ملت دیگر را تحت نفوذ دارد؛ استثمار کشور تحت سلطه در جهت کشور سلطه گر. از لحاظ لغت، کلمه فرانسوی «کلینالیزم» از «کلنی» مشتق شده که این خود از واژه لاتینی «کلینیا» آمده است. مقصود از کلنی به معنی گروهی از اشخاص است که از کشور خود مهاجرت می ‌کنند و در کشورهای دیگر مستقر می ‌شوند و به معنای دیگر، کلنی کشوری است که این قبیل اشخاص در آن مستقر شده ‌اند. در حال حاضر، کلنی و کلینالیزم معنای اصلی خود را از دست داده و اساساً شکلی سیاسی به خود گرفته است.(2)

بر این اساس استعمار از نظر لغوی به معنای مهاجرت گروهی از افراد کشورهای متمدن به سرزمین ­های خالی از سکنه یا کم رشد به منظور عمران یا متمدن کردن آن سرزمین ­ها است. اما در عمل استعمار سلطه­ کشورهای قدرتمند بر جوامع و سرزمین­ های دیگر به منظور استثمار و بهره­ کشی را به دنبال داشته است.(3) بنابراین استعمار از لحاظ سیاسی به معنای حاکمیت گروهی از قدرت ­های خارجی بر مردم یا سرزمین دیگر است. امروزه نیز استعمار با تغییر شکل و ماهیت خود از طریق دخالت و نفوذ کشورهای قدرتمند در کشورهای ناتوان به بهانه ­های مختلف ادامه دارد.

تاریخچه استعمار

استعمار به عنوان پدیده ­ای سیاسی – اقتصادی حدوداً از سال 1500 میلادی شروع شد. در واقع استعمار عصر جدید با کشف راه­ های دریایی در اطراف افریقای جنوب­ شرقی (1488) و کشف قاره امریکا (1492) آغاز شده است. استعمارگران در ابتدا به دنبال طلا، عاج و اشیای قیمتی بودند اما رفته رفته انگیزه ­های وسیعتر اقتصادی نظیر تجارت، انتقال مواد اولیه معدنی و کشاورزی به سرزمین­ های اروپایی و فروش کالاهای اروپایی به فعالیت های استعماری وسعت بخشید. جنبه ­های اقتصادی استعمار (یعنی بهره ­کشی کشورهای اروپایی از سرزمین­ ها و جوامع دیگر) بدون جنبه ­های سیاسی و نظامی نمی­ توانست دوام یابد. کشورهای استعمارگر خیلی زود دریافتند که برای تدوام بهره ­کشی لازم است بر جوامع مستعمره خود نظارت سیاسی داشته باشند و حتی فرهنگ آن ­ها را کنترل کنند.(4)

علل پیدایش استعمار

در زمینه دلایل ظهور و گسترش استعمار نظریات متعددی ارائه و از جنبه ­های مختلف ارزیابی شده است. برخی نظریه ­ها رقابت ­های سیاسی و نظامی قدرت­ های اروپایی را موجب بروز و گسترش استعمار دانسته اند. این دیدگاه محور توجه خود را بر دولت ها و اغراض سیاسی متمرکز و تلاش دولت های بزرگ جهت دستیابی به قدرت و اعتبار بیشتر در مقایسه با رقبای خود را عامل اصلی این پدیده می داند.

برخی از نظریه ­ها علاوه بر موارد بالا، عنصر ملی گرایی را نیز به آن افزوده و تمایل دولت ها و ملت های قدرتمند به گسترش سرزمینی و ایجاد امپراطوری را عامل بروز استعمار دانسته اند.(5) نظریات دیگری استعمار را پدیده ای اقتصادی و محصول توسعه نظام سرمایه داری نوین می داند. بر اساس این دیدگاه امکانات داخلی کشورهای اروپایی همچون بازار فروش، مواد اولیه، فرصت های سرمایه گذاری و ... پاسخگوی نیازهای روزافزون نبوده و آن ها را وادار به دست اندازی به کشورهای دیگر کرده است.(6)

هر چند اکثر نظریات تمایلات سیاسی، ملی و اقتصادی را عامل اصلی استعمار دانسته اند اما برخی بر نقش موقعیت جغرافیایی و مسائل سرزمین های مستعمره در شکل گیری استعمار نوین تأکید دارند.(7) این گروه استدلال می کنند که با ورود اروپاییان به سرزمین های جدید، نظام های اقتصادی و سیاسی بومی در این سرزمین ها که از مشکلات و بحران های زیادی رنج می بُرد، فروریخت. به علاوه رهبران بومی توانایی کافی مواجهه با استعمارگران را نداشته و استعمارگران نیز دریافتند باید نظام های سیاسی و اقتصادی مناسبی در این سرزمین ها مستقر سازند.(8) این نوع نگاه به استعمار عملاً استعمارگران را تبرئه کرده است.

