یکی از انتظاراتی که از بسیج اساتید میرود، این است که درکنار بسیج دانشجویی، بهعنوان دو مجموعه همسو، بتوانند حرکت به سمت ایجاد دانشگاههایی در تراز جمهوری اسلامی و تمدنسازی برای کشور را تسهیل کنند. برای نیل به این منظور، سطح بالایی از همپوشانی و ارتباط گسترده بین این دو، مورد مطالبه دلبستگان به نظام و انقلاب است. اما به زعم بسیاری، این تعامل تاکنون به خوبی شکل نگرفته است که جای واکاوی و اصلاح دارد.
خبرنامه دانشجویان ایران: علی جاوید*// مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم، انقلاب ایران را پدیدهای زنده، پویا، دارای انعطاف و آمادگی برای تصحیح خطاهای خویش؛ اما به دور از تجدیدنظرطلبی و انفعال معرفی کردند. ایشان به درستی ویژگی متمایز انقلاب سال 57 ملتِ امام را از دیگر انقلابهای صدساله اخیر در جهان اینچنین بیان کردند که: «انقلاب پرشکوه ملت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چله پرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشتسر نهاده و در برابر همه وسوسههایی که غیرقابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دومین مرحله خودسازی و جامعهپردازی و تمدنسازی شده است.»
استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، حمایت از مردم مظلوم فلسطین و دیگر مسلمانان جهان و مبارزه با زیادهخواهیهای آمریکا از مهمترین و شاخصترین شعارها و خواستههای مردم انقلابی ایران در پاییز و زمستان سرد سال 1357 بود. اگر 40 ساله اخیر را بررسی کنیم، انقلاب از کدام یک از آن شعارهای اولیه خود عدول کرده است؟! هرچند در این سالها، بودند مسئولانی که از مبارزه و ایستادگی بر آرمانها خسته شدند و در ایستگاههای مختلف از قطارِ انقلاب پیاده شدند، اما اتفاق فرخنده آن که امامِ مردم و مردمِ امام پیوسته بر عهدی که با هم بسته بودند، وفادار ماندند.
طبیعی است که این استقلال و روحیه ظلمستیزی، ارباب قدرت و ثروت جهان را خوش نیامد و به همین دلیل از آغاز، هجمهها و کینهها را به سمت این انقلاب گسیل داشتند.
حضرت امام خمینی با ژرفنگری بیمانند خویش و برای مقابله با خُدعهها و توطئههای دشمنان، در پنجم آذرماه سال 58 و حتی پیش از آغاز حمله همهجانبه صدام به ایران، فرمان تشکیل بسیج مستضعفین را صادر و عملیاتی کرد. در اساسنامه این نهاد انقلابی چنین آمده است: «هدف بسیج نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن جهاد در راه خدا و گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران و تقویت کامل بنیه دفاعی از طریق همکاری با سایر نیروهای مسلح و همچنین کمک به مردم هنگام بروز بلا و حوادث غیرمترقبه است.» براین اساس ذات بسیج با یک آرمان ایرانی، اسلامی و جهانی عجین شده است. گستردگی و تنوع در فعالیتها، گستردگی در مخاطبان را در این نهاد مردمی سبب شد، از اینرو به تدریج و با تشخیص نیازهای جدید، در بسیج مستضعفین اقشار مختلف مانند بسیج دانشآموزی، بسیج جامعه مهندسی، بسیج طلاب و روحانیون، بسیج اصناف، بسیج ادارات و حتی بسیج سایبری شکل گرفتند. اما با توجه به اهمیت دانشگاه برای کشور و انقلاب، ابتدا در دوم آذر سال 67 بسیج دانشجویی و حدود 10 سال بعد، بسیج اساتید نیز به این شجره طیبه اضافه شدند. اعتقاد بسیاری از علاقهمندان به انقلاب بر این بود که در دهههای اخیر، هجمه اصلی تهاجم فرهنگی است و همچنین ایجاد محدودیت علمی و نه لزوما نظامی. یکی از مهمترین عرصههای جهاد فرهنگی و علمی، قطعا دانشگاهها خواهند بود، بنابراین بسیج میتواند در مراکز آموزش عالی، پاسدار مرزهای فرهنگی و گسترشدهنده مرزهای علمی باشد. اینچنین بود که بسیج اساتید در دو دهه اخیر، بصیرتافزایی برای اساتید و همچنین جهاد علمی را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داد. اما باید پذیرفت که هر دورهای، شرایط و مقتضیات خاص خود را دارد.