آثار و پیامدهای استعمار

درباره آثار و پیامدهای استعمار بر کشورهای مستعمره دو نظریه کاملاً متضاد وجود دارد. گروهی استعمار را دارای جنبه ها و آثار مثبتی همچون تحول و پیشرفت بومیان از نظر فرهنگی و تمدنی در نظر می گیرند. اما عده بسیاری این اندیشه را نژادپرستانه و نادرست می دانند. بر طبق این نگاه، استعمار نه تنها آثار مثبتی بر جای نگذاشته است بلکه تأثیرات منفی بسیاری در حوزه ­های اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی و فرهنگی کشورهای مستعمره بر جای نهاده است که هنوز نیز آثار و پیامدهای آن کاملاً مشهود است.

مروری بر سابقه دخالت و استعمارگری انگلیس در ایران

سابقه حضور انگلستان در ایران به دوره صفویان باز می گردد. در این دوره هر چند انگلیس به دلیل نداشتن نیروی دریایی کارآمد توان مقابله با پرتغالی ها را نداشت، اما این باعث نشد که انگلیسی ها دست از ایران بکشند. چرا که ظرفیت های بسیار زیاد ایران و موقعیت استراتژیک آن در منطقه، انگلیس را به این فکر انداخت که از راه های دیگر به ایران نفوذ کنند. از دوره اول شروع جنگ های روس و ایران تا پایان دوره پهلوی، انگلیسی ها نقش بالقوه و بالفعلی در ایران بازی کردند. در طول این مدت استعمار انگلیس دخالت های بسیاری در امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... ایران داشته است. اما به طورکلی می­توان آن را در دو دسته حمله و دخالت نظامی و اخذ امتیاز از طریق انعقاد قراردادهای استعماری که کاملاً به نفع انگلستان بوده است، جای داد. در ادامه برخی از مهمترین فعالیت های استعماری انگلیس در ایران مورد بررسی قرار می گیرد.

الف.حمله و دخالت نظامی

1.جدایی هرات و اعلام استقلال افغانستان

در سال 1857 مصادف با اوایل حکومت محمدشاه قاجار، ایران تصمیم گرفت شهر هرات را که به دست شورشیان افغان افتاده بود باز پس بگیرد. اما دولت انگلیس به بهانه های واهی کشتی های توپدار خود را که در اقیانوس هند مستقر بودند از تنگه هرمز گذراند و به بوشهر، اهواز و خرمشهر حمله کرد. همزمان، نیروهای انگلیسی در قسمت های جنوبی استان فارس مستقر شدند. به دستور دولت انگلیس دو ژنرال بریتانیائی مأمور دفع حمله نیروهایی که از سوی ناصرالدین شاه به فرماندهی خانیار میرزا انجام گرفت، گردیدند و شهر بوشهر را با حومه آن تا برازجان به اشغال خود درآوردند. جزیره خارک، خرمشهر و اهواز نیز سقوط کردند. ایران ناچاراً تن به مصالحه داد و مذاکرات صلح بین نماینده ایران به نام فرخ خان امین الدوله و مقامات بریتانیایی با نظارت دولت فرانسه و اتریش در پاریس آغاز شد. ایران در نهایت ادعای تملک خود بر هرات را نادیده گرفت و بدین ترتیب راه را برای استقلال کشور افغانستان گشود.(9)

2.جدایی بخش هایی از بلوچستان از ایران

توجه دولت انگلیس به بلوچستان به عنوان کمربند دفاعی جنوب غربی هند و از طرف دیگر نگاه متمرکز شاهان قاجار به بلوچستان، موجب تقابل سیاست آن ها گردید. انگلیسی‌ ها برای رسیدن به اهداف خود دست به هر اقدامی زدند و نقشه‌ های گوناگونی به اجرا درآوردند. اما به دلیل عملکرد ضعیف حکومت قاجار در برابر دیپلماسی قوی انگلستان، سرانجام این انگلیسی‌ها بودند که توانستند قسمت مهمی از بلوچستان را به عنوان سپر دفاعی هندوستان از ایران جدا سازند. اولین اقدام انگلیسی ‌ها برای سلطه بر این منطقه، تلاش برای نظارت مستقیم بر نواحی شمال شرقی بلوچستان بود که با مقاومت و واکنش مردم و سرداران این نواحی همراه شد. بنابراین با استفاده از عدم تسلط دولت ایران بر این مناطق، از خان کلات حمایت کردند و این امیرنشین را به عنوان یک ناحیه مستقل مطرح ساختند. آن ها با قراردادهایی که با حاکم کلات بستند، تسلط خود بر این بخش از بلوچستان برقرار نمودند.(10) پس از آن توافق حاکمیت قاجار به منظور تحدید و تعیین مرزهای بلوچستان و در نتیجه تشکیل کمیسیون‌ های مربوط به تعیین محدوده‌ های مرزی و حمایت انگلیس از حاکم ‌ کلات واگذاری سرزمین ‌های وسیعی از ایران را به خان نشین کلات موجب شد.

3.تصرف جزایر ایرانی خلیج فارس

از ابتدای دوره قاجار ناوگان دریایی انگلستان به بهانه سرکوب دزدان دریایی نفوذ خود را در خلیج فارس گسترش داد. این کشور در سال ‌های ۱۸۰۹ و ۱۸۱۹، طی دو لشکرکشی عمده موفق شد ضمن سرکوب دزدان دریایی، سرزمین‌ های این منطقه را نیز به تصرف خود درآورد. انگلیسی ها در سال ۱۸۲۱ به بندر لنگه و بندر چارک حمله بردند و به قتل و غارت اهالی آن حدود پرداختند. آن ‌ها در راستای سیاست های استعماری خود با استقرار در خلیج فارس، شیوخ و امارت‌ های جنوبی خلیج فارس را در حمایت خود قرار دادند و جزایر ایرانی را که در اجاره آنان قرار داشت، به عنوان بخشی از متصرفات این شیوخ تلقی نمودند. این دولت همچنین از اعمال حاکمیت ایران بر این جزایر جلوگیری به عمل آورد.(11)

4.قحطی بزرگ

بین سال های 1914 تا 1915 میلادی قدرت های درگیر جنگ جهانی اول بی طرفی ایران را در جنگ نقض کردند و انگلستان و روسیه برای تقسیم جدید ایران به توافقی پنهانی رسیدند. با وقوع انقلاب روسیه ارتش این کشور در ایران از هم پاشید و نیروهای روسی خاک ایران را ترک کردند. به این ترتیب مجال تسلط بر تمام ایران برای انگلستان مهیا شد. انگلیسی ها تا ژوئیه 1918 ایران را به اشغال خود درآوردند. یکی از مصائبی که به دلیل حضور نیروهای انگلیسی بر ایرانیان رفت، فاجعه قحطی سال های 1919-1917 میلادی (مقارن با 1298-1296 هجری شمسی) است، که در سراسر کشور به وقوع می پیوندد و به تاوان آن بیش از 10 میلیون ایرانی به کام مرگ کشیده می شوند. قحطی، زمانی اتفاق می افتد که سراسر ایران در اشغال نظامیان انگلستان است، اما آن ها نه تنها هیچ کاری برای مبارزه با قحطی و کمک به مردم ایران نکردند، بلکه عملکردشان اوضاع را وخیم تر کرده و سبب مرگ میلیون ها نفر می شود. درست زمانی که مردم ایران به دلیل قحطی نابود می شدند، ارتش انگلیس مشغول خرید مقادیر عظیمی غله و مواد غذایی از بازار ایران بود و با این کار هم افزایش شدید قیمت مواد غذایی را سبب می شد و هم مردم ایران را از این آذوقه محروم می کرد. جالب تر این که انگلیسی ها حتی مانع واردات مواد غذایی از آمریکا، هند و بین النهرین به ایران می شدند. به علاوه در زمان قحطی، انگلیسی ها از پرداخت پول درآمدهای نفتی ایران استنکاف ورزیدند. به این ترتیب مردم نگون بخت ایران بزرگترین قربانیان بی نشان جنگ جهانی اول شدند.(12)

5.مقابله و سرکوب نهضت های ضد‏استعماری

قیام استقلال طلبانه میرزا کوچک خان جنگلی در شرایطی رخ داد که ایران و جهان شاهد تحولات بزرگی بود. استعمار انگلستان با درک اصالت نهضت جنگل و احساس خطر از ناحیه آن که می توانست با گسیل قوای خود به تهران و پیوند با شخصیت های دینی و ملی نظیر شهید مدرس، تمامی برنامه های شوم آن ها برای ایران را به هم بزند، با استفاده از عوامل و امکانات خود درصدد نابودی نهضت جنگل برآمد. دستگاه جاسوسی انگلستان با طراحی نقشهای پیچیده که در اجرای آن از عواملی نظیر انقلابی نماها، چپ گرایان وابسته و عوامل فرقه بهائیت بهره برد، نهضت جنگل را از دورن با بحران مواجه ساخت و نهایتاً آن را نابود کرد.

همچنین پس از اشغال بوشهر، نیروهای انگلیسی قصد تصرف دلوار را کردند؛ محلی که پیش از آن چند بار سربازان انگلیسی بدان جا یورش برده، اما هر بار طعم تلخ شکست را چشیده بودند. رئیسعلی دلواری، شیخ حسین و زایرخضرخان با قیام دلیران تنگستان علیه اشغالگران انگلیسی وارد نبرد شدند و نیروهای متجاوز که قریب پنج ‌هزار نفر بودند در دام دلیرمردان تنگستانی گرفتار آمدند. اما در جریان یکی از این حملات، رئیسعلی دلواری در 3 سپتامبر 1915 مصادف با 12 شهریور 1294 از پشت سر هدف گلوله یکی از همراهان خائنش قرار گرفت و به شهادت رسید.