اگر در بیانیه گام دوم، شاهد هستیم مخاطب اصلی رهبری نظام جوانان هستند که آیندهسازان چهل سالگی دوم انقلاب خواهند بود، وظیفه امروز بسیج اساتید در این دوره خطیر خواهد بود. ایشان در این بیانیه خطاب به جوانان میفرمایند: «دهههای آینده دهههای شماست و شمایید که باید کارآزموده و پرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید.» و در ادامه تعیین این مسیر راهبردی میفرمایند: «برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت.» با حضور بهترین اندیشمندان و البته جوانان کشور در دانشگاهها، برای طراحی تمدن نوین اسلامی و ایجاد آن بیتردید مکانی بهتر از دانشگاه در کشور وجود نخواهد داشت. اما چه گروه مرجعی در دانشگاه میتواند جوانانی را که قرار است محور تحقق نظام پیشرفته اسلامی باشند، در این راه همیاری و همراهی کند؟ و چه گروهی گذشته را لمس کرده، آن را درست شناخته و میتواند درسهای خود از تجربههای ثواب یا ناثواب گذشته را در اختیار جوانانِ امروز قرار دهد؟ پاسخ منطقی این پرسش به صورت عام، استادان دانشگاهها و به صورت خاص، بسیج اساتید است.
اینجاست که نقش بسیج اساتید بر مبنای بیانیه گام دوم بهعنوان یک نقشه راه مهم، پررنگتر از گذشته میشود، یعنی اساتید بسیجی باید بتوانند در کنار جهاد علمی و بصیرتافزایی، اهداف جدیدی را نیز تعریف کنند. شاید یکی از مهمترین اهداف، تبیین نظریه نظام انقلابی و طراحی تمدن نوین اسلامی با کمک جوانان فرهیختهای باشد که قرار است اجراکنندگان آن تمدن باشند. یکی از لوازم رسیدن به این هدف، ایجاد ارتباطی قویتر و سازندهتر با دانشجویان خواهد بود. به نظر برخی از اهل مداقه، چنین ارتباط موثری تاکنون ایجاد نشده است؛ و در کنار حلقههای صالحین اساتید، جای حلقههای استاد-دانشجویی در زمینههای معرفتی، تحلیلی، فکری و علمی خالی است.
یکیدیگر از انتظاراتی که از بسیج اساتید میرود، این است که درکنار بسیج دانشجویی، بهعنوان دو مجموعه همسو، بتوانند حرکت به سمت ایجاد دانشگاههایی در تراز جمهوری اسلامی و تمدنسازی برای کشور را تسهیل کنند. برای نیل به این منظور، سطح بالایی از همپوشانی و ارتباط گسترده بین این دو، مورد مطالبه دلبستگان به نظام و انقلاب است. اما به زعم بسیاری، این تعامل تاکنون به خوبی شکل نگرفته است که جای واکاوی و اصلاح دارد.
براساس سخن خردمندانه رهبر فرزانه جمهوری اسلامی در بیانیه گام دوم که انقلاب را زنده و پویا و البته دارای آمادگی برای تصحیح خطاهای خویش معرفی کردند، بررسی نقاط قوت و البته ضعف انقلاب در چهل سالی که گذشت و تحلیل آنها، نهتنها به تضعیف نظام منجر نمیشود که سبب قوام آن خواهد شد. به بیانی دیگر یافتن لغزشهای گذشته و سپس واکاوی دلایل آنها و سرانجام ارائه مدلهای جدید برای پیشگیری از تکرار آن خطاها، همچون پختهمردی چهلساله نشانهای است از بلوغ فکری انقلاب. اینجاست که نقش بسیج اساتید میتواند پررنگ و پروزن باشد.
* رئیس دانشکده علومپایه دانشگاه آزاد اسلامی مشهد