6.کودتای 3 اسفند 1299

عده ای از انگلیسی ها بر این باور بودند که ایران باید به نوعی اداره شود تا به طور تمام عیار از نظر نظامی و سیاسی در مدار منافع بریتانیا واقع گردد و بتواند مرزهای شرقی کشور را که همجوار با هندوستان بود صیانت نماید و از تهاجم نیروی ثالثی به این مرزها جلوگیری کند. با وقوع انقلاب روسیه، این سیاست بیش از پیش کانون توجه گروه یاد شده واقع شد. بر این اساس، انگلستان پس از جنگ جهانی اول روش استعماری جدیدی مبنی بر خروج نیروی نظامی و روی کار آوردن یک دولت وابسته (به ظاهر مستقل) سعی در حفظ و گسترش منافع خود در ایران کردند. انگلیسی ها پس از بررسی های لازم، سید ضیاءالدین طباطبایی را به عنوان چهره سیاسی و رضاخان را به عنوان چهره نظامی مورد نظر خود برگزیدند و کودتای 3 اسفند 1299 که مقدمه انحلال قاجاریه و روی کار آمدن پهلوی بود را ترتیب دادند.

7.اشغال ایران در جنگ جهانی دوم

 ایران در هنگامه جنگ دوم جهانی مانند جنگ اول اعلام بی طرفی کرد. اما این بار نیز این بی طرفی چندان مورد قبول قرار نگرفت و با بهانه های مختلف مورد حمله و اشغال قرار گرفت. هر چند بهانه حمله، نفوذ آلمان ها در ایران بود، اما وینستون چرچیل نخست وزیر وقت انگلیس و طراحی اصلی حمله و اشغال ایران در خاطراتش مهمترین علت این امر را علاوه بر دسترسی به منابع نفتی ایران؛ ایجاد یک راه ارتباطی از طریق ایران برای تماس گرفتن با روسیه به دلیل اهمیت فوق العاده اش دانسته است. با اشغال ایران توسط متفقین، انگلیسی ها رضاشاه را تبعید کردند و فرزندش محمدرضا را جای وی نشاندند. در طول این جنگ، انگلستان میلیاردها بشکه نفت از ایران را به یغما برد و راه آهن جنوب به شمال را تنها به صورت آهن پاره تحویل ایران داد.

8.کودتای 28 مرداد 1332

شاید عینی ترین دخالت انگلیس که همچنان در ذهن مردم ایران باقی مانده است، طراحی و اجرای کودتا علیه دولت دکتر مصدق باشد. انگلیسی ها برای انتقام گیری از مذهبیون و ملی گرایان ایرانی در ماجرای ملی شدن صنعت نفت با همکاری آمریکا و همچنین به امید دستیابی مجدد به نفت ایران، این کودتا را طراحی و به مرحله اجرا گذاشتند.

9.جدایی بحرین از ایران

سیاست ایرانی زدایی انگلستان را باید در راستای تلاش این کشور برای تسلط بر مشرق زمین و پیشبرد اهداف تجاری بررسی کرد. بعدها نیز موضوع نفت بحرین از مهمترین دلایل تلاش انگلیس برای جدایی آن از ایران شد. از این رو انگلیس یکی از اصول سیاست خارجی خود در حوزه خلیج فارس را منزوی کردن و ضعیف نگه داشتن ایران تعریف کرده بود.(13) در همین چارچوب تقویت شیخ نشین های جنوب خلیج فارس و دخالت در عزل و نصب شیوخ عربی نیز نوعی مداخله و بی توجهی به اقتدار ایران در این منطقه بود. شروع دخالت علنی انگلستان در بحرین به سال 1814 میلادی بر می گردد که از جانب کمپانی هند شرقی با شیخ عبدالله بن احمد به توافق رسید تا در ازای یاری او در مقابل ایران، شیخ کلیه خواسته های انگلستان را به مورد اجرا گذارد. در واقع بحرین به عنوان پایگاه حفاظت از منافع انگلستان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار شد. از این رو تمام ترتیبات لازم از جمله انعقاد قراردادها و دست نشاندگی شیوخ در راستای حفظ منافع انگلیس در منطقه به شدت دنبال می شد. انگلیسی ها برنامه های مختلفی برای کم رنگ کردن نفوذ ایران در بحرین همزمان با ضعف حکومت قاجاریه شروع کرد و در دوره رضاشاه اقدامات تکمیلی در این زمینه را به انجام رساند. به گونه ای که از تدریس زیان فارسی در مدارس بحرین جلوگیری شد و به اختلافات بین شیعیان و سنی های بحرین دامن زدند. برای توسعه و تحکیم منافع سیاسی و اقتصادی خود در منطقه کشتی های جنگی را وارد خلیج فارس کرد و نیروهای نظامی انگلیسی در بحرین پیاده شدند.(14)

به این ترتیب در اواخر دهه 1960 میلادی هنگامی که انگلستان قصد خروج از خلیج فارس را داشت، طرح تشکیل اتحادیه ‌ای متشکل از قطر، بحرین و هفت امیرنشین سواحل خلیج فارس (امارات متحده عربی) را ارائه داد.(15) این اتفاق، بیش از هر چیز در تیره شدن روابط این و عربستان اثرگذار بود. شاه ایران در آوریل 1968 سفر خود به حجاز را منتفی کرد. با این همه، این تیرگی چندان دوامی نداشت و شاه در اکتبر 1968 به عربستان رفت. همین موقع بود که محمدرضا، با اینکه پیشتر از قرار گرفتن بحرین در طرح بریتانیا مخالفت کرده بود، در دهلی نو سخنرانی معروفی کرد و گفت حاضر است به رأی مردم بحرین احترام بگذارد. ایران، به ‌زودی نمایندگانی را به عنوان سخنگویان مردم بحرین پذیرفت و با آن‌ ها وارد مذاکره شد. روزنامه‌ها نیز که در زمان رضاشاه سعی می ‌کردند حق تاریخی ایران در بحرین را اثبات کنند، مطالبی درباره کم‌ اهمیت جلوه دادن بحرین نوشتند.

سپس «ویتوریا سی یاردی» نماینده سازمان ملل، از 29 مارس 1970 به مدت 20 روز به بحرین رفت و نظرخواهی خود از مردم بحرین را آغاز کرد. نتیجه این نظرخواهی و نه همه ‌پرسی در گزارشی به دبیرکل اعلام شد. در این گزارش آمده بود که جمعیت ایرانی بسیار ناچیزی که از سطح فرهنگ بالاتری برخوردارند خواهان پیوستن به ایران هستند، اما قاطبه قریب به اتفاق سکنه بحرین جویای تشکیل دولتی کاملاً مستقل و عربی در آن جزیره می­باشند.(16) تأیید این گزارش در شورای امینت به تاریخ 11 اردیبهشت 1349، نشان می‌داد که همه چیز دارد برای ایران تمام می‌ شود.

10.حمایت از صدام حسین در جنگ تحمیلی

حمایت نظامی انگلیسی ها از عراق در طول جنگ تحمیلی مسئله ای است که امروزه انگلیسی ها خود نیز به آن اعتراف و بعضاً آن را اشتباه قلمداد می کنند. گزارش 2000 صفحه ای قاضی اسکات به پارلمان انگلیس در سال 1375 مبین این ادعا است. در این گزارش آمده است که برخلاف تعهدات بین المللی مبنی بر عدم تأمین تسلیحات طرفین درگیر، انگلیس مقادیر زیادی اسلحه غیرمتعارف به ارزش میلیاردها دلار به عراق فروخته است.(17) بر اساس برآورد انجمن فناوری ابزارهای ماشین انگلیس (MTAA) فروش ابزارهای ماشینی این کشور به عراق از 9/2 میلیون دلار در 1987 میلادی به 5/31 میلیون دلار در سال 1988 میلادی افزایش یافت. از سوی دیگر برخی از کارخانه های انگلیسی در پی فروش سلاح به عراق سود سرشاری به دست آوردند و حتی در سال 1988 میلادی فروش این اقلام به نیم میلیارد دلار رسید. همزمان انگلیسی ها دفتر خرید ایران در خیابان ویکتوریای لندن را از طریق سازمان های اطلاعاتی خود کنترل کرده و اطلاعات آن را در اختیار عراق قرار می دادند.

امتیازگیری از طریق قراردادهای استعماری

در پایان نبردهای ایران و روسیه در زمان فتحعلی شاه قاجار، انگلستان در انعقاد قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای به ایران نقش اساسی داشت. در واقع در حالی که میان ایران و انگلیس عهدنامه مفصل (عهدنامه ‌ای یک جانبه که انگلیس برای تأمین منافع خود بر ایران تحمیل نموده بود) برقرار بود به دلیل اتحاد میان دول انگلیس و روس، انگلستان از هرگونه کمکی برای مبارزه با اشغال نظامی ایران توسط روس ‌ها در شمال کشور خودداری نمود. در این فضا و برخلاف مفاد عهدنامه مفصل، دولت انگلستان در حالی که سواحل دریای خزر در اشغال روسیه بود از هرگونه کمکی به ایران خودداری نمود و وزیر مختار این کشور با تهدید ایران موجب امضای قرارداد گلستان شد که در پی آن دربند، باکو، شیروان، قره باغ و قسمتی از طالش از خاک ایران جدا و به خاک روسیه ملحق شد و دولت ایران از کلیه دعاوی خود بر گرجستان و داغستان صرف ‌نظر کرد.(18) با این توضیحات در ادامه مهمترین قراردادهای استعماری انگلیس در ایران مرور خواهد شد.

1.امتیاز رویترز

قراردادی استعماری در سال ۱۸۷۲ میلادی که از سوی «میرزا حسین خان سپهسالار» صدراعظم ایران با «دو رویتر» انگلیسی امضاء شد و به موجب آن احداث راه آهن از دریای خزر تا خلیج فارس و اداره گمرکات و استخراج کلیه معادن از جمله ذغال سنگ و نفت و آهن و سرب و کلیه منابع ثروت ملی ایران را با شرایطی ساده به مدت ۷۰ سال به او واگذار شد.(19)

2.امتیاز توتون و تنباکو

ناصرالدین شاه در سومین سفرش به اروپا، در سال 1890 میلادی از راه روسیه به انگلستان رفت و چون در اثر ولخرجی زیاد و عیاشی پول هایش تمام شد؛ امتیازی را در زمینه کشت، توزیع و فروش توتون و تنباکو به یکی از مشاوران و نزدیکان نخست وزیر انگلیس به نام «ماژور تالبوت» داد. این امتیاز در نهایت با فتوای مرجعیت شیعه و مقاومت عمومی در ایران لغو شد.

3.امتیاز دارسی

امتیاز نفت و موم طبیعی معدنی موسوم به دارسی، در 28 مه 1901 میلادی از طرف مظفرالدین شاه قاجار به دارسی از اهالی اسکاتلند اعطاء شد. به موجب فصل اول این امتیازنامه: «دولت اعلیحضرت شاهنشاهی ایران اجازه مخصوصه به جهت تفتیش و تفحص و پیدا کردن و استخراج و بسط دادن و حاضر کردن برای تجارت و نقل و فروش محصولات ذیل که عبارت از گاز طبیعی و نفت و قیر و موم طبیعی باشد در تمام وسعت ممالک ایران در مدت شصت سال از تاریخ امروز اعطاء می نمایند.» این امتیازنامه شامل ولایات آذربایجان، گیلان، مازندران، خراسان و استرآباد نبود. به شرط اینکه دولت ایران به هیچ کس اجازه تأسیس لوله های نفت به طرف رودخانه و سواحل جنوبی ایران ندهد.

4.قرارداد 1907

انعقاد قرارداد 1907 میان دولت های انگلیس و روسیه در شرایطی که انقلاب مشروطیت در ایران به پیروزی رسیده و ظاهراً انگلیس از انقلاب حمایت می نمود، این واقعیت را آشکار ساخت که برای انگلیس منافع استعماری از اهمیت به سزایی برخوردار است. به نحوی که پس از انعقاد قرارداد 1907، مطبوعات ایران و انگلیس و نیز روسیه و سایر کشورهای اروپایی و مقامات آن ها، به صراحت به پیروزی انگلیس در این قرارداد اشاره کردند. تقسیم ایران به سه منطقه شمال تحت کنترل روسیه و جنوب تحت نفوذ انگلیس و منطقه مابین، محور اصلی قرارداد 1907 بود.

5.قرارداد 1919 موسوم به کاکس - وثوق الدوله

به موجب این قرارداد کلیه تشکیلات نظامی و مالی ایران تحت نظارت انگلیسی ها قرار می گرفت. مطابق این قرارداد انگلیس متعهد شده بود وامی به مبلغ 2 میلیون پوند در اختیار ایران بگذارد و در ایجاد راه آهن، تجدید نظر در تعرفه ها و گردآوری غرامت جنگی از اشخاص ثالث به ایران کمک کند. در مقابل ایران نیز واگذاری امتیاز انحصاری تأمین سلاح، آموزش نظامیان و مشاوران اداری را به انگلیس وعده داده بود. این قرارداد نماد وابستگی برخی از نخبگان سیاسی به استعمارگران به خصوص انگلستان بود.

6.امتیازنامه شرکت نفت انگلیس و ایران (تمدید امتیازنامه دارسی)

در حالی که بیش از 30 سال از دوره قرارداد نفتی موسوم به دارسی می گذشت، انگلستان نه تنها حق و حقوق ایران را در این مورد نمی دادند، بلکه به بهانه های مختلف حاضر نبود شراکت ایران را قبول کند. در حالی که ایران به شدت به این پول نیاز داشت، اما شرکت نفت ایران و انگلیس با حساب سازی حاضر به پرداخت حق و حقوق ایران نبود. ایران و انگلیس از سال 1310 به شدت در این مورد درگیر شدند تا جایی که انگلیسی ها متوسل به تهدید نظامی شدند. آن ها در این زمان قراردادهای نفتی که با دیگر کشورها امضاء کرده بودند بر مبنای 50-50 بود، اما در مورد ایران حاضر به کوتاه آمدن و دادن حق و حقوق ملت نبودند. رضاشاه بازی را با انگلیسی ها شروع کرد که در نهایت منجر به امضای قرارداد 1933 شد که به گفته برخی از کارشناسان از قرارداد دارسی هم بدتر بود.

7.دخالت در موضوع هسته ای ایران

دولت انگلیس به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت در تصویب قطعنامه ها، تحریم ها و طرح هایی که علیه ایران مطرح شده نقش اصلی را ایفاء کرده و همواره علیه ایران موضع گرفته است. یکی از این موضوعات مهم که انگلیسی ها به همراه سایر کشورهای اروپایی و امریکا پیگیر آن بوده و هستند، برنامه صلح آمیز هسته ای ایران است که آن ها طی سالیان گذشته به بهانه نظامی بودن این برنامه سعی کردند تا مانع از توسعه آن شوند. همچنین نباید نقش ساختار رسانه ای انگلستان در ایران هراسی و نشان دادن چهره ای نامطلوب از ایران را نادیده گرفت. این نقش به ویژه در جریان پرونده هسته ای ایران به شکل بارزتری نمایان شد. بررسی محورهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی رسانه های انگلیسی به روشنی آشکار می سازد که این رسانه ها مطابق آن چه دستور می گیرند در تلاش هستند تا به هر شکل ممکن فعالیت های هسته ای ایران را غیر صلح آمیز نشان دهند.

 

موضوع

نام قرارداد یا امتیاز

تاریخ میلادی

ردیف

خط تلگراف تهران - بوشهر، تهران - خانقین

اداره تلگراف هند و اروپا

1862

1

دومین سیم خط تلگراف تهران - بوشهر، تهران - خانقین

اداره تلگراف هند و اروپا

1865

2

خط تلگراف جلفا – تبریز - تهران

زیمنس (شرکت تلگراف هند و اروپا)

1868

3

خط تلگراف گوادر – جاسک - بندرعباس

اداره تلگراف هند و اروپا

1868

4

سومین سیم خط تهران - بوشهر

اداره تلگراف هند و اروپا

1872

5

امتیاز تأسیس بانک ها، استخراج معادن، چاپ و نشر اسکناس

بارون جولیوس رویتر

1889

6

احداث جاده تهران - اهواز، جاده عربستان و جاده بروجرد - اصفهان

یحیی خان مشیرالدوله

1889

7

احداث جاده تهران – اهواز و جاده بروجرد - اصفهان

بانک شاهنشاهی ایران

1890

8

انحصار واردات

بانک شاهنشاهی ایران

1890

9

افزایش هزینه مربوط به جاده تهران - قم

بانک شاهنشاهی ایران

1891

10

احداث جاده قم - اصفهان

بانک شاهنشاهی ایران

1898

11

انحصار امتیاز استخراج نفت در ایران به اسـتثنای آذربایجـان ،گیلان، مازندران، خراسان و استرآباد و احداث راه کـاروان رو، به جای جاده

ویلیام ناکس دارسی

1901

12

احداث راه  کاروان رو، به جای جاده

ه.ف.ب. لینچ و شرکا (Lynch)

1902

13

قرضه به مبلغ 314281 لیره انگلیسی

حکومت هند

1904

14

افزایش مخارج جاده قم - سلطان آباد (اراک فعلی)

شرکت حمل و نقل ایران با مسـئولیت محدود (برادران لینچ)

1906

15

تحکیم بدهی به مبلغ 000/760 لیره انگلیسی

بانک شاهنشاهی ایران

1910

16

قرضه به مبلغ 000/250/1 لیره انگلیسی (بدهی 1910 بـه مبلغ 000/490 لیره انگلیسی)

بانک شاهنشاهی ایران

1911

17

پیش پرداخت به مبلغ 000/140 لیره انگلیسی

بانک شاهنشاهی ایران

1912

18

مطالعه خط آهن محمره - خرم آباد - بروجرد

سندیکای راه آهن ایران بـا مسئولیت محدود

1913

19

تمدید ساختن جاده ها تا بهار 1302.ش/1923

شرکت حمل و نقل ایران با مسئولیت محدود (برادران لینچ)

1913

20

احداث فانوس دریایی در خلیج فارس

حکومت انگلستان

1923

21

 

برخی از امتیازات گرفته شده انگلستان از ایران بین سال های 1862 تا 1923

نتیجه گیری

آن چه آمد تنها گوشه هایی از سوابق استعمارگری و اقدامات خصمانه انگلستان علیه ایران بوده است. هر چند سیاست انگلیس در قبال ایران در هر دوره ای تحت تاثیر چند مؤلفه اساسی قرار دارد. اما روش اختصاصی انگلیسی ها در اعمال سیاست های استعماری خود، ایجاد اختلاف و تفرقه از طریق اختلاف میان مردم، کشورها، رهبران، سران، مسئولان نهضت ها، انقلاب ها و حکومت ها، جریان های مذهبی و سیاسی، فرقه های مذهبی و قومی، نژادی، ادیان و مذاهب و ... است. تجربه نیز ثابت کرده است که این کشور همواره خواهان ایرانی ضعیف و نیمه مستقل بوده است. بنابراین نباید از حیله ها و دسیسه های آن غفلت ورزید و همواره نسبت به اقدامات و عملکردهای آن باید هوشیار و آماده بود.

منابع:

1.محمود طلوعى، فرهنگ جامع سیاسی، تهران، نشرسخن، 1372، ذیل واژه استعمار

2.مجید رهنما، مسائل کشورهای آسیایی و افریقایی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۰، ص۱۵

3.همان، ص15

4. آ، کاژدان، تاریخ جهان باستان، جلد دوم، ترجمه صادق انصاری و دیگران، تهران، نشر اندیشه، 1353، ص50

5. مومسن ولفگانگ، نظریه های امپریالیسم، ترجمه احمد ساعی، تهران، قومس، 1376، ص90

6.همان، ص55

7. صادق زیباکلام، ما چگونه ما شدیم، تهران، روزنه، 1379، ص187

8. احمد ساعی، مسائل سیاسی – اقتصادی جهان سوم، تهران، سمت، 1380، ص50

9. علی اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران، افکار، ۱۳۷۴، ص۲۳۳

10. محسن خاکی، ایران و انگلیس؛ از اشغال و استعمار تا موازنه هزینه، مروری تاریخی تحلیلی بر روابط ایران و انگلیس، اندیشکده برهان، 5 مرداد 1398

11. عباس نجفی فیروزجایی، روند شکل گیری دعاوی‌ امارات‌ متحده عربی در قبال جزایر سه گانه، مجله راهبرد، شماره 47، 1387، ص129

12.محمدعلی مجد، قحطی بزرگ، ترجمه محمد کریمی، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، تهران، 1394، صص10-1

13. ابوذر خسروی و علی اکبر علیمردانی، استعمار انگلیس و جدایی بحرین از ایران، فصلنامه مطالعات تاریخی، تابستان 1390، شماره 33، ص168

14.همان، صص170-169

15. عباس پرتوی مقدم، بحرین چرا و چگونه از ایران جدا شد، فصلنامه مطالعات تاریخی، زمستان 1385، شماره 15، ص89

16.همان، ص92

17. معاونت سیاسی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، استعمارگری انگلیس در ایران؛ از ترفندهای گذشته تا سودای نفوذ امروز، 1394

18. سر دنیس رایت، دو قرن نیرنگ؛ داستان تلخ سیاست استعماری انگلیس در ایران، ترجمه محمود طلوعی، تهران: نشر علم، ۱۳۸۰، ص 30

19. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۸، ص۲۷۵

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
تحریم های جدید آمریکا علیه ایران، ۸ فرد و ۱۵ نهاد تحریم شدند
تصاویر ورود سیلاب شدید به گلزار شهدای کرمان
صورت‌ حساب سنگین غزه برای تل آویو
حمله پهپهادی نیروهای امنیتی ایران به خودروی تروریست‌ها
بازداشت مرزبان ایرانی توسط‌ طالبان
تصمیم فرهاد مجیدی برای پایان دادن به همه شایعات
فیلم| عقلانیت انقلابی به دنبال حل نظام مسائل کشور
با شاهکار مهندسان ایرانی در سریلانکا آشنا شوید
فرودگاهی در ایران برای خواستگاری! +عکس
همسر سید مصطفی خمینی درگذشت
بستری شدن آیت الله شیرازی در بیمارستان
نیروی دریایی ارتش به داد سیل زدگان سیستان و بلوچستان رسید +فیلم
پشت پرده سفر محرمانه ۲ مقام نظامی و امنیتی اسرائیلی به قاهره
رهاسازی آب به سمت دریاچه ارومیه
یک تاکسی پر از گلهای تازه
تقدیر از رزمندگان عملیات حمله به اسرائیل
توماج صالحی حتما اعدام نمی شود اما...
به اسرائیل کمک می‌کنیم تا با حملات ایران مقابله کند
عملیاتی که صهیونیست‌ها را مضحکه تمام جهان کرده است
بارندگی‌های فراگیر اردیبهشتی تا کی ادامه دارد؟
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top